وقتی همسر من پرخاشگر است بهترین روش برای رفتار چیست؟
در اینجا نیز درک ضروری است. کسانی که چنین بدی را بر دوش خود حمل می کنند ، مانند بیماران افسرده ، به راحتی قابل تحریک می شوند و با پرخاشگری واکنش نشان می دهند ، به ویژه هنگامی که موقعیت خود را درک نمی کنند. البته ، اینها برای شریک قابل توجیه نیست.
به جای ناراحت شدن از خود و واکنش تحریک آمیز خود ، شریک باید آگاه باشد که خلق و خوی فقط یک علامت است افسردگی. بنابراین تجاوز باید به عنوان یک بیان از بیماری تلقی شود نه یک حمله شخصی. این بدان معنا نیست که شریک مجبور است تمام حالات و توهین ها را بپذیرد.
راهکارهای زیادی برای رفع چنین شرایطی وجود دارد. شریک می تواند نگرانی های فعلی را بپرسد و بنابراین در مورد علت نارضایتی صحبت کند. اگر شخص موردنظر از تجاوزهای خود آگاه است و در واقع می داند که آنها اغراق آمیز هستند ، همچنین می توانید مستقیماً با او تماس بگیرید و بپرسید که مشکل واقعی چیست.
با بیمارانی که بیش از حد بار هستند ، گاهی اوقات تنها ماندن آنها برای مدتی به طور کامل کمک می کند. تنها مهم این است که تجاوز را شخصاً نپذیرفت و از هرگونه خطر احتمالی آگاه بود. اگر فرد آسیب دیده به نظر می رسد که می خواهد در تجاوزات خود به خود یا شخص دیگری آسیب برساند ، باید بلافاصله با اورژانس تماس گرفته شود.
اگر شریک سابق من بعد از جدایی دچار افسردگی شود ، بهترین راه رفتار چیست؟
این سوال بسیار سختی است. جدایی به ندرت دوستانه است و در بیشتر موارد یک نفر مجروح می شود. نارضایتی افسردگی در یک دوره زمانی معین در این وضعیت کاملاً طبیعی است و به خودی خود در یک فرد سالم از بین می رود ، بنابراین نیازی به اقدام فوری وجود ندارد. با این حال ، اگر شریک سابق از نظر روانی دچار بارگیری شدید شده و مهمترین فرد مرجع خود را از دست بدهد از طریق جدایی ، ملموس افسردگی کاملا امکان پذیر است
این ، همانطور که قبلاً توضیح داده شد ، یک بیماری واقعی است که باید به طور حرفه ای درمان شود. اگرچه شریک سابق اغلب به دلایل زیادی اولین نقطه تماس است ، به عنوان مثال برای برعکس کردن جدایی ، برای ایجاد وجدان در طرف مقابل یا برای برقراری ارتباط مجدد با شخص دیگر ، فقط یک روانشناس و/یا روانپزشک می تواند در چنین شرایطی کمک کند. تنها کار معقول در چنین شرایطی این است که با وجود ترحم و احساس گناه خود ، از شریک سابق خود کمک حرفه ای بگیرید.
