سبک منفی | سبک های آموزشی

سبک منفی

نفی یعنی در نظر گرفتن یک چیز غیر موجود یا انکار آن. سبک نفی کننده آموزش ، سبک غفلت نیز نامیده می شود. دلیل این امر این است که والدین عمداً در تربیت فرزندان خود مشارکت نمی کنند.

والدین نسبت به کودک بی تفاوت و بی علاقه هستند و آن را به حال خود رها می کنند. کودکان منفی تربیت شده هیچ حمایتی در رشد خود نمی دانند. غفلت غالباً صدمات شدید جسمی و روانی به کودکان وارد می کند.

کودکان تنها هستند و در محیط اجتماعی خود با مشکل روبرو هستند مهد کودک و در مدرسه آنها نه پشتیبانی و امنیت دارند و نه قوانین و محدودیتی. متأسفانه ، در عمل ، یک شیوه تربیتی غفلت آمیز غالباً با خشونت جسمی در خانواده همراه است.

مضرات این سبک بسیار زیاد است. کودکان می توانند از کمبود تغذیه و بهداشت رنج ببرند ، در پیوند سختی دارند و اغلب عزت نفس ندارند. آنها به دلیل رفتارهای آشکار اجتماعی خودنمایی می کنند و در مدرسه کمبودهای شدیدی نشان می دهند. در بزرگسالی ، آنها به ویژه از عدم دسترسی عاطفی رنج می برند و مستعد سو abuse مصرف مواد مخدر و الکل هستند. آنها اغلب دشوار است که وارد زندگی اجتماعی شوند و در سلسله مراتب جای گیرند.

مقایسه مزایا و معایب

سبک خودكامه آموزش برپایه اطاعت و پذیرش كامل استوار است. بچه ها آنچه والدینشان می گویند عمل می کنند و قوانین را زیر سوال نمی برند. یک مزیت این است که کودکان می توانند بعداً در زندگی حرفه ای خود در سلسله مراتب به خوبی اقامت گزینند.

با این حال ، معایب آن بیش از این است. کودکانی که خودکامه تربیت می شوند به ندرت خلاقیت یا ابتکار عمل پیدا می کنند. آنها عادت دارند آنچه را که به آنها گفته می شود انجام دهند.

کودکان اغلب دچار عقده های حقارت می شوند. آنها اعتماد به نفس کمتری نسبت به کودکان دیگر دارند و اغلب تمایل دارند که از طریق رفتار پرخاشگرانه ناامنی های خود را کاهش دهند. به عنوان مثال ، در مدرسه ، این کودکان به دنبال افراد ضعیف تر می روند زیرا آنها راه دیگری نمی دانند و نمی دانند چگونه احساسات خود را بیان کنند با سبک استبدادی آموزش ، فضای مطبوعی بین مربی و کودک برقرار است.

مربی بی شخصیت است و در مورد همه چیز به تنهایی تصمیم می گیرد. این کودکان رفتار آنها را به شدت محدود می کند و آنها را به مربی وابسته می کند. یک عیب بزرگ این است که خود به خودی و خلاقیت کودک به سختی یا اصلاً تشویق نمی شود.

در گروه ها ، کودکانی که به روشی استبدادی تربیت می شوند ، اغلب رفتارهای پرخاشگرانه و ظالمانه ای نسبت به سایر کودکان نشان می دهند. در مقابل ، سبک دموکراتیک تربیت کاملاً مخالف است. مربیان و كودكان با هم تصمیم می گیرند و كودكان تشویق می شوند كه مستقل عمل كنند و به طور مستقل مشكلات را حل كنند.

در سبک دموکراتیک آموزش ، مربی کودکان را به شکلی واقعی و سازنده ستایش و انتقاد می کند ، به طوری که درجه بالایی از خلاقیت و سازندگی در کودکان ایجاد می شود. کودکان نسبتاً فرصت های بهتری برای رشد شخصیت و خودمختاری خود دارند. سبک برابری طلبانه آموزش بسیار بحث برانگیز است.

مزایای بزرگ سبک برابری طلبی این است که کودکان مستقل می شوند ، یاد می گیرند که نیازهای خود را با خلاقیت و در سنین پایین بیان کنند و یاد بگیرند که در مورد آنها به طور عینی بحث کنند. والدین در این آموزش به کودک نزدیک هستند که می تواند منجر به ارتباط عمیق والدین و کودک شود. با این وجود ، یک سبک برابری طلبانه نیاز به زمان و حوصله زیادی دارد ، اگر بخواهد به طور مداوم برای منافع کودک اجرا شود.

اگر كودكی تصمیم گرفت كه به دندانپزشك مراجعه نكند یا به دلیل آن تمایلی به رفتن به مدرسه ندارد دندان درد، والدین غالباً مجبورند درمورد بحث و گفتگو كودك درمورد فواید بعضی چیزها متقاعد شوند. این ممکن است بسیار طاقت فرسا باشد و والدین باید صبور باشند تا تصمیمات خاص کودک به کودک آسیب نرساند. با این حال ، سبک برابری طلبانه اغلب در عمل شکست می خورد.

سبک والدین laissez-faire نیز بسیار بحث برانگیز است. در اینجا کودکان اجازه دارند هر طور که دلشان خواست انجام دهند و والدین اگر به نفع کودک باشد دخالت می کنند. این سبک برای کودکانی مناسب است که مسئولیت پذیر بوده و از سنین پایین مسائل را زیر سوال می برند.

رفتار منفعلانه والدین می تواند منجر به عدم بروز فرزندان شود یادگیری بسیاری از موارد ، مانند مرزها ، رفتار محترمانه و توجه. کودکانی که در جهت گیری خود مشکل دارند تقریباً در سبک laissez-faire گم شده اند و اغلب احساس تنهایی می کنند. انتقادی ترین سبک آموزش ، سبک نفی است که در آن کودکان مورد بی توجهی قرار می گیرند.

کودکان به خود وابسته هستند و جنبه های اساسی در رشد خود را نمی آموزند ، مانند قوانین ، محدودیت ها و تعامل محترمانه با انسان های دیگر. این کودکان غالباً از عزت نفس برخوردار نیستند و در سازگاری در مدرسه و محیط اجتماعی خود با مشکل روبرو هستند ، به طوری که اغلب از طریق کمبود مدرسه و رفتارهای پرخاشگرانه از دیگران برجسته می شوند. کودکانی که با سبک تربیتی نفی کننده بزرگ می شوند ، در بزرگسالی دشواری های زیادی را برای ورود به جامعه و زندگی کاری نشان می دهند. یک سبک نفی می تواند منجر به ایجاد مشکلات روحی و جسمی شدیدی شود. سبک آموزشی نفی کننده و نادیده گرفته شده به هیچ وجه نباید آگاهانه اعمال شود.