چه سبکهای آموزشی وجود دارد؟ | تربیت فرزندان - این را باید بدانید!

چه سبکهای آموزشی وجود دارد؟

سبک های مختلفی از آموزش وجود دارد که در طول تاریخ تکامل یافته و در دوره های مختلف بهترین آموزش به حساب می آمده است. یکی بین چهار نوع مختلف مختلف تفاوت قائل می شود.

  • این شامل سبک استبدادی در تربیت است که از کنترل بالایی برخوردار است و از عشق و گرمی والدین کمی برخوردار است.

    این نوع آموزش امروزه در آلمان کاملاً از مد افتاده و بسیار مهم ارزیابی می شود.

  • علاوه بر این ، وجود دارد آموزش مقتدرانه (سبک تربیتی دموکراتیک نیز نامیده می شود) ، که همچنین دارای درجه بالایی از کنترل والدین است ، اما همچنین از عشق و گرمی بالایی برخوردار است ، والدین از فرزندان به خوبی مراقبت و مراقبت می کنند. این سبک در حال حاضر غالب است و بهترین آموزش محسوب می شود.
  • همچنین سبک مجاز و یا حتی نازنین آموزش وجود دارد. این ویژگی با درجه بالایی از محبت و گرمی والدین مشخص می شود.

    والدین به هیچ وجه کودک را کنترل نمی کنند که این امر آزادی بسیار بالایی را به او می دهد.

  • این درجه بالایی از آزادی و کنترل کم نیز در آموزش نادیده گرفته شده (طرد کننده) و در نتیجه در آخرین سبک آموزش دیده می شود. در این سبک ، والدین به سختی عشق و گرمی را به کودک منتقل می کنند ، بلکه نگرش منفی نسبت به کودک دارند.

La آموزش مقتدرانه ترکیبی از سبک آموزشی اقتدارگرا و laissez-faire است و بنابراین یک سبک بسیار گسترده و موفق را نشان می دهد. میزان کنترل بالایی وجود دارد و در عین حال مقبولیت کودک نیز زیاد است.

به کودک آزادی زیادی داده می شود اما در همان زمان محدودیت ها و قوانینی برای او تعیین شده است. کودک باید از این قوانین پیروی کند ، اما همچنین باید بتواند آنها را درک کند ، والدین تلاش می کنند تا آنها را برای کودک توضیح دهند راهی متناسب با سن آن. اگر کودک قوانین را رعایت نکند ، این می تواند منجر به الف شود مجازات متناسب با شرایط ، اما تنبیه بدنی در این سبک تربیتی ممنوع است. علاوه بر قوانین کاملاً مشخص ، دامنه فعالیت آزاد نیز وجود دارد که در آن کودکان می توانند آزادانه رشد کرده و خلاقیت و ابتکار عمل کنند.

نظر کودک به همان اندازه والدین مهم است و به آنها گوش فرا می دهد ، به طوری که والدین و فرزندان با یکدیگر گفتگو می کنند. اگر فرزندان در برابر والدین مقاومت کنند والدین به دیدگاه خود پایبند هستند اما در گفتگویی سعی می کنند گوش دادن به طرف کودک و یک راه حل مشترک پیدا کنید. کودک با حمایت والدین ، ​​گرمای عاطفی و عشق بسیار بزرگ می شود.

این امر منجر به رابطه نزدیک والدین و فرزندان می شود. آموزش ضد استبداد یک مفهوم آموزشی است که از دهه 1960 شکل گرفت. این ایده ایده چشم پوشی از قدرت والدین را دنبال می کند و بنابراین رشد آزادانه شخصیت کودک را ارتقا می بخشد.

علاوه بر این ، هدف آن تقویت اعتماد به نفس ، خلاقیت و احساس اجتماع است. این شکل از آموزش به عنوان یک قطب ضد آموزش استبدادی تلقی می شود. این شکل از آموزش از رهنمودهای سختگیرانه پیروی نمی کند ، بلکه شیوه ای از زندگی را نشان می دهد که از جنبش های دانشجویی دهه 1960 بوجود آمده است.

نسلی که این مفهوم را زندگی کرده است ، خود بیشتر به شیوه ای استبدادی با محدودیت ها و تبعیت های فراوان آموزش دیده است. که در آموزش ضد استبدادی، برعکس است فرزندان آزادانه تربیت می شوند و بر این اساس تقریباً در مورد همه تصمیم گیری مجاز است ، زیرا والدین تقریباً هیچ وقت "نه" نمی گیرند ، همانطور که هیچ قانونی برای رعایت آنها وجود ندارد.

والدین در صورت بروز س questionsال یا مشكل ، تصمیم گیری را به فرزندان واگذار می كنند تا فرزندان بتوانند طبق اصل لذت آزادانه زندگی كنند. این آزادی ها بدون توجه به سن به هر کودک تعلق می گیرد. آموزش ضد استبداد شکل شدید آن به سختی در جامعه امروز وجود دارد ، زیرا اکنون بحرانی تلقی می شود.

در مهد کودک ها یا مدارس خصوصی منتخب ، این شکل از آموزش را هنوز می توان به شکل ضعیف پیدا کرد. در یک آموزش بین فرهنگی ایده اصلی این است که کودکان باید برای زندگی در یک جامعه ناهمگن ، یعنی جامعه ای با مردمان ملل و فرهنگ های مختلف ، آماده شوند. در این آموزش فرض بر این است که همه فرهنگ های مختلف با همه تفاوت ها و شباهت هایشان به یک اندازه ارزشمند هستند و در کنار هم زندگی می کنند. ایده اصلی این است که از طریق آموزش به کودک آموزش داده می شود که با فرهنگ های مختلف در آرامش زندگی کند و با یکدیگر احترام بگذارد. علاوه بر این ، این ایده دنبال می شود که هر کس می تواند از فرهنگ دیگر بیاموزد و تشویق می شود که در دیدگاه خود تجدید نظر کند.