احساس لمس: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

حس لامسه از بازخورد چندین حسگر مختلف در تشکیل شده است پوست، که توسط لینک شده و ارزیابی می شود مغز و به عنوان درک لمسی در دسترس ما است. این می تواند درک لمس منفعل یا لمس فعال را شامل شود. به معنای گسترده تر ، احساس درد و دما نیز به ادراک لمسی و در نتیجه به حس لامسه تعلق دارد. مطالعه حس لامسه و کلیه موضوعات مرتبط را می توان در اصطلاح haptics طبقه بندی کرد. با این حال ، برخی از نویسندگان از اصطلاح haptics فقط برای لمس فعال و اصطلاح لمسی فقط به معنای لمس استفاده می کنند.

حس لامسه چیست؟

حس لامسه از بازخورد چندین حسگر مختلف در تشکیل شده است پوست، که توسط لینک شده و ارزیابی می شود مغز و به عنوان درک لمسی در دسترس ما است. حس لامسه شامل تمام ادراکات لمسی است و از بازخورد چندین گیرنده مکانیکی مختلف در تشکیل شده است پوست و غشاهای مخاطی. در میان گیرنده های مکانیکی ، که عمدتا به فشار و لرزش پاسخ می دهند ، سنسورهای آهسته سازگار و سازگار سریع وجود دارد. گیرنده های سازگار با آهستگی این مزیت را دارند که می توانند به عنوان مثال بازخورد مربوط به احساس فشار را برای مدت زمان طولانی تری فراهم کنند - تا زمانی که محرک مکانیکی ادامه پیدا کند - در حالی که گیرنده های سازگار سریع فقط می توانند در ابتدا بازخورد ارائه دهند و در انتهای یک بار مکانیکی ، یعنی همیشه فقط وقتی محرک مکانیکی تغییر می کند. به معنای وسیع تر ، دما و درد احساس نیز بخشی از درک لمسی است و همچنین حسگرهایی مانند قلب برای احساس درد و گیرنده های حرارتی برای حس دما. اکثر گیرنده های مکانیکی مجهز به سرهای حسی خاصی هستند که به استثنای اجسام لمسی Vater-Pacini ، به لایه میانی پوست ، درم یا کوریوم نفوذ می کنند. گیرنده های حرارتی و گیرنده های قلب سرهای حسگر خاصی ندارند ، اما فقط انتهای عصب شاخه ای در درم دارند. توزیع از حسگرهای جداگانه روی پوست بسیار متفاوت است. بهترین چگالی گیرنده ها در نوک انگشتان رسیده است (انگشت انواع توت ها) ، نوک زبان، لبها و زیر کف پا.

کارکرد و وظیفه

حس لامسه برای "حس" محیط فوری بسیار مهم است. مهمترین وظیفه اصلی هشدار در مورد خطر مستقیم و خطر صدمه ای است که ممکن است از خارها و خارها یا از گرمای خطرناک یا سرد دما یکی دیگر از کارهای مهم کسب اطلاعات در مورد ماهیت اشیا است. در تعامل گیرنده های مختلف مکانیکی ، تصویری واقع گرایانه از محیط آنی ایجاد می شود. اجسام لمسی Vater-Pacinian از سنسورهای سازگار سریع شمرده می شوند. آنها لمس ، فشار و ارتعاشات در مقیاس بزرگ را فقط در ابتدا و سپس دوباره پس از تغییر در لمس یا فشار انتقال می دهند ، در حالی که به عنوان مثال سلولهای به اصطلاح مرکل در مقیاس کوچکتر کار می کنند اما سیگنالهای پایدار منتشر می کنند. آنها از سنسورهای آهسته سازگار به حساب می آیند و بنابراین می توانند لمس یا فشار درک شده را با فرکانس تکرار مشخص تا زمانی که فشار یا وضعیت لمس تغییر نکند ، به طور مداوم گزارش دهند. تا حدودی گیرنده های مکانیکی اهداف حسابی حمایتی را نیز پشتیبانی می کنند ، یعنی تعیین موقعیت بدن در فضا. به عنوان مثال ، گیرنده های کف پا به طور ایستاده پشتیبانی می کنند و بلافاصله به آن گزارش می دهند مغز مهاجرت های نقطه فشار در پا به دلیل تغییر مکان در مرکز ثقل در اثر تاب خوردن. مغز می تواند حرکات اصلاحی را با عکس العمل های متقابل ناخودآگاه به صورت کشش عضلانی هدفمند انجام دهد ، بنابراین از افتادن جلوگیری می شود. فراتر از م componentلفه کاملاً فنی کاوش در ماهیت اشیا certain خاص یا جلوگیری از خطر ، حس لامسه همچنین عملکرد متقابل دست کم گرفته شده در تعامل اجتماعی را دارد. لمس یا احساس اشیا objects بی جان از قبل می تواند در روحیه فعلی تأثیر بگذارد. گرفتن یک شیaking "دلپذیر" در دست شخص تأثیر مثبتی دارد ، حتی اگر آن شی با شخصی که آن را لمس می کند تعامل مستقیم نداشته باشد. روان می تواند هنگام لمس شخص دیگری واکنش شدیدتری نشان دهد. برای در نظر گرفتن نیاز به لمس متقابل از یک سو و سو and تعبیرهای احتمالی از سوی دیگر ، عملاً همه جوامع با بدن ارتباطات تشریفاتی ایجاد کرده اند که توسط افراد جامعه پذیرفته می شود. این همچنین شامل دست دادن در هنگام سلام شخصی است. کل پتانسیل ارتباطی پنهان در پشت لمس فیزیکی تعاملی تنها در لمس صمیمی دوستانه و منحصر به فرد آشکار می شود. محرک های لمسی از طریق نوازش می توانند توسط مغز به سمت بدن هدایت شوند سیستم لیمبیک، که سنتز "هورمون شادی" را تحریک می کند اکسی توسین در هیپوتالاموس، و غلظت of فشار هورمون مانند کورتیزول کاهش می دهد. در همان زمان ، افزایش پیوندهای اجتماعی اتفاق می افتد.

بیماری ها و بیماری ها

بیماری هایی که به طور مستقیم بر روی هزاران گیرنده حس لامسه تأثیر می گذارند و منجر به اختلالات محدود در منطقه یا نارسایی حس لامسه می شوند ، نادر هستند. به مراتب شایعتر بیماری ها و اختلالات ناشی از مشکلات انتقال عصبی یا پردازش محرک ها در مناطق خاص مغز است. علائم و شکایاتی که ممکن است رخ دهد در درجه اول اختلال در احساس لامسه تا احساس بی حسی است. همچنین ممکن است اختلالات ادراکی ایجاد شود یا احساس سوزن سوزن شدن یا "شکل گیری" درک شود. بیماری های بی شماری وجود دارد که ، از جمله ، اختلالات حس لامسه را در چمدان خود دارد. اینها تقریباً همیشه خسارات ثانویه هستند که باعث آسیب به افراد آسیب دیده می شوند اعصاب به دلیل کاهش می یابد اکسیژن عرضه. در بعضی موارد ، کاهش تولید همچنین می تواند به دلیل مشکلات مکانیکی مانند دیسک های فتق یا باریک شدن شیارهای استخوانی خاص برای اعصاب (به عنوان مثال سندرم تونل کارپ) از آنجا که حسگرهای پوست به ویژه به اختلالات هدایت عصب حساس هستند ، علائم همچنین می توانند به عنوان شاخص های اولیه بیماری التهاب مثانه بالقوه ، آسیب سیستمیک به چندین اعصاب.