توسعه و عملکرد سیستم قلبی عروقی

ارگانیسم موجود زنده چند سلولی بیشتر است ، پیچیدگی آن نیز بیشتر است خون گردش or سیستم قلبی عروقی. در ارگانیسم های چند سلولی بدوی ، یک سیستم مجاری ساده که هم روده باشد و هم گردش خون کافی است. اما در حال حاضر کرم خاکی دارای سیستم گردش خون اولیه است. از مرحله رشد به مرحله رشد ، پیچیده تر شده و در پستانداران بسیار پیشرفته به بالاترین شکل خود می رسد ، زیرا انسان یکی است.

تکامل چرخه متابولیسم

La قلب عضله نیز به ویژه فراوان نیاز دارد خون تأمین ، زیرا باید خون را بدون وقفه در شب و روز حرکت دهد. این توسط عروق کرونر. همانطور که شناخته شده است ، زندگی به فرآیندهای متابولیکی سلول بستگی دارد. هیچ موجود زنده ای - چه از یک سلول و چه از تعداد زیادی سلول تشکیل شده باشد - بدون جذب مواد مغذی و آزاد شدن محصولات متابولیکی نمی تواند وجود داشته باشد. آنها بخش اساسی وحدت بین ارگانیسم و ​​محیط را نشان می دهند. موجودات تک سلولی موجود در آب "غذا" آنها را مستقیماً از محیط ، از آب جذب كرده و محصولات تخریب متابولیك خود را در آب آزاد می كنند. هر دو فقط نیاز به عبور از غشای سلولی در هر دو جهت همچنین تک تک سلول های سلول یا ارگانیسم های چند سلولی پیچیده ساخته شده از نظر متابولیسم از قوانین مشابه ارگانیسم تک سلولی برخوردار هستند. همچنین ، از محیط خود ، فضای خارج سلولی ، تغذیه دریافت می کند و محصولات تخریب خود را دوباره در آنجا آزاد می کند. اما مایعی که چنین سلول از آن تغذیه می کند ، نیست آب مانند دریاچه یا آب دریا ، اما مایعات بدن ، که طی میلیون ها سال تشکیل شده است ، بسیار دقیق با موجود زنده مربوطه و شرایط زندگی آن سازگار است و باید دائماً تجدید شود. این ضرورت باعث ایجاد سیستم به اصطلاح گردش خون می شود که پیش نیاز ضروری برای متابولیسم تک تک سلول های موجود زنده سازمان یافته بالاتر است. این مواد حیاتی را حمل می کند - اکسیژن و سایر مواد مغذی - برای هر سلول جداگانه و محصولات متابولیکی آنها را به محل پردازش یا دفع می رساند.

ساختار و عملکرد سیستم گردش خون

سیستم گردش خون به چه فرایندهای اساسی مربوط است؟ برای پاسخ به این سوال ، ما باید از گونه های پایین حیوان شروع کنیم. اگر تصور کنیم که موجودات چند سلولی از تقسیم سلولهای منفرد بوجود آمده اند ، که البته کاملاً از یکدیگر جدا نشده اند ، پس می فهمیم که در ارگانیسم های چند سلولی بدوی ، تنها چیزی که لازم است یک سیستم کانال است که مایع از داخل آن وارد می شود. در خارج و مواد مغذی موجود در آن را با سلول ها در تماس مستقیم قرار می دهد. بنابراین ، در چنین موجوداتی ، روده و سیستم گردش خون یکسان هستند. بازتاب بلع بدوی همیشه حامل چیز جدید است آب حاوی مواد مغذی به سیستم کانال است. در طی تکامل ، گاستروواسکولار (معده - معده، سیستم عروقی - عروقی) ، که در آن کانالهایی از معده خارج می شوند که آب «بلعیده شده» در آن جریان دارد و به سلولها می رسد. بنابراین ، مواد مغذی موجود در آب از طریق بازتاب بلع وارد قسمت داخلی ارگانیسم می شوند و از آنجا از طریق سیستم کانال به سلولهای جداگانه منتقل می شوند. همه ما می دانیم که احتراق یکی از عناصر اصلی متابولیسم در داخل سلول و بدون آن است اکسیژن احتراق وجود ندارد هرچه ارگانیسم بزرگتر و چند سلولی شود ، تقاضا برای آن بیشتر می شود اکسیژن شد در نتیجه ، در نزدیکی دهانه بالایی بدن ، جایی که رفلکس بلعنده آب را به روده پمپ می کند ، سلولهای خاصی ایجاد می شوند که اکسیژن آب را گرفته و به بدن منتقل می کنند. تقریباً همزمان با این روند تمایز ، سیستم کانال که قبلاً با روده در ارتباط بود ، به یک سیستم مستقل تبدیل شد. اکنون فقط مواد مغذی فیلتر شده از طریق سلولهای دیواره روده می توانند وارد آب مخصوص بدن موجود در اینجا شوند - به اصطلاح همولنف. بنابراین بوجود آمد:

1. متابولیسم خارجی با دو قسمت آن ، جذب اکسیژن و جذب غذا با فرآوری آن ، که در داخل روده انجام می شود ، به ترکیبات ماده محلول در آب که می تواند توسط سلول های روده جذب شود ،

2. متابولیسم داخلی ، که پیش نیاز آن در تأمین اکسیژن و سایر مواد مغذی است ، که با کمک همولنف به هر سلول منتقل می شود. سیستم عروقی که از طریق آن چنین مایعات خاصی به سلول می رسد ، یک سیستم باز است مراحل پایین تر رشد و ادغام در فضاهای سیال که سلولها از آن مواد مغذی تأمین می شوند. فقط در سطوح بالاتر توسعه به یک سیستم بسته تبدیل شده است. حرکت دایره ای مایع بدن در این گونه حیوانات هنوز توسط بازتاب بلعک دهانه قسمت بالای بدن ایجاد می شود ، که با ریتمی که آب را به روده پمپاژ می کند ، مایع را به صورت ریتمیک در تمام کانال های دیگر نگه می دارد سیستم های. این ریتمیک علت سازماندهی مجدد قوی سلولهای حساس به محرک ها شد ، که ابتدا حرکات آغاز شده در قسمت حلق را با عمل بلع به قسمت های عمیق تر لوله روده و سیستم های عروقی منتقل کرد و بعداً ریتمیک خود را با هماهنگی ارتباطات عصبی بین خودشان. (این توضیح می دهد که روده و سیستم عروقی توسط همان قسمت از سیستم در بدن کار می کنند) سیستم عصبی، سیستم عصبی خودمختار نامیده می شود).

عملکرد و توسعه خون در سیستم قلبی عروقی.

اکنون درک اینکه چرا ماهی ها - حتی اگر غذا نمی خورند - همیشه آنها را حرکت می دهند دشوار نیست دهان و در عین حال غبغب آنها ، زیرا در آبشش سلولهایی را که اکسیژن را از آب می گیرند و به آن منتقل می کنند ، متمرکز کرده اند. خون. در اینجا باید برای اولین بار کلمه "خون" را ذکر کنیم ، زیرا در آنجا که قبلا فقط همولنف اشباع شده با مواد مغذی در آن گردش می کرد ، در این مرحله از رشد ، خون متشکل از سلولهای مختلف فردی ، آب ، پروتئین محلول و مواد نمکی در حال حرکت است. درک مرحله بالاتر از این مرحله زمانی آسان است که فرد در نظر بگیرد که حتی مجتمع های سلولی دور از آبشار نیز باید اکسیژن تأمین شوند. این امر توسعه سلولهایی را که عملکرد تنها آنها انتقال اکسیژن است ضروری می کند. این سلول ها در مایع خون به گردش در می آیند و هر بار که از غلاف ها عبور می کنند از اکسیژن پر می شوند و آن را به دورترین نقاط بدن می رسانند. در روند تکامل بیشتر ، ریتمی که توسط رفلکس بلع به سیستم عروقی منتقل می شود دیگر برای تضمین نیاز ارگانیسم به مواد مغذی و اکسیژن کافی نبود. بنابراین ، یک "ایستگاه پمپاژ خون" به تدریج ظهور کرد ، قلب، در وسط سیستم گردش خون ، جایی که حرکت خون قویترین را به ارمغان می آورد فشار به دیواره های عروقی ، و جایی که در نهایت ریتمیک ثابت باعث سلولهایی می شود که "مناسب" برای ریتمیک هستند. همانطور که شناخته شده است ، تمام این مراحل رشد در حیواناتی که در آب زندگی می کنند بوجود آمده است. این کار در خشکی امکان پذیر نبود. اما بعد از جدا شدن روده و سیستم عروقی ، بعد از سیستم آبشش ، خون حاوی سلول و قلب توسعه یافته بود ، "فقط" باید با استفاده از اکسیژن از هوا به جای آب ، خود را به ریه ها رساند و " شرط برای موجودات زنده در خشکی داده شد: متابولیسم خارجی. بدین ترتیب برای قسمت دوم متابولیسم خارجی این احتمال وجود دارد که گاه گاهی مایع به داخل روده برود. علاوه بر این ، غدد خاصی (غدد بزاقی) برای مخلوط کردن غذای جامد با مایع مورد نیاز بود تا مواد مغذی محلول در آب بتوانند از دیواره روده عبور کرده و از آنجا وارد خون شوند. همه از مدرسه می دانند که قلب به اتاقهای خاصی تقسیم شده است ، یکی از آنها (راست) خون بی اکسیژن شده از بدن را به ریه ها پمپ می کند ، دیگری (چپ) خون تازه اکسیژن شده در ریه ها را به قسمت های اطراف بدن پمپ می کند. از روده ها ، تا حدودی با پورتال رگ از طریق کبد، بخشی از طریق یک سیستم لنفاوی خاص ، مواد مغذی واقعی قبل از قلب وارد خون می شوند. بنابراین سیستم قلبی عروقی عملکرد کمکی مهمی در حفظ زندگی دارد. اکسیژن جذب شده یا مواد مغذی که از طریق دستگاه روده وارد خون می شوند ، به پیرامون یعنی کوچکترین خون می رسند عروق، پس از خروج مواد فوق از جریان خون و فرآیندهای تبادل پیچیده ، از جایی که تأمین هر سلول از بدن انجام می شود.

اهمیت اکسیژن در سیستم قلبی عروقی

بنابراین ، از نگاه کلی ما به تاریخچه تکاملی عملکرد قلب و عروق ، می توان نتیجه گرفت که سیستم گردش خون در ارگانیسم چند سلولی از نیاز هر سلول برای متابولیسم ناشی شده است. اگر این را درک کرده باشیم ، ما همچنین درک خواهیم کرد معیارهای که برای حفظ چرخه - تا آنجا که ممکن است - به ترتیب لازم است. قبل از آن ، با این وجود ، باید چند واقعیت ذکر شود. ما قبلاً به ریتمیکیت اشاره کردیم که به طور متقابل توسط سلولهای عصبی و ارتباط آنها با یکدیگر و با قدرت سلولهای عضلانی هماهنگ و حفظ می شود. با این حال ، مانند عملکرد هر سلول ، به متابولیسم وابسته است - بنابراین نیاز به تأمین اکسیژن و سایر مواد مغذی دارد. بر این اساس ، کلیه اعضای بدن با سلولهای جداگانه خود باید خون رسانی شوند تا فعالیت حیاتی آنها حفظ شود ، از جمله مغز. مغز به طور خاص نسبت به کمبود اکسیژن بسیار حساس واکنش نشان می دهد: به اصطلاح غش یا بیهوشی معمولاً به همین دلیل است. کمبود اکسیژن در مراکز هماهنگی مرکز مغز همچنین می تواند اختلال ایجاد کند هماهنگی عملکردهای اندام های فردی چنین مقرراتی همچنین مربوط به سیستم غدد دارای ترشح داخلی است که روی محصولات آن (هورمون) فعالیت تنظیم شده سایر عملکردهای اندام بستگی دارد. عضله قلب نیز به یک منبع خون بسیار ویژه نیاز دارد ، زیرا باید خون را بدون وقفه در شب و روز حرکت دهد. توسط کرونر تأمین می شود عروق. آنها انسداد توسط کانون های کلسیفیکاسیون و لخته های خون ، یا انقباض آنها توسط اسپاسم عروقی طولانی مدت ، از اهمیت زیادی برای زندگی انسان برخوردار هستند و پایه آلی تعدادی از بیماری های قلبی را فراهم می کنند. می بینیم که حفظ روند سالم زندگی به منظم بودن مقدار زیادی از فرآیندهای وابسته نیاز دارد.

پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی.

حتی اگر همه این فرآیندها را نمی دانیم ، با این وجود چگونه می توانیم به خود کمک کنیم تا سیستم گردش خون خود را مرتب نگه داریم؟ به عنوان مثال حیوانات ، هیچ چیزی در مورد سیستم گردش خون خود نمی دانند ، و با این حال آنها نمی توانند - با فرض اینکه در طبیعت زندگی می کنند - زود از قلب یا اختلالات گردش خون. جستجوی آنها برای غذا و آب ، فعالیت آنها با شرایط محیطی ، آنها را در برابر چنین بیماری هایی محافظت می کند. عضلات آنها باید حرکت کنند. متابولیسم آنها تحت فشار بیشتری قرار می گیرد و همزمان خون به سمت گله هدایت می شود. اما آنها هرگز - اگر توسط انسان اغوا نشوند - چیزی بیش از احساس گرسنگی آنها نخواهند خورد. مردم ، روند زندگی خود را تا حدود زیادی تسهیل کرده اند. امکانات رانندگی آنها را خنثی می کند در حال اجرا. آنها با خوشرویی ، غالباً بیش از حد زیاد غذا می خورند و بقیه را پس از آن احساس دلپذیری می کنند. در عین حال ، سیستم گردش خون انسان به همان اندازه حیوان به حرکت عضلانی نیز احتیاج دارد. به عنوان مثال ، اگر کار بدنی انجام شود که باعث افزایش فعالیت عضلانی شود ، فرآیندهای مختلف به هم پیوند می خورند تا خون بیشتری به اندام های فعال برسد. اندام فعال همیشه بیش از یک عضو غیر فعال خون تأمین می شود. اگر حجم کار کمتر باشد ، تغییر مقدار خون در گردش کافی است. اما اگر کار عضلانی سنگینی انجام شود که شامل نواحی بزرگ عضلانی باشد ، با تخلیه ذخیره به اصطلاح خون ، خونرسانی افزایش می یابد. در نتیجه قلب برای "پمپاژ" خون در گردش خون بیشتر کار می کند حجم از طریق بدن این امکان را برای پاسخگویی به تقاضای بیشتر فراهم می کند. بلکه از مرکز سیستم عصبی، همزمان با تغییر فعالیت حرکتی ، عضله ، خون عروق عضلات را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر خون رسانی به این منطقه بسیار تحت فشار را تسهیل می کند. علاوه بر این ، محصولات متابولیکی تولید شده توسط افزایش فعالیت عضلانی ، اثر تنظیم کننده ای بر سیستم قلبی عروقی. تنفس همچنین به طور قابل توجهی افزایش می یابد ، زیرا باید با شرایط جدید نیز سازگار باشد. به عبارت دیگر:

کار بدنی یا ورزش و ورزش همچنین سیستم گردش خون انسان را آموزش می دهد. اما عوامل دیگر نیز می توانند فعالیت قلبی عروقی را تغییر دهند ، مانند احساسات مثبت یا منفی از طریق مرکز سیستم عصبی. شادی و انتظار قلب را تندتر می کند. عصبانیت ، ترس و درگیری مداوم می تواند بر فعالیت قلب تأثیر منفی بگذارد. آموزش عمومی بدنی ، همانطور که می توانیم با انجام چندین ورزش به آن دست یابیم ، تأثیر مثبتی بر روی ارگانیسم کلی بدن و در نتیجه بر فعالیت قلبی عروقی دارد. آموزش برای لذت بردن از ورزش و ورزش و هر چیز زیبا زندگی فرد را از نظر احساسات مثبت غنی تر می کند. دانش خوب ، کار موفق ، اعتماد به یکدیگر و احترام متقابل باعث ترس ، خشم و درگیری آن می شود. بنابراین ، در زمان و نظم اجتماعی ما ، که به او فرصت کافی برای آموزش و تمرین ورزشی و همچنین موفقیت حرفه ای می دهد ، انسان فرصتهای زیادی برای محافظت از خود دارد گردش از آسیب به زندگی ، عادات و خواسته های او از نظر جسمی و روحی از ارگانیسم خود. سازگاری زیاد ارگانیسم انسان حتی اگر فردی بتدریج تقاضای بیشتر و بیشتر خود را انجام دهد ، اجازه می دهد حتی کسی که قبلاً از طریق بیماری یا عادت های مضر در زندگی آسیب دیده است ، بهبود یابد. گردش با تغییر سبک زندگی او