Force Sense: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

احساس نیرو یا احساس مقاومت یک کیفیت ادراکی از حساسیت عمق درون شنیداری است و بخشی از سیستم حرکتی را تشکیل می دهد. از طریق احساس نیرو ، انسان می تواند تلاش خود را در حین حرکت تخمین بزند و بنابراین کشش و فشار را هماهنگ می کند. در ضایعات اکستراپیرامیدال ، احساس نیرو مختل می شود.

چه حس نیرو؟

احساس نیرو به انسان اجازه می دهد تا تلاش خود را در حین حرکت تخمین بزند و بنابراین کشش و فشار را هماهنگ کند. ادراک انسان به استنباط و استعقاق تقسیم می شود. استعمال ازاد ، درک محرکهای خارجی است. تعامل متقابل با درک محرک از بدن خود فرد مطابقت دارد. خودآزاری بخشی از شنود است. این نوع ادراک شامل تمام برداشت های حسی برای درک حرکات بدن و موقعیت شخص در فضا است. برای حس عمقی، حساسیت به اصطلاح عمق بسیار مهم است. این حس عضلانی (حس نیرو) است که دارای کیفیت ادراکی متفاوتی است. علاوه بر این برای ارزیابی عضله خود فرد استحکام، حس عضلانی به افراد اجازه می دهد تا به طور خاص در برابر مقاومت حرکت کنند. حس عضلانی حرکت گروههای عضلانی منفرد و درک توزیع فشار را امکان پذیر می کند. بنابراین دوز فشار و تنش را در حین حرکت عضلات امکان پذیر می کند. به این کیفیت های ادراکی از حساسیت به عمق ، احساس نیرو یا حس مقاومت گفته می شود. همراه با حس موقعیت برای درک موقعیت اولیه فعلی و حس حرکت برای دریافت ابعاد حرکت یا تغییرات موقعیت ، حس نیرو کلیت سیستم Kinesthetic را تشکیل می دهد.

کارکرد و وظیفه

احساس نیرو به انسان این امکان را می دهد تا دقیقاً تلاش هر انقباض عضلانی را برنامه ریزی کرده و آن را با هدف حرکت تطبیق دهد. به لطف این کیفیت ادراکی ، انسانها بطور غیر ارادی شیئی را در هنگام دستیابی به آن خرد نمی کنند. حسگرهای حسابی در عضلات و تاندون ها اطلاعات دائمی در مورد حالت کششی عضلات ارائه دهید. حسگرهای حسابی شامل دوک های عضله و تاندون هستند. دوک های عضلانی طول عضلات اسکلتی را تشخیص می دهند. آنها توسط فیبرهای عضلانی داخل فوزلی تشکیل می شوند که مواد بازدارنده آنها در رشته های عصبی کلاس Ia است. عصب آوري ثانويه آورنده هاي دوک عضله توسط رشته هاي عصبي کلاس II داده مي شود. عصب زایی سازه ها توسط نورونهای گاما تأمین می شود. آنها عمدتا حساسیت اسپیندل را کنترل می کنند. اسپیندل های تاندون به نوبه خود بین فیبرهای عضله و تاندون قرار دارند. آنها توسط فیبرهای کلاژنز بسته بندی شده توسط a تشکیل می شوند بافت همبند کپسول آنها به رشته های عضلانی و تاندونی متصل شده و از طریق رشته های عصبی آوران Ib تأمین می شوند. به محض انقباض عضله و در نتیجه کوتاه شدن ، کلاژن الیاف موجود در دوک نخ ریسی تاندون کشیده می شوند. در نتیجه ، دوک ها قطبی شده و محرک را با اطلاعات مربوط به شدت محرک به آن منتقل می کنند نخاع. در آنجا ، نورونهای Ib از طریق اینترنورونها بر سلولهای عصبی عضله تحریک شده اثر مهاری دارند و نورونهای آنتاگونیست عضله مربوطه را تحریک می کنند. از طریق دستگاه های عصبی صعودی ، تکانه ها به قدامی ، خلفی و مخچه. از طریق حس نیرو ، انسان می تواند مقاومت در برابر حرکت را تخمین زده و وزن اشیا را تخمین بزند. وی این اطلاعات را از تنش عضلانی درگیر در یک حرکت خاص بدست می آورد. اطلاعات به دست آمده در یک حس خاص ذخیره می شود حافظه و به انسانها کمک می کند تا در آینده یک حرکت عضلانی را دقیقاً هماهنگ و برنامه ریزی کنند. بدون احساس نیرو ، برنامه ریزی حرکت و برآورد نیرو امکان پذیر نیست. حرکات انسان بدون کیفیت ادراکی ناشیانه است و هدفمند نیست. اگرچه احساس نیرو یک کیفیت ادراکی شنوایی است ، اما همچنین به کسب اطلاعات دریافتی درباره جهان خارج کمک می کند. این امر به ویژه برای اطلاعات در مورد وزن اجسام خاص صادق است. تخمین وزن یا استحکام مقاومت به قدرت عضلانی فرد بستگی دارد و بر این اساس از نظر ذهنی شکل می گیرد.

بیماری و شکایت

در زمینه انواع بیماریهای عصبی ، اصطلاحاً اختلالات خارج تراپی مشخص است. خارج از هرم ، از نظر اختلالات حرکتی ، به معنای یک دلیل خارج از سیستم هرمی است. سیستم هرمی نقطه اصلی تعویض کلیه فعالیتهای حرکتی است. این سیستم در نخاع و نورونهای حرکتی مرکزی را که در هر نوع حرکتی نقش دارند متصل می کند. آسیب به سیستم هرمی می تواند منجر به فلج ، ضعف عضلانی یا اسپاسم. سیستم خارج هرمی تمام فرایندهای کنترل حرکت خارج از سیستم هرمی را ضبط می کند. آسیب به این سیستم در درجه اول با فقدان تأثیر مهاری اعمال شده توسط قسمت فوقانی مشخص می شود نورون حرکتی برای هماهنگی حرکات در نتیجه ، الگوی حرکتی بیماران مبتلا به ضایعات اکستراپیرامیدال بسیار اغراق آمیز به نظر می رسد. بنابراین هرگونه آسیب خارج از هرم اثراتی را بر روی احساس نیرو نشان می دهد. افراد مبتلا اغلب وزن اندام های خود را سنگین احساس می کنند و بنابراین برای انجام کوچکترین حرکات به طور نامتناسب نیروی بیشتری اعمال می کنند. به دلیل آسیب خارج از هرم ، این احساس را دارند که همیشه حرکات ضد مقاومت را انجام می دهند. مقاومت درک شده به سمت خارج پیش بینی می شود و به همین دلیل بیماران برای غلبه بر مقاومت ، نیروی زیادی غیر ضروری صرف می کنند. در نتیجه ، افراد مبتلا اغلب دیگر قادر به اندازه کافی نیستند مقدار فشار و کشش در برخی موارد ، حرکت نیز به طور کلی کند می شود زیرا در برابر مقاومت درک شده رخ می دهد. این نوع مرکزی است آسیب عصبی مشخصه بیماری هایی مانند است اسکلروز متعدد. این یک بیماری خود ایمنی است که باعث سیستم ایمنی بدن برای ایجاد التهاب در مرکز سیستم عصبی. التهاب اغلب باعث می شود که سلولهای عصبی به طور غیرقابل برگشتی بمیرند. اختلالات حرکتی مانند پدیده توصیف شده اغلب رخ می دهد. علاوه بر این بیماری ، تروما یا نخاع انفارکتوس همچنین می تواند باعث پدیده توصیف شده شود. یک دلیل قابل تصور ، بیماری تومور ستون فقرات است.