آموزش بی هوازی

در فرآیندهای متابولیکی بی هوازی بدن برای مدت زمان کوتاهی به حداکثر انرژی نیاز دارد و نمی توان آن را از طریق تأمین انرژی هوازی تأمین کرد. سپس استفاده از ذخایر انرژی با تأمین انرژی بدون اکسیژن انجام می شود. با این حال ، این منبع انرژی پس از هشت تا ده ثانیه دیگر مصرف شده است.

برای جبران مجدد این ذخایر ، بدن نیاز دارد کراتین فسفات ، که برای بیست ثانیه دیگر کافی است. بخش عمده ای از عملکرد بدنی (بیش از 90٪) به صورت هوازی حاصل می شود. این بدان معنی است که انرژی با مشارکت اکسیژن تأمین می شود.

فقط بخش كمی از انرژی (حداكثر 10٪) به صورت بی هوازی و بدون اکسیژن تأمین می شود. اکنون می توان فرض کرد که این 10٪ نقش اصلی را در یک بازی نمی کند تحمل دویدن یا یک مسابقه 5 کیلومتری. سپس یک مطالعه در مقیاس بزرگ برای تعیین مهمترین عوامل در یک مسابقه 5 کیلومتری انجام شد.

برخلاف همه انتظارات ، عملکرد هوازی عامل تعیین کننده ای نبود. بلکه علاوه بر زمان خستگی (TTE) ، عملکرد بی هوازی تعیین کننده بود. هرچه عملکرد بی هوازی یک ورزشکار بهتر باشد ، 5 کیلومتر زمان نیز بهتر است.

این امر به ویژه در پایان مسابقه مشخص می شود ، زمانی که ورزشکاران دوباره با سریعترین سرعت ممکن بدوند و آخرین ذخایر انرژی را بسیج کنند ، انرژی تقریباً به طور انحصاری از طریق بی هوازی تأمین می شود. مزیت سطح آموزش بالاتر به ویژه در این قسمت از مسابقه مشهود است. همه جا خیلی بر بی هوازی تأکید نشده است تحمل عملکرد در فاصله میانی.

مخصوصاً ورزشکاران مسافت میانی باید مراقب باشند که سیستم بی هوازی را به خوبی توسعه دهند. آموزش بی هوازی فقط باید تا حدودی انجام شود ، زیرا آموزش بی هوازی بیش از حد می تواند اثر تمرینی یک طرفه داشته باشد. شما فیبرهای عضلانی خود را از دست می دهید که برای کندی مهم هستند تحمل حرکات و سپس فیبرهای عضلانی منقبض شده خود را که برای سرعت دویدن مهم هستند آموزش دهید. مخصوصاً در در حال اجرا، تمرین بی هوازی برای آموزش استقامت خاص مسابقه استفاده می شود که در مورد پیروزی یا شکست تصمیم می گیرد. از آنجا که شدت چنین آموزشی در حدود 90٪ از حداکثر است قلب میزان ، آموزش بیش از حد در دامنه بالا می تواند باعث فشار بیش از حد و همچنین آسیب رساندن به سلول ها شود.

آموزش فاصله ای 1

رویکردهای مختلفی برای آموزش وجود دارد آستانه بی هوازی. فواصل 1000 متر گونه ای از چگونگی است آستانه بی هوازی آموزش می تواند شبیه باشد. اگر ورزشکاری را تصور کنیم که هفته ای 50 کیلومتر دویده ، پس باید 10٪ مسافت پیموده شده هفتگی را برای فواصل 1000 متر صرف کنیم.

در این حالت ، شما در هر جلسه تمرین پنج کیلومتر ، یا پنج برابر فواصل 1000 متر خواهید داشت. بعد از گرم شدن با سه فواصل 1000 متر اول شروع می کنید. این کارها با همان سرعت مسابقه 5 کیلومتر انجام می شود.

وقفه های بهبودی بین فواصل زمانی می توانند به همان اندازه طولانی یا کمی کوتاهتر از مراحل تنش باشند. دو بازه آخر جلسه آموزشی تقسیم شده است. 600 متر اول هر فاصله با سرعت مسابقه تکمیل می شود ، همانند سه کیلومتر اول و 400 متر بعدی نیز چند ثانیه سریعتر از سرعت مسابقه انجام می شود. این به شما 800 متر در هر جلسه تمرین می دهد که در محدوده بی هوازی تکمیل می شوند و می توانند سرعت را تغییر دهند آستانه بی هوازی. وقفه بین دو بازه آخر به دلیل بار بیشتر می تواند کمی بیشتر از فواصل قبلی باشد.