منطق: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

منطق منطبق بر استدلال مبتنی بر دلیل است. این توانایی شناختی در نیمکره مغز چپ و جلو قرار دارد مغز مناطق ضایعات در این مناطق منجر به جدا شدن یا تجزیه منطق می شود.

منطق چیست؟

منطق از جمله توانایی های شناختی انسان است و با استدلال مبتنی بر دلیل منطبق است. منطق از جمله تواناییهای شناختی انسانهاست و منطبق بر استدلالهای نتیجه گیرانه مبتنی بر عقل است. استدلال منطقی یک توانایی خاص انسان است. هیچ گونه دیگری به این روش فکر نمی کند. به طور سنتی ، به طور خاص فلسفه با منطق انسانی درگیر بوده است ، گاهی اوقات این نوع تفکر را اشتباه می داند زیرا از دست می دهد اعتبار خارج از نوع انسان است. پزشکی منطق بشر را در نیمکره چپ کره جنوبی قرار می دهد مغز، جایی که زبان ، محاسبه ، قوانین ، قوانین و نسبت کلی در آن قرار دارد. مناطق پیشانی از مغز به ویژه برای منطق مغز تعیین کننده هستند. بنابراین ، علوم اعصاب اکنون مغز پیشانی را به عنوان جایگاه توانایی های شناختی و بخصوص انسان شناخته است. بنابراین ، مدارهای عصبی مناطق مغزی پیشانی منطق شخصی افراد را شکل می دهد. الگوهای سیم کشی خاص می تواند در نتیجه تغییر کند یادگیری تجارب و تجربیات شدید

کارکرد و وظیفه

فلسفه رویکردهای مختلف منطق را می شناسد. به عنوان مثال ، این جمله که هر گزاره دارای یکی از دو مقدار حقیقت است و می توان گفت درست یا غلط است ، به عنوان منطق کلاسیک شناخته می شود. علاوه بر این اصل دوسوالتی ، منطق کلاسیک فرض می کند که ارزش واقعی گزاره های مرکب به طور منحصر به فرد با توجه به گفته های جزئی آنها و با ترکیب آنها تعیین می شود. علاوه بر اصول دوگانگی و توسعه پذیری منطق کلاسیک ، فلسفه به تعیین معیارهای مربوط به آن می پردازد اعتبار نتیجه گیری های فردی و ارزش منطقی گزاره ها. منطق به ویژه در علوم اعصاب از اهمیت پزشکی برخوردار است. توانایی تفکر منطقی همان چیزی است که انسان را می سازد و وظیفه نیمکره مغز چپ است. در بحث ها اغلب معلوم می شود که دو نفر می توانند اصول کاملاً متفاوتی از منطق را دنبال کنند. استعداد عمومی برای استدلال منطقی به طور ژنتیکی به هر انسانی داده می شود. با این حال ، بیان واقعی منطق فردی تنها در طول زندگی شکل می گیرد و می تواند به طور قابل توجهی تحت تأثیر تجربیات شخصی قرار گیرد. علوم مغز و اعصاب این تأثیر را به معنای تغییر در مدارهای عصبی که مربوط به آن است ، تفسیر می کند یادگیری تجارب و تجربیات شدید فرد. مغز از شبکه ای از سلولهای عصبی جداگانه تشکیل شده است که اتصال بین آنها وجود دارد. اتصالات سیناپسی اساساً قابل تغییر هستند و بنابراین از اصل انعطاف پذیری عصبی پیروی می کنند. علوم اعصاب منطق را به ناحیه مغز پیشانی برمی گرداند. طبق طب مدرن ، این ناحیه مغز خانه تمام توانایی هایی است که انسان را انسان می کند. بنابراین ، علاوه بر آگاهی و رفتار اجتماعی ، منطق در اتصالات سیناپسی این ناحیه مغزی نیز قرار دارد. بنابراین منطق از نظر چند ارزشی با نوع خاصی از تفکر مطابقت دارد. تفکر ، به نوبه خود ، شبکه خاصی از الگوهای ارتباطی بین سلولهای عصبی جداگانه در مغز انسان است.

بیماری ها و بیماری ها

ضایعات در نواحی پیشانی مغز می توانند توانایی تفکر منطقی فرد را به طور دائمی تغییر دهند یا از هم بپاشند. غالباً ، ضایعات مغزی پیشانی علاوه بر این با تغییر شخصیت همراه است. فقط به ندرت آنها تواناییهای شناختی را به طور انحصاری تحت تأثیر قرار می دهند. ضایعات در مغز پیشانی ممکن است به دلیل باشد آسیب های مغزی, ضربه، بیماری تومور ، فرآیندهای التهابی ، عفونت های ویروسی یا بیماری های دژنراتیو. ناحیه مغز پیشانی لزوماً نباید مستقیماً تحت تأثیر قرار گیرد. اغلب ، ضایعات در مسیرهای برآمدگی فردی بین مغز پیشانی و سایر مناطق مغز کافی است. تغییرات در این مناطق از مغز نیز مشاهده می شود ، به عنوان مثال ، در افراد مبتلا اسکیزوفرنیا or اعتیاد به الکل. در بعضی موارد ، ضایعات در ویژگی های روانپریشی کاذب یا کاذب سوسیوپاتی ظاهر می شوند. گاهی اوقات اینها نیز ویژگی های شبه افسردگی هستند. از آنجا که توانایی های شناختی مانند منطق قسمت عمده ای از شخصیت است ، بستگان اغلب تغییرات شخصیت را در افرادی که ضایعات مغزی پیشانی دارند توصیف می کنند. از دست دادن منطق می تواند به اقدامات عجیب و غریب منجر شود و طرز تفکر فرد را تا حدی بیگانه کند که دیگر عقاید ، عقاید و دانش وی از جهان برای دیگران قابل درک نباشد. به عنوان مثال ، ناحیه مغز پیشانی نیز جایی است که اظهارات یا اقدامات در آن برنامه ریزی می شود. در مورد ضایعه در این ناحیه مغزی ، هرگونه اقدام شخص مبتلا ، گاهی دیگر بر اساس هیچ پتانسیل منطقی نیست. فرد مبتلا دیگر کمبود منطق در اعمال و گفته های خود را تشخیص نمی دهد و خودش آنها را منطقی می داند. نمونه ای از زوال منطق ، فروپاشی شناخت و در نهایت فروپاشی کامل اگو تغییرات دژنراتیو در مغز پیشانی است که می تواند در اثر بیماری هایی مانند آلزایمر مرض. در شرایطی که بیماری های تومور، عفونت های ویروسی یا ضایعات التهابی و خونریزی مغزی ، منطق همراه با شخصیت واقعی فرد مبتلا را می توان حداقل به طور کافی حداقل تا حدی بهبود داد درمان.