ارتباطات: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

"شما نمی توانید ارتباط برقرار نکنید!" این نقل قول پل واتزلاویک واقعیت دارد. به محض اینکه انسان با افراد دیگر تماس پیدا کند ، با محیط خود در عوض است. توانایی برقراری ارتباط برای بقای انسان مهم است ، اما اغلب منجر به درگیری و سو mis تفاهم می شود.

ارتباط چیست؟

اصطلاح ارتباطات برای توصیف فرآیند انتقال یا تبادل پیام بین مردم یا از نظر فناوری بین فرستنده و گیرنده استفاده می شود. اصطلاح ارتباطات برای توصیف فرآیند انتقال یا تبادل پیام بین مردم یا از نظر فناوری بین فرستنده و گیرنده استفاده می شود. ارتباط کلامی (تبادل افکار ، افکار و عقاید) از طریق زبان صورت می گیرد. با این حال ، ارتباط غیر کلامی نیز وجود دارد. این امر از طریق حالت های صورت ، حرکات و ارتباط چشمی شرکای ارتباطی صورت می گیرد. این درک بصری همچنین به افراد امکان می دهد تا از طریق نوشتن و نمادها ارتباط برقرار کنند. علاوه بر محتوای تحت اللفظی گفتار و تجارب بصری ، نحوه صحبت و نحوه لمس افراد نیز ارتباطی است. به عنوان مثال ، افراد معلول از یک عضو حسی همچنین می توانند با سهولت شگفت انگیزی ارتباط گسترده ای با محیط برقرار کنند زیرا می توانند از روش های دیگر برای این کار استفاده کنند.

کارکرد و وظیفه

انسان موجوداتی اجتماعی است که از طریق ارتباط با دیگران تعامل می کند. هرچه فرد بهتر ارتباط برقرار کند ، ادعای نیازهایش برای او راحت تر است. انسان به واسطه توانایی های ارتباطی خود می تواند در مواقعی که حال خوبی ندارد و نیازهایش چیست ارتباط برقرار کند. انگیزه اساسی انسان توانایی ارتباط اوست و برای این کار او همیشه به یک همتای خود نیاز دارد. اگر انسان تنها باشد و نتواند ارتباط برقرار کند ، به راحتی بیمار می شود - خصوصاً اگر این حالت آزادانه انتخاب نشده باشد. در سطح جسمی ، علاوه بر اندام های حسی و مغزاز حنجره همچنین در فرایندهای ارتباطی نقش دارد. با گوش پیام ها دریافت می شوند ، با چشم می بینیم که همتای چگونه و چگونه رفتار می کند ، از طریق پوست و احساس لمس ما دما ، پرخاشگری یا عشق را احساس می کنیم. محرک ها و اطلاعات دریافت شده توسط مغز پس از دریافت و رهبری به یک اقدام ارتباطی واکنش پذیر. آناتومی حنجره مسئول توانایی صحبت کردن انسان است. حنجره، جایی که تولید صدا انجام می شود ، درست در زیر گلو قرار می گیرد. اگر آگاهانه قورت دهید ، می توانید محل حنجره را به راحتی احساس کنید. هنگام بلعیدن به سمت بالا و پایین حرکت می کند. صدا و گفتار با لرزش تارهای صوتی واقع در حنجره تولید می شود. اینها قادر به لرزش هستند و به همین دلیل می توانند صداهایی را با کمک نفس فرار از ریه ها تولید کنند. بسیاری از فرایندهای ارتباطی به طور طبیعی اتفاق می افتد. برای بیشتر شرایط روزمره ، این کاملاً کافی است. اما سو mis تفاهم هنگام برقراری ارتباط نیز غیر معمول نیست. به عنوان مثال ، اگر حالات صورت با آنچه گفته می شود مطابقت نداشته باشد یا سخنی گفته شود که متفاوت از آن باشد ، ارتباط برقرار می شود.

بیماری ها و شکایات

گذشته از سوerstand تفاهم در ارتباطات که به دلیل پیام های نامشخص رخ می دهد ، محدودیت های جسمی و روانی یا شرایط پزشکی نیز وجود دارد که می تواند ارتباط را پیچیده کند. عوارض جسمی شامل بیماری های تارهای صوتی و حنجره است - طیف در اینجا متفاوت است التهاب به سرطان. اگر مناطق از مغز مهم برای ارتباطات از بین می رود ، همانطور که می تواند پس از a باشد ضربه، این یک اختلال گفتاری ناشی از عصب شناسی است که آفازی نیز نامیده می شود. اشتباه خواهد بود که آفازی را اختلال روانی یا ناتوانی ذهنی بنامیم. بلکه نوعی اختلال در توانایی برقراری ارتباط است ، زیرا درک مطلب ، تولید گفتار ، یا نوشتن و خواندن دیگر برای فرد مبتلا امکان پذیر نیست. در مقابل اختلال گفتاری ، هیچ مشکل حرکتی دلیل اختلال گفتاری نیست. فقط توانایی صحبت کردن مختل می شود ، نه توانایی بیان واضح و صحیح گفتار. از طرف دیگر ، یک اختلال گفتاری معمولی است لکنت زبان. افرادی که لکنت در جریان گفتار و زبان محدودیت هایی را تجربه کنید. این فرآیندها به طور داوطلبانه قابل کنترل نیستند. تنها راهی که برای مبتلایان باقی مانده این است که اگر می خواهند مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشند و رویکرد اعتماد به نفس بیشتری نسبت به اختلال خود داشته باشند ، به یک گفتاردرمانگر مراجعه کنند. اصطلاح سبک گفتاری عجولانه ، نامشخص و با سرعت نامنظم "polter" است. گفتاردرمانگر نیز متخصص این امر است. نوع خاصی از محدودیت های ایجاد شده از نظر روانشناختی در توانایی برقراری ارتباط ، توهمی است - اصطلاحاً سکوت روانشناختی. یعنی هیچ نقص قابل تشخیصی در اندام های گفتاری وجود ندارد و با این وجود فرد مبتلا به جهش به طور مداوم ساکت می ماند. تظاهرات شدید توهین اغلب همراه با بیماری روانی مانند افسردگی.