سندرم قفل شده: علل ، علائم و درمان

زندانی شدن بدن خود - ایده ای وحشتناک که در حقیقت به حقیقت ظالمانه تبدیل می شود سندرم قفل شده (به آلمانی: Gefangensein-Syndrom یا Eingeschlossensein-Syndrom). مشهورترین مثال ، رسانه امروزی ، احتمالاً استفن هاوکینگ است.

سندرم قفل شده چیست؟

سندرم قفل شده یک فلج کامل از چهار اندام و بدن و همچنین دستگاه گفتار است که منجر به از دست رفتن تقریباً توانایی فرد در برقراری ارتباط با محیط اطراف می شود. فرد مبتلا معمولاً فقط از طریق حرکات چشم (چشمک زدن ، چشمک زدن و غیره) می تواند ارتباط برقرار کند ، اما حتی در این روش فقط عبارات بسیار محدود از طریق س yesالات بله / خیر (یا / و یا س questionsالات) امکان پذیر است. در صورت از بین رفتن این امکان ارتباطی ، فقط برای کمک به برقراری تماس فعال با دنیای خارج می توان از طریق فنی کمک کرد. با این حال ، باید توجه داشت که این شرط به هیچ وجه حالت اغما در خواب نیست ، زیرا بیمار هوشیاری کامل خود را دارد ، یعنی می تواند محیط خود را بشنود ، ببیند و درک کند.

علل

شایعترین علت این اختلال فلج کننده است مغز استخوان سکته. در این مورد ، خون تأمین مغز میانی ، پل مغزی و بصل النخاع به قدری بشدت کاهش یافته و یا در بعضی موارد کاملاً قطع می شود که محدودیتهای قابل توجهی در عملکردهای مختلف بدن وجود دارد. سایر علل شایع این موارد است مننژیت (مننژیت) ، بیماری های خاص عصبی (به عنوان مثال ، اسکلروز جانبی جانبی amyotrophic) ، سکته های مغزی و ضربه شدید و تصادفات. به ندرت ، سندرم قفل شده می تواند در بیماران مبتلا به مشاهده شود اسکلروز متعدد، شریانی /التهاب عصب، یا پس از سو abuse مصرف مواد سمی /داروهای (هروئين).

علائم ، شکایات و علائم

سندرم قفل شده با وضعیت هوشیاری دست نخورده و تقریباً ناتوانی کامل در عمل همراه است. افراد مبتلا محرک ها را درک می کنند. بنابراین ، آنها می توانند بشنوند ، بو, طعم، ببینید و همچنین احساس کنید (به میزان محدودی). درک گفتار معمولاً مختل نمی شود. فلجی که در سندرم قفل شده رخ می دهد شامل چهار اندام و حرکات افقی چشم است. در بیشتر موارد ، توانایی صحبت کردن ، بلعیدن و ایجاد حالت های صورت از بین می رود. بنابراین ، فقط حرکات عمودی چشم برای ارتباط باقی می مانند. در صورت عدم موفقیت ، حداقل مکانیسم های گشاد شدن مردمک چشم هنوز دست نخورده است. به طور کلی ، وضعیت جسمی از گردن پایین را می توان با وضعیت بیماران کاملاً پاراپلژیک مقایسه کرد. افراد مبتلا در بیداری محدود نیستند. به معنای وسیع ، آنها بیوریتم طبیعی را تجربه می کنند. به سختی قابل درک است درد یا احساس ناخوشایند بدن. آگاهی از فلج خودشان وجود دارد. امکانات شناختی فقط تا حدی محدود است که محرک سندرم قفل شده باشد رهبری به محدودیت های شناختی. با توجه به این واقعیت که بیماران معمولاً هوشیاری کامل دارند ، سندرم قفل شده باید از حالت بیداری تشخیص داده شود اغماء. در مورد دوم ، باید این سedال را مطرح کرد که آیا و تا چه حد افراد تحت تأثیر از محیط پیرامونی خود مطلع هستند؟

تشخیص و دوره

تشخیص LiS نمی تواند صرفاً با "بازرسی بصری" انجام شود ، زیرا تصویر بالینی شباهت زیادی به حالت رویشی یا جهش آکینتیک دارد (بیماری که در درجه اول با یک اختلال شدید رانندگی مشخص می شود). روشهای تشخیصی مناسب عمدتا اندازه گیری های الکتریکی و مغناطیسی است مغز و فعالیت عضلانی. با استفاده از CT و MRI ، تغییرات در خون جریان و متابولیسم مغز قابل تشخیص است. این روشهای تشخیصی فنی معمولاً با روشهای آزمایشگاهی ترکیب می شوند ، برای ارزیابی بهتر وضعیت التهابی مننژیت. سیر این بیماری بسیار فردی است و هم به مراقبت های پزشکی وی و هم به علت شیوع بیماری بستگی دارد. بنابراین ، می توان فرض کرد که مرگ و میر 59-70٪ زمانی اتفاق می افتد که LiS ناشی از خونریزی یا انسداد در آن باشد مغز عروق. در مورد تروما ، تومور و ... این میزان به حدود 30٪ کاهش می یابد. بیماری های ناشی از سموم (سموم /داروهای) تقریباً هرگز رهبری تا مرگ.

عوارض

به طور معمول ، مبتلایان به سندرم قفل شده از ناراحتی و عوارض روانی قابل توجهی رنج می برند. با این حال ، آنها نمی توانند خود را به دنیای خارج نشان دهند و نمی توانند با آن ارتباط برقرار کنند. این امر منجر به محدودیت های مشخص و قابل توجهی در زندگی روزمره فرد مبتلا می شود. بیماران مبتلا به سندرم قفل شده معمولاً از فلج رنج می برند و بنابراین در زندگی روزمره خود به کمک افراد دیگر وابسته هستند. این اغلب منجر به محدودیت در حرکت می شود ، به طوری که بیماران به صندلی چرخدار وابسته می شوند. با توجه به اختلالات گفتاری، ارتباط با جهان خارج معمولاً امکان پذیر نیست. خود بیماران در بیداری هستند اغماء و از شدت رنج می برند افسردگی و سایر ناراحتی های روانی. در بیشتر موارد ، امید به زندگی بیمار توسط سندرم قفل شده محدود نمی شود. با این حال ، سیر بعدی به شدت به علت سندرم قفل شده بستگی دارد ، به طوری که سیر کلی بیماری را نمی توان پیش بینی کرد. درمان علتی سندرم قفل شده معمولاً امکان پذیر نیست. مبتلایان به درمان های مختلف و کمک به زندگی روزمره وابسته هستند. به طور معمول ، سندرم نیز به طور کامل قابل درمان نیست. به خصوص بستگان بیمار از قابل توجهی رنج می برند افسردگی و سایر محدودیت های روانی ناشی از سندرم.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنید؟

سندرم قفل شده ، طبق تعریف ، از مراجعه خود فرد مبتلا به پزشک جلوگیری می کند. با این حال ، در هر صورت ، علائم نگران کننده ، بیمار را به بیمارستان می کشاند. از وقتی که ضربه شایعترین محرک سندرم قفل شده در پزشکی است نظارت بر معمولاً پس از حادثه نتیجه می گیرد. مبتلایان به سندرم قفل شده نیز معمولاً گزینه چشم پوشی از مراقبت های پزشکی را ندارند. این به این دلیل است که شرط باید فوراً از سایر موارد بی حرکتی متمایز شود و مراقبت و مراقبت مناسب صورت گیرد. از آنجا که فرد مبتلا نمی تواند هدفمند و علائم بیماری ارتباط برقرار کند شرط به راحتی گیج می شود ، گاهی اوقات اعضای خانواده وظیفه دارند به احتمال سندرم قفل شده اشاره کنند. از آنجا که این بیماری نیاز به توجه پزشکی زیادی دارد ، متخصصان مغز و اعصاب برای بررسی عملکرد بدن به ویژه در دوره بعدی بیماری بسیار مهم هستند. برای دوره بهبودی احتمالی ، مهم است که فیزیوتراپی ، لوگوپدیک ، کار درمانی و در صورت لزوم ، درمان روان درمانی به طور مطلوب توسط متخصصان پوشش داده می شود.

درمان و درمان

درمان فرد مبتلا قبل از هر چیز به یک چیز نیاز دارد:

ترکیبی فشرده و منفرد از کار درمانی, گفتاردرمانیو تن درمانی. هدف اصلی در اینجا بسیج بیمار و در نتیجه رهایی وی از ناتوانی در حرکت است. هر چه زودتر چنین توانبخشی آغاز شود ، احتمال موفقیت آن بیشتر است. که در تن درمانی امروزه اصل "آموزش مقدماتی تکراری سیستماتیک" اصولاً اعمال می شود. این شامل آموزش اولیه فقط حرکات کوچک و منفرد در مفاصل. هنگامی که می توان دوباره این کارها را به طور مستقل انجام داد و موقعیت های خاصی را حفظ کرد ، تمرینات آموزشی به چندین تمرین دیگر گسترش می یابد مفاصل و گروه های عضلانی و بعداً در فعالیت های دقیق تمرین می کنند (به عنوان مثال ، چنگال نگه داشتن و هدایت آن به سمت دهان) کمک بیشتر در یادگیری مهارتهای مختلف توسط کار درمانی، اهداف آن در درجه اول بازسازی مهارتهای حرکتی خوب و ناخوشایند است. زمینه های دیگر فعالیت عبارتند از: بهبود ارتباطات (از طریق زبان بدن) ، توسعه مهارت های اجتماعی-عاطفی (نشان دادن حالات عاطفی) ، اما همچنین کمک به تغییرات احتمالی در محیط خانه و کسب مناسب ایدز. استفاده از گفتاردرمانگرها به عنوان سومین رکن در درمان در درجه اول برای آموزش بلع به منظور فعال کردن مجدد مصرف مواد غذایی مستقل عمل می کند. تمرینات مکرر و هدفمند نیز با هدف بازگرداندن بهبود توانایی گفتار به منظور دستیابی به ارتباط فعال تر با محیط بیمار انجام می شود.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی سندرم قفل شده معمولاً نامطلوب است. در بیشتر موارد ، علائم در طول زندگی ادامه دارد یا فقط بهبود جزئی در طول عمر نشان می دهد. دستیابی به بهبودی کامل نادر است. با این وجود ، روند بیماری به علت اختلالات بستگی دارد. اگر امکان از بین بردن عوامل محرک وجود داشته باشد ، می توان به درمان دست یافت. درمان های مختلفی برای حمایت از کیفیت زندگی و ارتقا promote رفاه استفاده می شود. این موارد به صورت جداگانه با امکانات ارگانیسم سازگار هستند و اغلب با گذشت زمان متفاوت هستند. سندرم قفل شده منجر به درمان طولانی مدت بیمار می شود. بدون مراجعه به مراقبت های پزشکی ، در بهترین حالت وضعیت موجود حفظ می شود. در یک مورد نامطلوب ، مرگ زودرس فرد مبتلا رخ می دهد. بسیاری از افراد مبتلا ، هنگامی که به طور مستقل و با ابتکار عمل خود تمرینات و آموزشهای هدفمند را در خارج از کشور انجام می دهند ، از بهبود کیفیت زندگی خود خبر می دهند درمان گزینه های ارائه شده با این وجود ، بیشتر بیماران تا آخر عمر به کمک افراد دیگر وابسته هستند. معمولاً مدیریت زندگی روزمره بدون مراقبت تمام وقت برای آنها امکان پذیر نیست. به دلیل نقص جسمی ، ممکن است عواقب روانشناختی ایجاد شود. این بیماری بار عاطفی شدیدی را برای فرد مبتلا بلکه برای بستگان نیز نشان می دهد.

پیشگیری

برای جلوگیری از بیماری هیچ مورد خاصی وجود ندارد معیارهای. یک سبک زندگی سالم و بدون سموم بدن مانند الکل, نیکوتین (و مواد همراه موجود در سیگار) و داروهای از هر نوع می تواند علل مانند سکته و مانند آن را به حداقل برساند ، اما این هیچ تضمینی نیست.

مراقبت پس از آن

از آنجا که خود ترمیمی معمولاً در سندرم قفل شده اتفاق نمی افتد ، مراقبت های بعدی اساساً بر مدیریت محدودیت های شدید حرکتی متمرکز است. بیشتر مبتلایان در زندگی روزمره خود به کمک و پشتیبانی خانواده و دوستانشان اعتماد می کنند. توانایی صحبت کردن نیز ممکن است محدود شود ، به طوری که افراد مبتلا دیگر نمی توانند به درستی صحبت کنند یا خودشان غذا می خورند. از آنجا که این بیماری غالباً به شکایات روانشناختی منجر می شود ، در صورتی که افراد درگیر ، از جمله بستگان ، به دنبال کمک حرفه ای و روانشناختی باشند ، می تواند مفید باشد. تبادل با سایر افراد آسیب دیده در گروه های خودیاری نیز می تواند تبادل اطلاعات ارزشمندی را ایجاد کرده و اعتماد به نفس را در برخورد با این بیماری افزایش دهد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

اقداماتی که مبتلایان به سندرم قفل شده می توانند برای بهبود وضعیت خود انجام دهند ، به دلیل علائم محدود است. بنابراین ، تا زمان مناسب درمان آغاز شده است که حداقل حرکت جزئی و جابجایی جزئی را امکان پذیر می کند ، افراد مبتلا کاملاً به محیط خود وابسته هستند ، به استثنای توانایی برقراری ارتباط. با شروع درمان ، همچنین به شخص مبتلا بستگی دارد که به طور مداوم تمریناتی را که می تواند به تنهایی یا در یک محیط خصوصی انجام شود ، در برنامه روزانه خود بگنجاند. این امر به ویژه در مواردی که اقامت در بیمارستان به پایان می رسد ، بیشتر اتفاق می افتد ، زیرا این معمولاً به معنای کاهش ساعات درمانی است. از نظر محیط فرد ، شرایط به این معنی است که او همچنین باید اشکال خاصی از ارتباط را بیاموزد. به دلیل محدودیت ها ، ایجاد ارتباط برای برقراری ارتباط با فرد مبتلا ضروری می شود. در عین حال ، مهم است که به صورت ساده و ساده صحبت نکنید - مثلاً یک کودک نوپا - زیرا اگرچه بیماران قفل شده در سندرم از نظر عینی درمانده به نظر می رسند ، اما درک آنها معمولاً مختل نمی شود. همچنین حمایت از مراقبت از شخص آسیب دیده به عهده اقوام است. این موارد شامل ویزیت ، حرکات دست مخصوصاً انجام شده (در صورت مجاز بودن) و البته بررسی احتمال وجود تختخواب و یا وضعیت بد بدن است. به علاوه معیارهای که توسط فرد مبتلا می تواند مصرف شود و محیط وی بسیار به موفقیت درمانی و اثرات دیررس سندرم قفل شده بستگی دارد. آنها بر این اساس متعلق به همکاری با پزشکان و درمانگران هستند.