تومور مغزی: انواع، درمان، شانس بهبودی

بررسی اجمالی

  • علل: علت تومورهای اولیه مغز معمولاً نامشخص است. تومورهای ثانویه مغزی (متاستازهای مغزی) معمولاً توسط سایر سرطان ها ایجاد می شوند. در برخی موارد، محرک یک بیماری ارثی مانند نوروفیبروماتوز یا توبروس اسکلروزیس است.
  • تشخیص و معاینه: پزشک معاینات فیزیکی را انجام می دهد و شرح حال دقیق پزشکی می گیرد. سایر روش های تشخیصی شامل توموگرافی کامپیوتری (CT)، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)، الکتروانسفالوگرافی (EEG)، معاینه بافت (بیوپسی) و آزمایش مایع مغزی نخاعی و خون است.
  • درمان: جراحی، رادیوتراپی و/یا شیمی درمانی، روان درمانی همراه
  • سیر و پیش آگهی: پیش آگهی به شدت به شدت تومور و وضعیت سلامتی بیمار بستگی دارد. هر چه تومور شدیدتر باشد و درمان دیرتر شروع شود، پیش آگهی بدتر است.

تومور مغزی چیست؟

در مقایسه با سایر سرطان ها، تومورهای مغزی دومین نوع شایع تومور در کودکان است. با توجه به ثبت سرطان کودکان، از هر 1,400 کودک زیر 18 سال یک نفر مبتلا می شود که حدود یک چهارم کل تومورها در کودکان است. هر دو نوع بدخیم و خوش خیم رخ می دهد، اگرچه تومورهای خوش خیم کمتر ثبت شده اند. به طور کلی، پسران 20 درصد بیشتر از دختران مبتلا می شوند.

با این حال، همه تومورهای مغزی یکسان نیستند. اول از همه، بین تومورهای مغزی اولیه و ثانویه تمایز قائل می شود. تومورهای مغزی اولیه شامل هر دو شکل خوش خیم (خوش خیم) و بدخیم (بدخیم) ("سرطان مغز") هستند، در حالی که تومورهای مغزی ثانویه همیشه بدخیم هستند.

تومورهای مغزی اولیه

تومور مغزی که مستقیماً از سلول‌های ماده مغزی یا مننژ ایجاد می‌شود، اولیه نامیده می‌شود. پزشکان از چنین تومورهایی به عنوان تومورهای مغزی نیز یاد می کنند.

تومورهای اولیه مغز اغلب شامل آنهایی می شوند که از عصب جمجمه ای منشا می گیرند. اعصاب جمجمه ای مستقیماً از مغز منشا می گیرند و بنابراین تا حدودی در جمجمه قرار دارند. با این حال، آنها به سیستم عصبی مرکزی (CNS: مغز و نخاع) تعلق ندارند، بلکه به سیستم عصبی محیطی (PNS) تعلق دارند. اگر یک تومور در سر از یک عصب جمجمه منشأ گرفته باشد، بنابراین به طور دقیق نئوپلاسم سیستم عصبی محیطی است.

تومورهای مغزی اولیه بر اساس معیارهای مختلفی تقسیم بندی می شوند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) تومورهای فردی را بر اساس بافتی که از آن منشأ می گیرند و میزان بدخیم یا خوش خیم بودن تومور مغزی طبقه بندی می کند. این تمایز هم بر درمان و هم بر پیش آگهی تومور مغزی تأثیر می گذارد.

جالب اینجاست که تنها بخش کوچکی از تومورهای مغزی از سلول های عصبی (نرون ها) منشاء می گیرند. بیش از هر دومین تومور اولیه مغزی از بافت پشتیبان مغز ایجاد می شود و بنابراین به گروه گلیوماها تعلق دارد. جدول زیر یک نمای کلی از مهم ترین تومورهای اولیه مغز را ارائه می دهد:

گلیوما از سلول های پشتیبان CNS منشاء می گیرد. به عنوان مثال، آستروسیتوم، الیگودندروگلیوما و گلیوبلاستوما از جمله این موارد هستند.

این تومور مغزی از سلول هایی تشکیل می شود که بطن های داخلی مغز را پوشانده اند.

مدولوبلاستوما در مخچه تشکیل می شود. این مهم ترین تومور مغزی در کودکان است.

نورینوما

این تومور از اعصاب جمجمه ای منشا می گیرد. همچنین به عنوان شوانوما نیز شناخته می شود.

این تومور مغزی از مننژها ایجاد می شود.

لنفوم CNS

لنفوم CNS از یک گروه سلولی از گلبول های سفید ایجاد می شود.

تومورهای میکروبی

تومورهای سلول زاینده شامل ژرمینوما و کارسینوم کوریونی هستند.

تومور مغزی ناحیه sella

در هر گروه سنی، برخی از تومورهای مغزی بیشتر از بقیه رخ می دهند. در میان تومورهای مغزی اولیه، گلیوما، مننژیوم و تومور هیپوفیز در بزرگسالان شایع ترین هستند. اگر تومور مغزی در کودکان رخ دهد، معمولاً مدولوبلاستوما یا گلیوما است.

نوروبلاستوم یک تومور مغزی به اصطلاح جنینی است که عمدتاً در کودکان کوچک و نوزادان رخ می دهد. نوروبلاستوما از سلول‌های عصبی خاصی از سیستم عصبی خودمختار (روشی) ایجاد می‌شود که می‌تواند در مکان‌های متعددی از بدن، به عنوان مثال در کنار ستون فقرات و در غده فوق کلیوی، یافت شود.

تومورهای مغزی ثانویه

علاوه بر تومورهای مغزی اولیه، تومورهای ثانویه مغزی نیز به همان اندازه شایع هستند. آنها زمانی ایجاد می شوند که سلول های تومورهای اندام دیگر (مانند سرطان ریه، سرطان پوست، سرطان سینه) به مغز رسیده و تومور ثانویه را تشکیل دهند. بنابراین اینها متاستازهای مغزی هستند. برخی از کارشناسان حتی اینها را تومورهای مغزی "واقعی" نمی دانند.

با متاستازهای مغزی، بین متاستازها در بافت مغز (متاستازهای پارانشیمی) و متاستازهای مننژ (مننژیوز کارسینوماتوزا) تمایز قائل می شود.

علائم تومور مغزی

شما می توانید هر آنچه را که باید در مورد علائم احتمالی تومور مغز بدانید در مقاله تومور مغزی – علائم بخوانید.

چه چیزی باعث تومورهای مغزی می شود؟

در مقابل، تومورهای مغزی وجود دارند که ژنتیکی و ارثی هستند. آنها در برخی بیماری های ارثی مانند نوروفیبروماتوز، توبروس اسکلروزیس، سندرم فون هیپل-لیندو یا سندرم Li-Fraumeni رخ می دهند. با این حال، این بیماری ها بسیار نادر هستند. تنها بخش کوچکی از تومورهای مغزی را می توان به یکی از این بیماری ها نسبت داد.

لنفوم های CNS در بیمارانی که سیستم ایمنی آنها به شدت ضعیف شده است بیشتر ایجاد می شود، به عنوان مثال به دلیل HIV یا زمانی که سیستم ایمنی توسط داروهای خاص (سرکوب کننده های ایمنی) سرکوب می شود. چنین درمانی معمولاً برای جلوگیری از واکنش های رد پس از پیوند عضو استفاده می شود.

در غیر این صورت، تنها عامل خطر شناخته شده برای تومور مغزی تا به امروز، تشعشع به سیستم عصبی است. پزشکان از آن برای مثال برای بیماری های تهدید کننده زندگی مانند لوسمی حاد استفاده می کنند. به طور کلی، تنها تعداد کمی از افراد پس از تابش مغزی دچار تومور مغزی می شوند. معاینات معمولی اشعه ایکس معمولا باعث ایجاد تومور مغزی نمی شود.

تومورهای ثانویه مغزی، یعنی متاستازهای مغزی، معمولاً زمانی ایجاد می شوند که در جای دیگری از بدن سرطان وجود داشته باشد. اگر عوامل خطر برای نوع خاصی از سرطان وجود داشته باشد، خطر متاستازهای مغزی اغلب افزایش می یابد. با این حال، هر تومور بدخیم به مغز گسترش نمی یابد.

تومور مغزی چگونه تشخیص و معاینه می شود؟

فرد مناسب برای تماس در صورت داشتن تومور مغزی متخصص مغز و اعصاب (متخصص مغز و اعصاب) است. به عنوان بخشی از تشخیص، او یک تاریخچه پزشکی دقیق می گیرد. او در مورد شکایات دقیق شما، هرگونه بیماری قبلی و درمان های پزشکی شما سوال خواهد کرد. مثلاً سؤالات احتمالی عبارتند از

  • آیا از انواع جدید سردرد (مخصوصاً در شب و صبح) رنج می برید؟
  • آیا هنگام دراز کشیدن سردرد افزایش می یابد؟
  • آیا درمان های معمول سردرد به شما کمک می کند؟
  • آیا از حالت تهوع و استفراغ (مخصوصاً صبح ها) رنج می برید؟
  • آیا اختلالات بینایی دارید؟
  • آیا تشنج داشته اید؟ آیا یک طرف بدن شما بی اختیار تکان خورده است؟
  • آیا در حرکت یا هماهنگی بخشی از بدن خود مشکل داشته اید یا دارید؟
  • آیا در صحبت کردن مشکل داشتید یا دارید؟
  • آیا هنگام تلاش برای تمرکز، به خاطر سپردن یا درک چیزی متوجه محدودیتی می شوید؟
  • آیا اختلالات هورمونی جدیدی رخ داده است؟
  • آیا نزدیکان یا دوستانتان فکر می کنند که شخصیت شما تغییر کرده است؟

این اغلب با معاینات بیشتر مانند توموگرافی کامپیوتری (CT)، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)، الکتروانسفالوگرافی (EEG) و معاینه مایع مغزی نخاعی دنبال می‌شود. اگر این معاینات نشان دهنده وجود تومور مغزی باشد، پزشک نمونه بافتی (بیوپسی) می گیرد تا نتایج قبلی را با دقت بیشتری طبقه بندی کند.

آزمایش خون اغلب اطلاعاتی در مورد وجود یا عدم وجود تومور مغزی ارائه می دهد. در مقادیر خون، پزشک به دنبال نشانگرهای تومور است - موادی که سلول های تومور ترشح می کنند. تغییرات ژنتیکی (ناهنجاری های ژنتیکی) نیز از این طریق قابل تشخیص است.

اگر متخصص مغز و اعصاب شما مشکوک باشد که متاستازهای مغزی باعث علائم شما می شوند، سرطان زمینه ای باید تشخیص داده شود. بسته به شک، پزشک ممکن است شما را به متخصص دیگری (مانند متخصص زنان یا متخصص گوارش) ارجاع دهد.

سی تی و ام آر آی

در طول سی تی اسکن، بیمار به پشت روی میزی که به داخل لوله معاینه حرکت می کند، دراز می کشد. مغز اشعه ایکس می گیرد. ساختارهای مغز و به ویژه خونریزی‌ها و کلسیفیکاسیون‌های موجود در آن‌ها را می‌توان بر روی رایانه در تصاویر مقطعی فردی تشخیص داد.

در سال‌های اخیر، اسکن MRI در مواقعی که مشکوک به تومور مغزی است، رایج‌تر شده است. این معاینه نیز در لوله معاینه انجام می شود. بیشتر از سی تی اسکن طول می کشد، اما از اشعه ایکس استفاده نمی شود. در عوض، تصاویر بدن توسط میدان های مغناطیسی و امواج الکترومغناطیسی که در آن جریان دارند ایجاد می شود. تصویر اغلب حتی جزئیات بیشتری نسبت به CT دارد. همانند CT، فردی که تحت MRI قرار می گیرد باید بسیار ساکن بماند و در صورت امکان نباید حرکت کند.

گاهی اوقات انجام هر دو روش یکی پس از دیگری ضروری و مفید است. هر دو معاینه دردناک نیستند. با این حال، برخی از بیماران لوله و سطح صدای بالا را ناخوشایند می دانند.

اندازه گیری امواج الکتریکی مغز (EEG)

تومور مغزی اغلب جریان های الکتریکی مغز را تغییر می دهد. الکتروانسفالوگرام (EEG) که این جریان ها را ثبت می کند، اطلاعات آشکاری را ارائه می دهد. برای این کار، پزشک الکترودهای فلزی کوچکی را به پوست سر متصل می کند که با کابل به دستگاه اندازه گیری خاصی متصل می شوند. امواج مغزی، به عنوان مثال، در حالت استراحت، هنگام خواب یا تحت محرک های نوری ثبت می شوند.

بررسی مایع مغزی نخاعی (پنکسیون مایع مغزی نخاعی)

به منظور رد تغییر فشار مایع مغزی نخاعی (فشار CSF) یا مننژیت، پزشک گاهی اوقات سوراخ مایع مغزی نخاعی را در ناحیه کمر انجام می دهد (پنکسیون کمری). سلول های تغییر یافته توسط تومور مغزی را می توان در مایع مغزی نخاعی نیز شناسایی کرد.

معمولاً قبل از این معاینه به بیمار یک قرص آرام بخش یا خواب سبک داده می شود. معمولاً به کودکان بیهوشی عمومی داده می شود. سپس پزشک ناحیه کمر در پشت را ضد عفونی می کند و ناحیه را با پرده های استریل می پوشاند.

برای اطمینان از عدم احساس دردی بیمار در حین سوراخ کردن، ابتدا پزشک ناحیه مورد نظر را با یک ماده بی حس کننده بی حس می کند و آن را زیر پوست تزریق می کند. سپس پزشک یک سوزن توخالی را به داخل مخزن مایع مغزی نخاعی در کانال نخاعی هدایت می کند. به این ترتیب فشار مایع مغزی نخاعی را تعیین می کند و مقداری مایع مغزی نخاعی را برای معاینه آزمایشگاهی می گیرد.

خطر آسیب به نخاع در این معاینه بسیار کم است زیرا محل سوراخ در زیر انتهای نخاع است. اگرچه اکثر افراد معاینه را ناخوشایند می دانند، اما قابل تحمل است، به خصوص که سوراخ شدن مایع مغزی نخاعی معمولاً فقط چند دقیقه طول می کشد.

نمونه برداری از بافت

در جراحی باز به بیمار بیهوشی عمومی داده می شود. بالای جمجمه در ناحیه خاصی باز می شود تا جراح بتواند به ساختارهای تومور دسترسی پیدا کند. معمولاً اگر پزشک بخواهد تومور مغزی را در همان عمل کاملاً خارج کند، این روش را انتخاب می کند. سپس کل بافت تومور زیر میکروسکوپ بررسی می شود. درمان بیشتر اغلب به نتایج بستگی دارد.

از طرف دیگر جراحی استریوتاکتیک تقریباً همیشه با بی حسی موضعی انجام می شود تا بیمار دردی را احساس نکند. در حین نمونه برداری سر بیمار بی حرکت می شود. پزشک از یک روش تصویربرداری برای تعیین دقیق محل قرارگیری تومور در سر استفاده می کند. سپس سوراخ کوچکی در جمجمه در محل مناسب (ترپاناسیون) ایجاد می کند و ابزار جراحی را از طریق آن وارد می کند. به عنوان یک قاعده، حرکت فورسپس بیوپسی توسط کامپیوتر کنترل می شود و بنابراین بسیار دقیق است، که امکان گرفتن نمونه هدفمند را فراهم می کند.

تومور مغزی چگونه درمان می شود؟

هر تومور مغزی نیاز به درمان فردی دارد. اصولاً می توان تومور مغزی را عمل کرد، رادیوتراپی یا شیمی درمانی کرد. این سه گزینه با تومور مربوطه تطبیق داده شده اند و در نحوه انجام یا ترکیب آنها متفاوت است.

عمل جراحي

جراحی تومور مغزی اغلب اهداف مختلفی را دنبال می کند. یک هدف معمولاً حذف کامل تومور مغزی یا حداقل کاهش اندازه آن است. این می تواند علائم را کاهش دهد و پیش آگهی را بهبود بخشد. حتی کاهش اندازه تومور شرایط بهتری را برای درمان های بعدی (رادیوتراپی، شیمی درمانی) ایجاد می کند.

جراحی برای بیماران تومور مغزی گاهی اوقات با هدف جبران اختلال تخلیه مایع مغزی نخاعی مرتبط با تومور نیز انجام می شود. این به این دلیل است که اگر مایع مغزی نخاعی بدون مانع تخلیه نشود، فشار در مغز افزایش می یابد و در نتیجه علائم جدی ایجاد می شود. به عنوان مثال، در حین عمل، پزشک یک شانت کاشت می کند که مایع مغزی نخاعی را به داخل حفره شکمی تخلیه می کند.

پزشک معمولاً جراحی باز را با بیهوشی عمومی انجام می دهد: سر بی حرکت است. هنگامی که پوست بریده شد، جراح استخوان جمجمه و مننژهای سخت زیرین را باز می کند. تومور مغزی با استفاده از میکروسکوپ مخصوص جراحی می شود. قبل از عمل، به برخی از بیماران یک ماده فلورسنت داده می شود که سلول های تومور مغزی را جذب می کند. در حین عمل، تومور سپس تحت نور خاصی می درخشد. این امر تشخیص آن را از بافت سالم اطراف آسان تر می کند.

پس از عمل، پزشک خونریزی را متوقف کرده و زخم را می بندد که معمولاً فقط جای زخم باقی می ماند. بیمار ابتدا تا زمانی که وضعیتش ثابت شود در بخش مانیتورینگ می‌ماند. پزشک معمولاً برای بررسی نتایج عمل، سی تی اسکن یا ام آر آی دیگر را ترتیب می دهد. علاوه بر این، معمولاً برای چند روز پس از عمل، داروی کورتیزون به بیماران داده می شود. این برای جلوگیری از تورم مغز است.

تابش

برخی از تومورهای مغزی تنها با پرتودرمانی قابل درمان هستند. برای دیگران، این تنها یکی از چندین اقدام درمانی است.

هدف از تابش این است که سلول های تومور مغزی را از بین ببرد و در عین حال سلول های سالم همسایه را تا حد امکان حفظ کند. به طور کلی نمی توان فقط تومور مغزی را هدف گرفت. با این حال، به لطف امکانات فنی خوب، منطقه مورد تابش را می توان به خوبی با تصویربرداری قبلی محاسبه کرد. تابش در چندین جلسه انفرادی انجام می شود، زیرا نتیجه را بهبود می بخشد.

ماسک‌های صورت فردی ساخته می‌شوند تا ناحیه تومور مجبور نباشد برای هر جلسه دوباره مشخص شود. این اجازه می دهد تا سر بیمار برای هر جلسه رادیوتراپی دقیقاً در همان موقعیت قرار گیرد.

شیمی درمانی

داروهای مخصوص سرطان (عوامل شیمی درمانی) برای از بین بردن سلول های تومور مغزی یا جلوگیری از تکثیر آنها استفاده می شود. اگر شیمی درمانی قبل از جراحی (برای کوچک کردن تومور) انجام شود، به آن شیمی درمانی نئوادجوانت می گویند. از سوی دیگر، اگر به دنبال برداشتن تومور مغزی با جراحی (برای از بین بردن سلول‌های تومور باقیمانده) باشد، متخصصان از آن به عنوان کمکی یاد می‌کنند.

داروهای مختلف برای انواع مختلف تومورهای مغزی مناسب هستند. برخی از تومورهای مغزی اصلاً به شیمی درمانی پاسخ نمی دهند و بنابراین به شکل متفاوتی از درمان نیاز دارند.

برخلاف سایر انواع سرطان، در مورد تومورهای مغزی، داروهای شیمی درمانی ابتدا باید از سد خونی مغزی عبور کنند تا به هدف خود برسند. در برخی موارد، پزشک عوامل شیمی درمانی را مستقیماً به کانال نخاعی تزریق می کند. سپس با مایع مغزی نخاعی وارد مغز می شوند.

همانند رادیوتراپی، عوامل شیمی درمانی نیز بر سلول های سالم تأثیر می گذارند. این گاهی اوقات منجر به عوارض جانبی خاصی مانند اختلال در تشکیل خون می شود. پزشک در مورد عوارض جانبی معمول داروهای مورد استفاده قبل از درمان صحبت خواهد کرد.

درمان حمایتی

مراقبت‌های روانی-آنکولوژیک نیز معمولاً بخشی از درمان حمایتی است: هدف آن کمک به بیماران و بستگان آنها برای مقابله با بیماری جدی است.

شانس زنده ماندن با تومورهای مغزی چقدر است؟

هر تومور مغزی پیش آگهی متفاوتی دارد. سیر بیماری و شانس بهبودی بسیار به ساختار بافت تومور، سرعت رشد آن، میزان تهاجمی بودن و دقیقاً در کجای مغز بستگی دارد.

WHO به عنوان راهنمای پزشکان و بیماران، طبقه بندی شدت تومورها را ایجاد کرده است. در مجموع چهار درجه شدت وجود دارد که بر اساس ویژگی بافتی (معیارهای بدخیمی) از جمله موارد دیگر تعریف می شود. اینها یک تومور را از نظر تغییرات سلولی سطحی، رشد و اندازه آن و همچنین میزان آسیب بافتی (نکروز) ناشی از تومور توصیف می کنند.

این طبقه بندی همچنین ویژگی های ژنتیکی مختلفی را در نظر می گیرد که باعث تغییرات مربوطه در نحوه عملکرد سلول های تومور می شود. سایر جنبه هایی که در طبقه بندی مورد توجه قرار می گیرد، محل تومور، سن بیمار و وضعیت سلامت عمومی بیمار است.

  • درجه 1 WHO: تومور خوش خیم مغز با رشد آهسته و پیش آگهی بسیار خوب
  • درجه 3 WHO: تومور بدخیم مغزی، به طور فزاینده غیر قابل کنترل و میزان عود بالا
  • درجه 4 WHO: تومور مغزی بسیار بدخیم با رشد سریع و پیش آگهی ضعیف

این طبقه بندی نه تنها برای ارزیابی شانس بهبودی فردی استفاده می شود. همچنین تعیین می کند که کدام روش درمانی بهترین پیش آگهی را ارائه می دهد. به عنوان مثال، تومور درجه یک مغز معمولاً با جراحی قابل درمان است.

تومور مغزی درجه دوم بعد از عمل بیشتر عود می کند، به اصطلاح عود ایجاد می کند. با درجه 3 یا 4 WHO، شانس بهبودی تنها از طریق جراحی معمولا ضعیف است، بنابراین پزشکان همیشه رادیوتراپی و/یا شیمی درمانی را پس از جراحی توصیه می کنند.

در سال 2016، میزان بقای تومورهای مغزی در آلمان در حدود 21 درصد برای مردان و 24 درصد برای زنان پنج سال پس از درمان بود.