رفلکس پشتی پا: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

رفلکس dorsalis pedis یک رفلکس ذاتی پاتولوژیک musculi interossei plantares است و یکی از علائم دستگاه هرمی است. در یک بزرگسال سالم ، رفلکس کف پا رفلکس کف پا با ضربه به قسمت پشتی پا قابلیت انعطاف پذیری کمی دارد یا فاقد آن است. قابلیت انعطاف پذیری نشان دهنده ضایعات هرمی است.

رفلکس پشتی پا چیست؟

رفلکس پشتی پشت ، بازتاب ذاتی ماهیچه های interossei plantares است که می تواند در اثر ضربه به قسمت پشتی پا تحریک شود. رفلکس ها عضله غیر ارادی هستند انقباضات که می تواند توسط محرک های خاص ایجاد شود. اکثر واکنش در انسان رفلکس های محافظتی است. یک تفاوت اساسی در قوس رفلکس است. بسته به قوس رفلکس آنها ، حرکات رفلکس یا خارجی هستند واکنش یا رفلکس های عضلانی ذاتی. در یک رفلکس خارجی ، محبت کننده و مectorثر در یک عضو نیستند. بنابراین ، مسیرهای دریافت کننده محرک در محلی سازی آنها با مسیرهای حرکتی که حرکت را آغاز می کنند مطابقت ندارند. از طرف دیگر ، در مورد رفلکس های ذاتی ، م theثر و مectorثر در یک ارگان قرار می گیرند. رفلکس ها با کوتاهترین مسیر از طریق شاخ قدامی متصل می شوند نخاع. رفلکس های اضافی مشمول مدارهای چند سیناپسی هستند. در مقابل ، رفلکس های ذاتی فقط از طریق یک سیناپس به هم متصل می شوند و بنابراین تک سیناپسی نیز نامیده می شوند. رفلکس پای پشتی یک رفلکس ذاتی از گیاهان Musculi interossei است که می تواند در اثر ضربه به قسمت پشتی پا تحریک شود. این در آزمایش بازتاب عصبی نقش دارد و هنگامی که پاسخ اغراق آمیز باشد ، یکی از علائم اصطلاحاً دستگاه هرمی است.

کارکرد و وظیفه

Musculi interossei plantares سه عضله عضله کوتاه پا هستند. آنها از جنبه پایه و داخلی ossa metatarsalia ناشی می شوند. کوتاه آنها تاندون ها به صورت فالانژهای پروگزیمال روی انگشتان III ، IV و V متصل شوند. علاوه بر این ، یک پیوستگی به آپونوروزهای تاندینی عضله کشنده دیجیتالوم لانگوس وجود دارد. گیاهان musculi interossei درگیر هستند جمع کردن از انگشتان پا بنابراین ، آنها می توانند انگشتان پا را در متاتارسوفالانژ حرکت دهند مفاصل و آنها را به سمت پا بکشید. سه عضلات پا همچنین باعث خم شدن فالانکس پروگزیمال می شود و علاوه بر این در گسترش فالانژهای میانی و دیستال نیز نقش دارد. عصب دهی گروه عضلات توسط عصب کف پا انجام می شود. این یک شاخه عصب مخلوط از عصب درشت نی است که فیبرهای حرکتی و حسی را حمل می کند. عصب همراه با کف کف پا اجرا می شود شریان به طرف جانبی پا و از بین عضله quadratus plantae و عضله flexor digitorum brevis عبور می کند. عصب کف پا به یک شاخه عمیق و سطحی تقسیم می شود که به آن ramus superficialis و ramus profundus نیز می گویند. ساختار عصبی به عنوان یک عصب مخلوط ، رشته های عصبی حسی را به بدن تأمین می کند پوست انگشت پنجم تا قسمت جانبی انگشت چهارم و همچنین در عصب دهی حرکتی مختلف نقش دارد عضلات پا. عصب کف پا از طریق S1 و S2 متصل می شود نخاع بخشها در رفلکس پشتی پا ، ضربه ای که به پشت پا وارد می شود ، توسط دوک های عضلانی گیاهان musculi interossei plantares ثبت می شود. آنها اطلاعات محرک را به مرکز انتقال می دهند سیستم عصبی از طریق مسیرهای آوران عصب کف پا از طریق یک سیناپس در موارد فوق نخاع بخشها ، اطلاعات مربوط به پاسخ رفلکس در مسیرهای منتقله عصب به سمت musculi interossei plantares برمی گردد و باعث انقباض عضلات می شود. بنابراین ، خم شدن کف پا انگشتان پا شروع می شود. بنابراین ، انگشتان پا به سمت کف پا خم می شوند. رفلکس های کف پا مانند رفلکس dorsalis pedis معمولاً به سختی در بزرگسالان بیان می شوند. دستگاه های هرمی نخاع وظیفه کنترل حرکت را بر عهده دارند. آنها نورونهای مرکزی را به هم متصل می کنند ، که به عنوان مدار کنترل کننده فعالیت حرکتی رفلکس و ارادی عمل می کنند. در نوزادان ، کنترل حرکت توسط سلولهای عصبی مرکزی هنوز به طور کامل توسعه نیافته است. بنابراین آنها هنوز گروه های عضلانی مانند musculi interossei plantares را با هم حرکت می دهند و دارای رفلکس های بسیار بیشتری نسبت به بزرگسالان هستند.

بیماری ها و اختلالات

اگر متخصص مغز و اعصاب در معاینه رفلکس ، یک رفلکس برجسته پشتی پدیس را در یک بزرگسال تشخیص دهد ، این مشاهدات به اصطلاح علامت دستگاه هرمی ارزیابی می شود. تمام واکنش های ذاتی عضلات کف پا هنگام بیان پاسخ رفلکس به عنوان علائم دستگاه هرمی تفسیر می شوند. به همین ترتیب ، حرفه پزشکی گروهی از رفلکس های آسیب شناختی را که نشان دهنده آسیب هرمی است درک می کند. ضایعات در مجاری هرمی یا سیستم هرمی می تواند کنترل برتر حرکت توسط سلولهای عصبی مرکزی را از بین ببرد و بنابراین پاسخ های رفلکس را که قابل استخراج نیستند و یا فقط در یک درجه کوچک در یک فرد سالم قابل استنباط هستند ، استخراج کنید. از دیگر رفلکس های dorsalis pedis با ارزش پاتولوژیک می توان به رفلکس Rossolimo و رفلکس Piotrowski اشاره کرد. علائم مسیر هرمی نیز شامل گروه بابینسکی است. رفلکس پای پشتی مثبت معمولاً تنها درصورتی که علائم مسیر هرمی دیگری وجود داشته باشد و تصویر بالینی بیمار با ضایعات مسیرهای هرمی متناسب باشد ، یک رفلکس مثبت پشتی است. برای مثال ، ممکن است چنین ضایعه ای باعث آتاکسی اسپاستیک ، تغییر یا از بین رفتن تون عضلانی شود. ضعف عضلانی یا فلج نیز در زمینه ضایعات هرمی قابل تصور است. علائم شناسی به محل دقیق ضایعه بستگی دارد. محلی سازی همچنین ممکن است سرنخی از علت اصلی آسیب عصبی مرکزی ارائه دهد. بنابراین ، محلی سازی معمولاً با تکنیک های تصویربرداری مانند MRI بیشتر مشخص می شود. اگر بخش های هرمی از مغز تحت تأثیر قرار می گیرند ، سر ضربه یا ضربه ممکن است علت باشد. از طرف دیگر ، اگر خود نخاع تحت تأثیر قرار گیرد ، هر دو ارتباط منتفی است. بیماری نورولوژیک ، انفارکتوس نخاع یا آسیب تروماتیک نخاعی از علل قابل تصور است. به عنوان بیماری های عصبی ، اسکلروز متعدد یا به عنوان مثال ALS می تواند به مسیرهای حرکتی نخاع آسیب برساند. علاوه بر این ، هر دو در مغز و در ستون فقرات ، ضایعات اشغال کننده فضا باعث ایجاد علائم دستگاه هرمی می شود.