رفلکس Babinski: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

در نورولوژی ، رفلکس بابینسکی یک رفلکس پاتولوژیک اندام پا از گروه دستگاه هرمی است. این گروه رفلکس به آسیب به نورونهای حرکتی اشاره دارد که از طریق آنها عملکرد حرکتی در انسان کنترل می شود. چنین آسیب هایی می تواند در زمینه بیماری هایی مانند اسکلروز متعدد (MS) و اسکلروز جانبی جانبی amyotrophic (ALS)

رفلکس بابینسکی چیست؟

رفلکس Bambinski یک رفلکس اندام پا آسیب شناختی است که می تواند هنگام مسواک زدن لبه جانبی پا ایجاد شود. رفلکس Bambinski یک رفلکس اندام پا آسیب شناختی است که می تواند هنگام مسواک زدن لبه جانبی پا ایجاد شود. حرکت رفلکس ، علامت Babinski نیز نامیده می شود و یک علامت دستگاه هرمی از گروه بازتاب Babinski است. در بزرگسالان ، این یک رفلکس پاتولوژیک است که نشان دهنده بیماری عصبی است. رفلکس انگشت شست یا بازتاب انگشت پا نام های دیگر این پدیده است. علائم دستگاه هرمی معمولاً به عنوان ضایعات نورونهای حرکتی تفسیر می شوند. این نورون های وابران ، تکانه های بیوالکتریک را به عنوان پتانسیل های عمل خارج از مرکز هدایت می کنند سیستم عصبی و آنها را به رشته های عضلانی هدایت کنید. بنابراین ، نورونهای متحرک نقطه تعویض حرکات بدن هستند. حرکات ارادی و حرکات رفلکس از طریق نورون بهم متصل می شوند. اولین نورون در موتور قشر حرکتی واقع شده است مغز. از طرف دیگر ، نورون حرکتی پایین در شاخ قدامی قرار دارد نخاع. به عنوان یک علامت ، رفلکس Babinski می تواند با هر نوع آسیب به هر یک از سلولهای عصبی رخ دهد. این بدان معنی است که التهاب و همچنین پدیده های دژنراتیو می توانند علت اصلی رفلکس پاتولوژیک باشند. رفلکس بابینسکی به نام جوزف فرانسوا فلیکس بابینسکی نامگذاری شد. اولین بار متخصص مغز و اعصاب فرانسوی رفلکس انگشت شست پا را با بیماری های عصبی در قرن نوزدهم پیوند داد.

کارکرد و وظیفه

انسانی واکنش رفلکس های حرکتی هستند که زمینه تکاملی دارند. بیشتر آنها محافظ هستند واکنش، مانند پلک رفلکس بسته شدن ، که برای محافظت از کره چشم و در نتیجه سیستم بینایی طراحی شده است. وقتی چیزی به چشم نزدیک می شود ، پلک غیر ارادی و خودکار بسته می شود. سرفه رفلکس همچنین عملکرد محافظتی دارد. هنگامی که غشای مخاطی باعث تحریک آن می شود دستگاه تنفسی به شدت تحریک می شود این کار برای دفع مایعات و مواد غذایی باقیمانده از آن است دستگاه تنفسی در صورت بلعیدن شخص. به این ترتیب ، سرفه رفلکس از ارگانیسم در برابر خفگی محافظت می کند. انسانها فقط می توانند بر آنها تأثیر بگذارند واکنش تا حدی آگاهانه هستند و فقط تا حدی آگاهانه از آنها آگاه هستند. رفلکس ها با افزایش سن تغییر می کنند. به عنوان مثال ، یک بزرگسال رفلکس بسیار کمتری نسبت به نوزاد دارد. به عنوان مثال ، نوزادان دارای رفلکس مکیدن هستند. حرکت مکیدن به محض حرکت نوزاد آغاز می شود دهان لمس شده است مهم نیست که آیا پستان ، a انگشت یا حتی شیئی مانند پستانک در واقع کودک را لمس می کند دهان. رفلکس مکیدن بعد از یک سن خاص از بین می رود. مدت زمان تا کاهش رفلکس می تواند به تدریج از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. به طور متوسط ​​بعد از حدود یک سالگی دیگر نمی توان مکیدن را تحریک کرد. علاوه بر رفلکس مکیدن ، نوزادان رفلکس های بی شماری بیشتری دارند. یکی از آنها نیز رفلکس بابینسکی است. وقتی لبه جانبی پاهای نوزادان مسواک می خورد ، انگشت شست بزرگ آنها به سمت بالا کشیده می شود و فالانژهای دیگر همزمان حرکت فشرده ای را انجام می دهند. در این مرحله از رشد ، گروه های عضلانی اندام های پا هنوز با هم فعال می شوند. مانند رفلکس مکیدن ، بازتاب Babinski از یک سن متوسط ​​یک ساله از بین می رود. از این سن به بعد ، عملکرد حرکتی تحت کنترل سطح بالاتری قرار دارد که امکان فعال سازی جداگانه گروه های عضلانی را فراهم می کند. این کنترل از طریق نورون های حرکتی برتر و تحتانی اعمال می شود. بنابراین ، هنگامی که رفلکس بابینسکی در بزرگسالان مشاهده می شود ، کنترل کنترل بالاتر وجود دارد و گروه های عضلانی که قبلاً با هم فعال شده بودند ، می توانند دوباره به طور همزمان فعال شوند.

بیماری ها و اختلالات

رفلکس بابینسکی توسط متخصصان مغز و اعصاب به عنوان یک علامت شناخته می شود. در گذشته ، رفلکس آسیب شناسی از اولویت بسیار بیشتری نسبت به امروز برخوردار بود. در همین حال ، صرف وجود علامت Babinski در یک یا حتی هر دو پا تشخیصی محسوب نمی شود. بنابراین ، امروز رفلکس به عنوان نشانه ای محکم از نورون حرکتی آسیب فقط در ترکیب با رفلکس های دیگر گروه Babinski و در برابر پس زمینه یافته های دیگر. رفلکس دیگر گروه بابینسکی ، به عنوان مثال ، رفلکس گوردون است. یافته های بارز ممکن است شامل فلج ، ضعف عضلانی ، عدم ثبات در راه رفتن یا اسپاسم. اگر مسواک زدن باعث ایجاد رفلکس بابینسکی نمی شود بلکه فقط حرکت انگشت شست پا به سمت بالا است ، این به تنهایی برای تشخیص مشکوک ضایعات در سلولهای عصبی کافی نیست. ضایعات نورون اول همراه با تظاهرات اسپاستیک است. از طرف دیگر ، اگر تشخیص مشکوک به آسیب به نورون نورون دوم داده شود ، می توان ضعف عضلانی یا فلج را مشاهده کرد. هر دو نورون می توانند توسط مرکز آسیب ببینند سیستم عصبی بیماری هایی مانند ALS یا MS. در بیماری خود ایمنی اسکلروز متعدد، التهابات ایمونولوژیک مسئول ضایعات هستند. در مقابل ، بیماری دژنراتیو از اسکلروز جانبی جانبی amyotrophic به تدریج سیستم حرکتی را تخریب می کند و بنابراین به هر دو حمله می کند مغز و نخاع. معاینه رفلکس یک روش تشخیصی عصبی استاندارد است. با این حال ، اگر می توان رفلکس های آسیب شناختی را تشخیص داد ، این نه تنها از نظر تشخیصی بلکه غالباً دارای ارزش پیش آگهی نیز می باشد. که در اسکلروز متعدد، علائم دستگاه هرمی مانند رفلکس بابینسکی در صورت بروز در اوایل بیماری به عنوان عواملی برای پیش آگهی نامطلوب ارزیابی می شود.