عضله لانگ طولی: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

عضله تحتانی طولی از عضلات داخلی است زبان عضلات الیاف آن به طور طولی از داخل عبور می کنند زبان و باعث حرکات مختلف زبان می شود. در فلج افت قند ، عضله طولی همراه با عضله دیگر از کار می افتد زبان عضلات ، معمولاً باعث ناراحتی هنگام بلع و گفتن می شود.

عضله طولی تحتانی چیست؟

عضله تحتانی طولی در زبان قرار دارد ، به همین دلیل آناتومی آن را در میان عضلات داخلی زبان قرار می دهد. ساختار آن به طور واضح از عضلات دیگر این گروه مشخص نشده است. در عوض ، عضلات داخلی زبان یک شبکه را تشکیل می دهند که با توجه به محل و جهت فیبرها تقریباً می توان آن را به لایه های مختلف تقسیم کرد. Musculus longitudinalis inferior فیبرهای طولی پایین زبان را نشان می دهد. از طرف دیگر ، الیاف طولی فوقانی با Musculus longitudinalis superior مطابقت دارند. دو عضله زبان دیگر نمایانگر Musculus transversus linguae و Musculus verticalis linguae هستند. علاوه بر عضله زبان داخلی ، انسان همچنین دارای عضله زبان بیرونی است. اینها ماهیچه های hyoglossus ، genioglossus ، styloglossus ، palatoglossus و chondroglossus هستند. تمام عضلات زبان از رشته های مخطط تشکیل شده اند و بخشی از عضلات اسکلتی هستند.

آناتومی و ساختار

منشا عضله طولی لگنال در ریشه زبان است. این نیز به عنوان radix linguae شناخته می شود و در انتهای خلفی زبان رو به حلق قرار دارد. در قاعده ، برخی از الیاف عضله longitudinalis تحتانی با فیبرهای عضله استیلوگلوسوس مخلوط می شوند. این عضله خارجی زبان بین استخوان هیوئید (Os hyoideum) و زبان قرار دارد. فیبرهای فردی عضله لانگ طولی نیز به استخوان هایوئید متصل هستند. عضله تحتانی طولی از طریق زبان از ریشه زبان به صورت طولی امتداد یافته و در نوک آن متصل می شود (apex linguae). در آنجا ، الیاف آن با عضله ژنیوگلوس ، عضله چانه زبان روبرو می شوند که از فک پایین به داخل زبان باز می شوند. به عنوان یک عضله اسکلتی مخطط ، عضله طولی تحتانی از بخشهایی (سارکومر) تشکیل شده است که در هر فیبر تکرار می شوند. رشته های پروتئینی به طور متناوب درون آنها قرار می گیرند. رشته ها ساختارهای میوزین و مجتمع های اکتین و تروپومیوزین هستند. هنگامی که عضله تنش می یابد ، این رشته ها به یکدیگر فشار می آورند و فیبرهای عضلانی را کوتاه می کنند.

عملکرد و وظایف

عملکرد عضله طولی تحتانی بالا بردن نوک زبان است. علاوه بر این ، توانایی کوتاه کردن و قوس دادن زبان را دارد. Musculus longitudinalis inferior به عنوان آنتاگونیست Musculus transversus linguae و Musculus verticalis linguae عمل می کند. با این حال ، معمولاً با عضله فوقانی طولی هماهنگ عمل می کند زیرا فیبرهای آن دوره مشابهی را از طریق زبان دنبال می کنند و عملکردهای مشابه را انجام می دهند. عضله طولی تحتانی سیگنال های عصبی را از عصب هیپوگلوسال دریافت می کند ، همچنین به عنوان عصب جمجمه دهم شناخته می شود. هسته آن در مرکز واقع شده است سیستم عصبی در بصل النخاع. عصب hypoglossal از کانال hypoglossal (Canalis nervi hypoglossi) عبور می کند جمجمه به گردن. تمام عضلات زبان به جز عضله پالاتوگلوسوس دستورات خود را برای انقباض از طریق عصب جمجمه دهم دریافت می کنند. رشته های عصبی نمایانگر پسوندهای طولانی سلولهای عصبی منفرد هستند و اطلاعات را به صورت تکانه های الکتریکی حمل می کنند. مجاری عصب حرکتی در عضله در صفحه انتهایی حرکتی ختم می شوند ، جایی که سیگنال عصبی از فیبر عصبی به عضله منتقل می شود. همراه با دیگر عضلات داخلی و خارجی زبان ، عضله تحتانی طولی حرکات زبان را کنترل می کند. با فشار دادن مداوم غذا از مرکز دانه ، به جویدن کمک می کند دهان تا دندان علاوه بر این ، زبان در بلعیدن مشارکت دارد و از بیان اصوات پشتیبانی می کند. زبان به ویژه نقش مهمی در شکل گیری زبان ها دارد (اصوات زبان).

بیماری

ضربه اگر اختلال در گردش خون در خون وجود داشته باشد ، می تواند باعث نارسایی عصب هیپوگلوس شود مغز ناحیه اصلی عصب جمجمه را تحت تأثیر قرار می دهد. هسته عصب هیپوگلاس در بصل النخاع قرار دارد: این جایی است که نورونها مسئول کنترل حرکات عضله طولی عضله تحتانی و بیشتر عضلات دیگر زبان هستند. به عنوان یک قاعده ، یک ضربه منجر به از بین رفتن یک طرفه عصب hypoglossal می شود. افراد مبتلا غالباً دچار دیسفاژی (مشکل در بلعیدن) و مشکلات گفتاری می شوند زیرا فلج عصب هایپوگلوزال عملکرد زبان را محدود می کند. به طور علامتي ، زبان به يك طرف منتقل مي شود. در حالی که زبان در است دهان، آن را به طرفی که مزاحم آن نیست منحرف می شود ضربه. با این حال ، وقتی بیمار زبان را بیرون می آورد ، به طرف آسیب دیده خم می شود. علاوه بر این ، سکته مغزی غالباً علائم متعددی را در پی دارد. اینها شامل اختلالات حسی ، گیجی ، سرگیجه, تهوع, استفراغ، اختلالات بینایی ، سردرد، اختلالات واژه یابی ، غفلت و مشکلات جهت گیری ، هماهنگی، و / یا راه رفتن. علاوه بر این ، اندام های فردی ، یک طرف بدن یا صورت ممکن است فلج شود. همه علائم نباید با هم اتفاق بیفتند و علائم اضافی نیز ممکن است. هنگامی که سکته مغزی رخ می دهد ، برای مهار آسیب به آن ، به درمان سریع نیاز است مغز ناشی از اختلال در گردش خون. با این حال ، فلج هایپوگلاس و در نتیجه از کار افتادن عضلات زبان ، همیشه مربوط به سکته مغزی نیست. سایر علل احتمالی شامل تومورها ، التهابو جنون. لازم نیست که زخم و التهاب در مغز، اما همچنین می تواند بعداً در طی عصب هایپوگلاس رخ دهد و عملکرد آن را مختل کند. علاوه بر این ، ضایعات عصبی به صورت شدید امکان پذیر است سر جراحات.