نابینایی روح: علل ، علائم و درمان

روح کوری، همچنین به عنوان آگنوزیای بینایی یا آگنوزیای نوری شناخته می شود ، ناتوانی در پردازش محرک های حسی با وجود درک عملکردی است. اندام های حسی اختلال ندارند و وجود ندارد بیماری روانی مانند جنون.

کوری روح چیست؟

تفاوت آن با مرسوم است کوری این است که بیماران مبتلا به آگنوزیا اختلال بینایی ندارند. آنها قادر نیستند ادراکات بصری را با خاطرات تصویری مرتبط کنند. افرادی که از روح رنج می برند کوری می تواند افراد یا اشیا other دیگر را ببیند اما نمی تواند آنها را تشخیص دهد. با این وجود درک شنیداری و لمسی امکان پذیر است.

علل

این اختلال عصبی در نتیجه آسیب به مرکز بینایی ، به ویژه لوب پس سری (لوب پس سری ، انتهایی ترین قسمت از مغز) علل ممکن است شامل این موارد باشد مغز خسارت ناشی از تصادف (آسیب های مغزی) یا یک ضربه. نابینایی روانشناختی از ترکیب عناصر مختلف ادراک شده در یک کل منسجم جلوگیری می کند. این بیماری به دلیل آسیب دیدگی در نواحی بینایی اولیه آن رخ می دهد مغز. نابینایی مشارکتی هر زمان رخ می دهد که تخیل فرد نتواند با اطلاعات سایر روشهای ادراکی جمع شود. زیرگروه ها به عنوان agnosia تخیل ، agnosia شی ، agnosia نماد و agnosia همزمان توصیف می شوند. این س ofال که چرا افراد مبتلا نمی توانند چهره و اشیا را به درستی درک کنند ، حتی اگر چهره آنها باشد مغز و چشمها کاملاً سالم هستند ، هنوز به طور قاطع پاسخ داده نشده است. مغز قادر به تفسیر درست احساسات منتقل شده از طریق چشم نیست. حس بینایی که به آن حس بینایی نیز گفته می شود ، مهمترین اندام حسی انسان است. منطقه ای در مغز که با پردازش برداشت های حاصل از حس بینایی سروکار دارد ، به همین نسبت بزرگ است. وقتی فرد چیزی را در محیط خود می بیند ، این اطلاعات بصری به چشم برخورد می کند و آن را به مغز منتقل می کند. این اطلاعات بصری در مسیر خود ، از حدود چهل منطقه مغز بسیار تخصصی عبور می کند. در پشت سر مرکز بصری اولیه است. از این محل ، دو مسیر از طریق مغز عبور می کند ، یکی به معبد و دیگری به تاج گسترش می یابد. در امتداد این مسیرها ، صفحاتی که مسئولیت پردازش اطلاعات بصری دریافتی را دارند ، قرار دارند. این مناطق به تعداد زیادی نورون مختلف مجهز هستند که به محرک های مختلف بینایی پاسخ می دهند. نورون های درگیر در این فرآیند محرک های دیداری پیچیده را ترجیح می دهند. در پایان پیشرفت سلسله مراتبی ، گروه های نورون به طور خاص به اشخاص یا اشیا familiar آشنا پاسخ می دهند. اتصال بینایی نه تنها در نواحی بینایی بلکه در مناطق دورتر مغز نیز وجود دارد. همه مناطق درگیر در یک تبادل پر جنب و جوش هستند. به عنوان مثال ، در خواندن ، مناطق بصری با هم کار می کنند مرکز زبان.

علائم ، شکایات و علائم

عصب روانشناسی به پدیده این عدم شناسایی چهره مربوط می شود. این ماده تلاش می کند تا مکان را در قشر مغز مسئول تشخیص اشکال هندسی مشخص کند. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی مطالعات نشان می دهد که مناطق مغزی بین لوب های پس سری و جانبی مسئول درک چهره هستند. کوری صورت جدا از انواع دیگر آگنوزیا رخ می دهد. بیمارانی که در تشخیص چهره مشکل دارند ، هنوز قادر به درک بقیه محیط خود مانند اشیا، ، درختان ، خانه ها و موارد مشابه هستند. بنابراین ، آگنوزیای صورت با آگنوزیای جسم ارتباط ندارد. به همین دلیل ، محققان معتقدند که ادراک صورت یک فرآیند پردازش جداگانه در مغز است. تحقیقات مغز با بسیاری از س unالات بی پاسخ روبرو است ، زیرا فرایندهای مغز قابل درک نیستند. محققان مغز تصور می کنند که "gyrus fusiformis" (سیم پیچ مغز) ، منطقه مغز واقع در سمت راست معبد ، درک چهره را کنترل می کند. به همین دلیل ، علم از این ناحیه مغز به عنوان "ناحیه صورت شکل دار" (FFA) یاد می کند. در اینجا پدیده غیرمعمول این است که توموگرافی رایانه ای هیچگونه ناهنجاری را نشان نمی دهد ، اگرچه در افراد نابینا ماژول های مربوطه که این نوع درک را کنترل می کنند ، کار نمی کنند.

تشخیص و روند بیماری

برجسته ترین علامت عدم توانایی در تشخیص چهره است. افراد مبتلا قادر نیستند چهره افراد آشنا را تشخیص دهند و آنها را با ویژگی های آشنا مانند صدا ، لباس ، قد یا مو رنگ (پروزوپاگنوزیا). با این حال ، آنها کاملاً قادر به شناسایی اشیا ، موانع و سایر اشیا هستند. اگر کوری شی وجود داشته باشد ، اشیا in موجود در محیط به درستی درک نمی شوند و فرد مبتلا نمی تواند به عنوان مثال نقاشی بکشد. از آنجا که تخیل آنها قادر نیست محرک های بصری ورودی را در یک تصویر کامل جمع کند ، بنابراین نمی توانند چهره ها یا اشیای موجود را نام ببرند. به طور معمول ، بیماران اگنوزیا نمی توانند صورت یا اشیا را به خاطر بسپارند ، اما توصیف این موارد از هیچ مشکلی ندارند حافظه. بیشتر بیماران می توانند بنویسند اما در خواندن مشکل دارند ، زیرا این توانایی نوشتن از آنجاست حافظه، اما خواندن نیاز به ادراک اشیا letters (حروف) دارد. تخمین بصری (تخمین فاصله ها) و توانایی نامگذاری رنگ ها محدود است. هر آنچه فرد مبتلا احساس و شنیده است به درستی نامگذاری شده است (لگن لمسی). متخصصان پزشکی آزمایشات مختلفی را با بیماران انجام می دهند. به عنوان مثال ، بیمار باید اشیا را شناسایی کرده و کاربرد آنها را توصیف کند. به منظور تشخیص اختلال در زمینه بینایی ، عکس هایی از بیمار به بیمار ارائه می شود که باید آنها را نام ببرد. بعلاوه ، عملکرد کلی توانایی بینایی برای رد کردن یک اختلال بینایی منظم یا آگنوزیای شی مورد بررسی قرار می گیرد.

عوارض

نابینایی روح بسیار تأثیر منفی بر زندگی روزمره بیمار دارد. در بسیاری از موارد ، بستگان یا والدین و دوستان بیمار نیز تحت تأثیر بیماری قرار می گیرند ، از پریشانی شدید روانی رنج می برند یا افسردگی. به دلیل بیماری ، بیماران دیگر نمی توانند افراد یا اشیا را به درستی درک یا معاشرت کنند. این امر منجر به محدودیت های قابل توجهی در زندگی روزمره افراد آسیب دیده می شود ، به طوری که در بسیاری از موارد آنها به کمک افراد دیگر در زندگی خود نیز وابسته هستند. رشد کودک همچنین ممکن است توسط بیماری محدود شده و به طور قابل توجهی به تأخیر بیفتد. روند بعدی این بیماری بستگی زیادی به علت دقیق آن دارد ، به طوری که متأسفانه نمی توان پیش بینی کلی در مورد آن انجام داد. به طور معمول ، هیچ درمان مستقیمی نیز برای این بیماری وجود ندارد. اکثر بیماران به آموزشها و روشهای درمانی مختلفی وابسته هستند که قرار است این موارد را ارتقا دهند حافظه. با این وجود نمی توان پیش بینی کرد که آیا این اتفاق می افتد یا خیر رهبری به سیر مثبت بیماری. مبتلایان ممکن است مجبور باشند تا آخر عمر با این بیماری زندگی کنند. همچنین در مورد امید به زندگی به دلیل نابینایی روح هیچ گزارشی نمی توان بیان کرد. با این حال ، این به ندرت توسط بیماری محدود می شود.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

در بیشتر موارد نابینایی ، باید با پزشک مشورت شود. با این بیماری نمی توان خود ترمیم کرد ، بنابراین افراد مبتلا معمولاً همیشه به درمان پزشکی وابسته هستند. تشخیص زودرس کوری روح تأثیر مثبتی در روند بعدی بیماری دارد. وقتی فرد مبتلا تغییراتی در رفتار خود نشان داد ، باید با پزشک مشورت شود. بیماران دیگر چهره ها ، صداها یا بوهای آشنا را تشخیص نمی دهند یا دیگر قادر به ارتباط صحیح آنها نیستند. شدید افسردگی یا سایر ناراحتی های روانی نیز رخ می دهد. اگر این علائم به طور دائمی بروز کرد و خودبه خود از بین نرفت ، در هر صورت باید با پزشک مشورت شود. در بیشتر موارد ، نابینایی روح توسط روانشناس درمان می شود. در موارد شدید ، درمان در یک کلینیک بسته ممکن است لازم باشد. از آنجا که کوری روح یک بیماری تا حد زیادی کشف نشده است ، نمی توان سیر جهانی را پیش بینی کرد.

درمان و درمان

بسته به علائم ، شکایات و یافته ها ، متخصصان مغز و اعصاب ، گفتاردرمانگران و کاردرمانگران از بیماران مراقبت می کنند. علاوه بر درمان هایی که به طور خاص گفتار و حافظه را تقویت می کنند ، ساده است معیارهای مانند خودآموزی با انگیزه بیمار گاهی رهبری به موفقیت در تسهیل زندگی روزمره و کاهش موقعیت های شرم آور هنگام شناسایی فرد شناخته شده. فرد مبتلا می تواند خود را آموزش دهد تا برخی از خصوصیات شخصی را درک کند. او می تواند شناسایی افراد اطراف خود را با ویژگی های خارجی و آشنا مانند صدا ، قد ، مدل مو ، مو رنگ ، سبک لباس ، شکل و سایر خصوصیات فردی. فشار هنگامی که بیماران در مورد بیماری خود باز هستند و محیط اجتماعی آنها را از این اختلال عصبی مطلع می کنند ، از بین می رود.

پیشگیری

از آنجا که حتی متخصصان مغز و اعصاب و محققان مغز هنوز به طور قطعی در مورد چگونگی ایجاد این اختلال ادراکی عصبی روشن نیستند ، به معنای بالینی پیشگیری وجود ندارد که این بیماری را رد کند.

پیگیری

این اختلال تأثیر قابل توجهی بر محیط افراد مبتلا دارد. افراد و اشیا Fam آشنا اغلب دیگر قابل تشخیص نیستند. به همین ترتیب ، افراد مبتلا دیگر نمی توانند بخوانند. افراد مبتلا دیگر نمی توانند کارهای ساده روزمره را به طور مستقل انجام دهند. به همین دلیل باید از بستگان و دوستان کمک گرفت. این بیماری می تواند برای مبتلایان بسیار استرس زا باشد. بنابراین ، توصیه می شود با یک روانشناس و همچنین یک متخصص مغز و اعصاب مشورت کنید. مورد دوم می تواند به فرد مبتلا کمک کند تا با بیماری و احساساتی که ایجاد می کند مقابله کند. افراد مبتلا باید تمام فعالیتهایی را که باعث خوشحالی آنها می شود دنبال کنند. برای جلوگیری از بهترین تلاش ممکن باید انجام شود افسردگی. به عنوان مثال ، ورزش در فضای باز باید انجام شود. این تأثیر مثبتی در رفاه حال افراد مبتلا دارد. علاوه بر این ، ورزش پشتیبانی می کند سیستم ایمنی بدن. به همین ترتیب ، سبک زندگی باید متناسب با بیماری باشد. یک سالم رژیم غذایی و انصراف از الکل و نیکوتین تأثیر مثبتی بر بیماری دارند. رژیم غذایی باید بیش از همه حاوی مقدار زیادی میوه و سبزیجات ، و چربی و قند تا آنجا که ممکن است باید از آن اجتناب شود. برای اینکه افراد مبتلا بتوانند از اعضای خانواده کمک بگیرند ، باید به اندازه کافی از بیماری مطلع شوند. این می تواند از موارد غیرضروری جلوگیری کند فشار.

این همان کاری است که می توانید خودتان انجام دهید

این نوع نادر از اختلال ادراکی می تواند همه را تحت تأثیر قرار دهد. با این حال ، تأثیر آن بر محیط اجتماعی مهلک است ، زیرا حتی افراد آشنا یا اشیا everyday روزمره دیگر شناخته نمی شوند. توانایی های دیگر مانند خواندن نیز ممکن است مختل شود. در بیشتر موارد ، بیماران مبتلا برای کنار آمدن با زندگی روزمره خود نیاز به کمک دارند. این می تواند هم برای خود افراد آسیب دیده و هم برای نزدیکان آنها بسیار استرس زا باشد. بنابراین توصیه می شود برای مراقبت های پزشکی با یک روانشناس و همچنین یک متخصص مغز و اعصاب مشورت کنید. علاوه بر این ، همه معیارهای شناخته شده برای جلوگیری از افسردگی توصیه می شود. اول و مهمترین ، این شامل ورزش است ، به خصوص اگر در فضای باز انجام شود. هوای تازه و ورزش نه تنها از آن پشتیبانی می کند سیستم ایمنی بدن، بلکه بیاورد تعادل و روحیه خوب در عین حال ، بیمار احساس موفقیت می کند ، که می تواند نقایص کوری روح را جبران کند. تحقیقات اخیر نشان می دهد که یک سالم است رژیم غذایی همچنین تأثیر مثبتی در ذهن دارد سلامت. بیماران نابینا خوب است که سیگار نکشند ، مشروب نخورند الکل، و از مصرف بیش از حد چربی و قند. در عوض ، آنها باید به میوه ها ، سبزیجات ، غلات کامل ، پروتئین بدون چربی و روغن های حاوی امگا 3 برسند. همچنین برای بیماران مفید است که در مورد خود پیشگیرانه عمل کنند شرط و اطرافیان خود را در مورد هرگونه کسری موجود آگاه سازد. این از سو mis تفاهم جلوگیری می کند و می تواند از موارد غیرضروری جلوگیری کند فشار.