سازمان: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

سازمان زیرسازی ادراک است که برداشت های حسی را ساختار می بخشد و حس اول را ایجاد می کند. قبل از سازمان ، احساس حسی اولیه (احساس) وجود دارد و طبقه بندی ادراک پس از آن صورت می گیرد. در غفلت ، سازمان محرک های یک طرف بدن مختل می شود.

سازمان چیست؟

سازمان زیرشاخه ادراک است که ورودی حسی را ساختار می بخشد و معنای اولیه تولید می کند. روند ادراکی به طور کلی از مراحل مختلفی تشکیل شده است. اینها شامل احساس ، سازماندهی و طبقه بندی است. احساس مربوط به فرآیندهای فیزیولوژیکی پذیرش محرک در اندام حسی مربوطه است. این سازمان چتر اولین فرآیندهای پردازش شناختی محرکهای درک شده است. این اولین فرایندهای پردازش در سطح شناختی ، اجزای منفرد را به طور کلی در یک احساس حسی منسجم و منسجم ترکیب می کند. انسجام منطقی تأثیر حسی برای مرحله سوم پردازش اجباری است. تنها به لطف سازمانی که قبلاً صورت گرفته است ، برداشت های حسی می توانند معنای فوق العاده ای دسته بندی در متن طبقه بندی دریافت کنند. این تخصیص معنا بر اساس سازمان و طبقه بندی بعدی با ارزیابی معنای شخصی دنبال می شود ، که محرک ها را قادر به تفسیر می کند.

کارکرد و وظیفه

سازمان ادراکی به احساس اولیه اندام های حسی معنا می بخشد. محرک های دریافتی توسط مغز به یک شکل معنی دار تبدیل می شود اصل سازمان ایجاد نظم از هرج و مرج است. دنیای خارج بی نظم است. با این حال ، از آنجا که قرار است انسان بر اساس ادراک خود در دنیای بیرونی بی نظم زنده بماند ، فرایند ادراک در سازمان باید نظم را در هرج و مرج محرک ها قرار دهد تا یک کل منطقی و قابل فهم به عنوان پایه ای برای واکنش ها به انسان ارائه دهد . چیزهایی که مرتب شده اند اساساً کمتر از موارد آشفته خطرناک هستند. از نظر زیست شناسی تکاملی ، ترتیب محرک های ورودی به معنای سازمان ، هدف خود را به حداقل رساندن منابع خارجی خطر و در نهایت بقای انسان می داند. در درون سازمان ، فرایندهای مختلفی برای ساختن محرکهای فردی صورت می گیرد ، که همه آنها برای ایجاد یک برداشت کلی روشن تر و منسجم تر هستند. برای این منظور ، سازمان ادراک از قوانین مختلفی پیروی می کند که خود را در گذشته ثابت کرده و بین محرک های فردی برای انسان ارتباط منطقی برقرار می کند. یکی از این قوانین ، قانون تشابه است. محرک ها یا چیزهای مشابه در گروه بندی های مشترک ساخته می شوند. در مقابل ، اشیا or یا محرکها با اختلاف در گروه بندیهای جداگانه ای ساختار می یابند. علاوه بر قانون شباهت ، یک قانون مجاورت وجود دارد که اشیا things یا محرک های فضایی را به عنوان تعلق به هم مشخص می کند. از طرف دیگر محرک ها یا چیزهای دور از یکدیگر به عنوان مستقل درک می شوند. اصل بسته شدن و اصل استمرار نیز به همان اندازه مربوط به سازمان هستند ، که همچنین ایجاد ارتباط بین محرک های فردی و چیزهای موجود در محیط را امکان پذیر می کند. علاوه بر این ، مغز ادراکات حسی را با توجه به اصل اجمال سازمان می دهد. این اصل اصلی سازمان است ، که عمدتا مربوط به درک بصری است و زمینه های درک شده بصری را با قاعده ها یا تقارن های ساده به اشکال "خوب" تقسیم می کند. یک اصل نهایی سازمان ، تعریف بافت است. این به شکل گیری شکل ها یا شکل ها بر اساس تغییر در بافت ، تفاوت در شدت یا طول موج های مختلف اشاره دارد. به عنوان مثال ، وصله ها دارای طول ، رنگ ، عرض و جهت خاصی هستند. در عین حال ، ممکن است انتهای خط یا تقاطع خط داشته باشند. تمام این روابط بطور خودکار در سازماندهی محرکها در نظر گرفته می شوند تا بتوانند یک درک کلی معنی دار داشته باشند. قوانین فوق الذکر به عنوان قوانین گشتالت نیز شناخته می شوند و سازمان را به عنوان اولین گام سازنده حس در روند ادراکی در می آورند.

بیماری ها و بیماری ها

اختلالات در سازمان درک گاهی اوقات به طور مکرر در ارتباط با ادراک بینایی اتفاق می افتد و در این حالت بیشتر کودکان یا نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. آ شرط شامل یک اختلال عمومی در سازمان ادراکی به اصطلاح غفلت است. این اصطلاحی است که برای توصیف یک اختلال توجه استفاده می شود که به طور معمول پس از ضایعه نیمه صورت مغز. پس از چنین ضایعه ای ، فرد مبتلا از محرک های سمت آسیب دیده غافل می شود ، بنابراین سازمان در یک تصویر کلی معنادار دچار اختلال می شود یا دیگر اصلاً فعالیت نمی کند. وقتی ضایعه مغزی نیمه صورت باعث غفلت شده باشد ، چندین سیستم حسی معمولاً تحت تأثیر این پدیده قرار می گیرند. به عنوان مثال ، علاوه بر محرک های بینایی در طرف آسیب دیده ، بیمار ممکن است از محرک های مربوط به بدن در سمت مربوطه غافل شود. غفلت می تواند نتیجه ضایعات در مناطق مختلف مغز باشد. به طور معمول ، آسیب فقط در یک نیمکره مغز بیمار را تحت تأثیر قرار می دهد و عمدتا بین لوب های جداری ، گیجگاهی و پس سری قرار دارد. علاوه بر این ، غفلت در موارد نادر فردی پس از ضایعات مغزی پیشانی رخ می دهد یا دارای ضایعات زیر قشری هسته پوتامن یا دمی در ganglia basal به عنوان علت آن صدمه به مجرا در داخل تالاموس همچنین ممکن است رهبری به غفلت و یک سازمان به همین ترتیب آشفته. بنابراین ، صدمات ناشی از آن بیشتر در مناطقی از مغز است که به عنوان مناطق تداعی یا زمینه های قشر پذیرای ثانویه شناخته می شوند. غفلت غالباً به دلیل آسیب به لوب آهیانه راست با آنوسوگوزوزیا همراه است.