اختلالات عاطفی دوران کودکی: علل ، علائم و درمان

دوران کودکی اختلالات عاطفی گروهی از بیماری های روانی است که در کودکان و نوجوانان رخ می دهد. این اختلالات به ویژه با اضطراب مشخص می شود.

اختلالات عاطفی دوران کودکی چیست؟

طبق سیستم طبقه بندی ICD-10 ، تمام اختلالاتي كه تشدید رشد طبیعی را نشان می دهند متعلق هستند کودکی اختلالات عاطفی در پیش زمینه ترس از یک چیز یا وضعیت خاص است. ویژگی مشخص این است که این شی object یا وضعیت در واقع بی ضرر است. متقابلا، کودکی اختلالات عاطفی به طور جداگانه در DSM-IV ، سیستم طبقه بندی دیگری برای اختلالات ذکر نشده است. آنها همراه با بزرگسالان کدگذاری می شوند اختلالات اضطرابی و هراس ، بنابراین در اینجا هیچ توجهی به م attentionلفه رشد نمی شود. با این حال ، طبق ICD و سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، اختلالات عاطفی دوران کودکی شامل شرایط زیر است:

  • اختلال عاطفی دوران کودکی با اضطراب جدایی.
  • بی نظمی با اضطراب اجتماعی از نوزادی.
  • آشفتگی عاطفی با رقابت خواهر و برادر
  • اختلال فوبیای کودکی
  • سایر اختلالات عاطفی دوران کودکی

علل

چندین نظریه برای پیدایش اختلالات عاطفی در دوران کودکی وجود دارد. طبق آموزه روانکاوی ، اختلالات ناشی از عدم تأمین نیازهای کودک است. علاوه بر این ، اغلب مشاهده می شود که مراقبان کودکان بیمار نیز مضطرب به نظر می رسند. نظریه دیگری در مورد روانکاوی بیان می کند که ترس ها در رابطه با ترس از جدایی رخ می دهد. طبق کلاسیک یادگیری با این وجود ، نظریه ها و رویکرد شناختی مبتنی بر شرطی سازی کلاسیک است. یک محرک در اصل خنثی از طریق برخورد مکانی-زمانی با محرک ایجاد کننده ترس دریافت می کند که در واقع محرک خنثی باعث ایجاد ترس می شود. ترس را می توان از طریق الگو آموخت یادگیری. به عنوان مثال ، کودک می تواند مشاهده کند که مادر به ترس نسبت به سگ واکنش نشان می دهد. از این رو ، کودک نتیجه می گیرد که سگ ها باید خطرناک باشند و در نتیجه با ترس نیز واکنش نشان می دهند. برخی محققان معتقدند ترس از برخی اشیا یا موقعیت ها ذاتی است. ترسها فقط با مقابله با وضعیت ایجادکننده ترس کاهش می یابند. اگر این اتفاق نیفتد ، ترس همچنان باقی است. آمریکایی روانپزشک و روان درمانگر آرون تمکین بک فرض می کند که اختلالات عاطفی دوران کودکی بر اساس یک مثلث شناختی است. بر این اساس ، سه عامل محرک برای ایجاد اضطراب مورد نیاز است: یک تصویر منفی از خود ، یک تفسیر منفی از وضعیت / هدف و یک نگرش نیهیلیستی نسبت به آینده.

علائم ، شکایات و علائم

حدود ده درصد از کل کودکان و نوجوانان از یک رنج می برند اختلال اضطراب حداقل به طور خلاصه در طول توسعه خود. یک تا چهار درصد اضطراب جدایی را تجربه می کنند. به طور کلی ، پسران کمتر از دختران تحت تأثیر اختلالات احساسی قرار می گیرند مهد کودک سن. اختلالات اضطرابی اغلب از اوایل کودکی شروع می شود و می تواند تا بزرگسالی مزمن شود. این اختلالات می تواند در رشد طبیعی کودک اختلال ایجاد کند. بروز اختلالات همراه در طی دوره اختلال غیرمعمول نیست. بنابراین ، ابتلا به بیماری کاملاً بالا با سایر افراد وجود دارد اختلالات اضطرابی به خصوص. تقریبا نیمی از کودکان مبتلا به اختلال عاطفی نیز از دیگری رنج می برند اختلال اضطراب. بسیاری از مبتلایان اختلالات افسردگی نیز دارند. اغلب اختلالات عاطفی مقدم بر اختلالات افسردگی است. بیماری های همراه با اختلالات رفتاری اجتماعی ، علائم وسواس فکری عملی ، جهش انتخابی و سندرم های شخصی سازی نیز وجود دارد. بسته به نوع اختلال ، علائم مختلف منجر نیز رخ می دهد. اختلالات عاطفی همراه با اضطراب جدایی با نگرانی مداوم مبنی بر اینکه ممکن است اتفاقی برای مراقب بیفتد ، بیان می شود. کودکان آسیب دیده از رفتن به مدرسه یا مهد کودک تا در کنار مراقب خود بمانند. آنها در مورد جدایی کابوس می بینند. علائم جسمی مانند تهوع, سردرد، یا درد شکم همچنین ممکن است قبل یا هنگام جدایی رخ دهد. در اختلال فوبیا ، کودکان ترس آشکاری از اشیا یا موقعیت های خاص نشان می دهند. در وضعیت اضطراب ، کودکان عرق می کنند یا می لرزند. آنها ممکن است دشواری نشان دهند تنفس, سرگیجه، یا لرزیدن اضطراب مداوم در موقعیت های اجتماعی نشان دهنده اختلالات همراه با اضطراب اجتماعی است. کودکان نسبت به غریبه ها خودآگاهانه رفتار می کنند. آنها از رفتار خود خجالت زده یا بیش از حد نگران هستند. در نتیجه ، روابط اجتماعی به طور قابل توجهی کاهش یافته و دچار اختلال می شوند. این به نوبه خود باعث سکوت ، گریه و احساس ناراحتی کودکان می شود. اختلالات عاطفی با رقابت خواهر و برادر با رقابت با خواهر و برادر کوچکتر آشکار می شود. کودک برای جلب توجه والدین رقابت می کند و غالباً احساس خشم و ناراحتی از خود نشان می دهد.

تشخیص

اگر به اختلال عاطفی دوران کودکی مشکوک هستید ، پزشک معالج یا در حال معالجه است روانپزشک یا روان درمانگر با کودک آسیب دیده و والدین وی مصاحبه می کند. تاریخچه های اضافی با خواهر و برادر ، سایر کودکان یا معلمان ممکن است سرنخ بیشتری در مورد وجود اختلال عاطفی ارائه دهد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

اختلالات عاطفی دوران کودکی را باید به محض اینکه والدین یا بستگان نزدیک آن را غیرمعمول دانستند ، توسط پزشک روشن کرد. اگر رفتار کودک با همسالان او متفاوت باشد ، این نشانه ای برای مراجعه به پزشک و تعیین علل در نظر گرفته می شود. کودکان مراحل مختلفی را طی می کنند که در آنها رفتاری آشکار از خود نشان می دهند. این طبیعی تلقی می شود و نیازی به بررسی یا درمان نیست. با این حال ، گریه مداوم یا فریاد چند ساعته نشانه ای از یک مشکل موجود است که باید مورد بحث و توضیح پزشکی قرار گیرد. ممکن است اضطراب جسمی و روحی وجود داشته باشد که کودک برای کنار آمدن با آن به کمک نیاز دارد. اگر کودک از خوردن غذا امتناع ورزد ، بلافاصله وعده غذایی را که خورده است تف کرده یا به طرز محسوسی از ارتباط اجتماعی خارج می شود ، جای نگرانی وجود دارد. در مورد کودکانی که بازی نمی کنند ، بی احساس ، بی علاقه و همچنین بی احساس هستند ، مراجعه به پزشک ضروری است. اگر پس از وقوع حادثه ، رفتار کودک ناگهان تغییر کند ، باید به دنبال مشاوره با پزشک باشید. از دست دادن والدین ، ​​جابجایی یا تغییر حضور در خدمات اجتماعی ممکن است محرک هایی باشد. در این موارد ، کودک نیاز به پشتیبانی در پردازش آنچه اتفاق افتاده است.

درمان و درمان

در بیشتر موارد ، درمان های سرپایی کافی است. معمولاً از رویکرد چند حالته استفاده می شود. اول ، باید به فرزندان و والدین اطلاعاتی در مورد اختلال اضطراب. این قسمت از درمان نیز خوانده می شود آموزش روانی. علاوه بر این ، مداخلات رفتاری ، روان درمانی های روان پویایی و همچنین روان درمانی های بدن می تواند انجام شود. درمان های خانوادگی یا مشارکت خانواده در درمان می تواند نتایج درمان را بهبود بخشد. در موارد فردی ، درمان با داروهای روانگردان ممکن است لازم باشد در موارد به خصوص شدید ، درمان سرپایی کافی نیست ، بنابراین مراقبت های سرپایی یا مراقبت روزانه است درمان ممکن است لازم باشد

چشم انداز و پیش آگهی

چشم انداز بهبودی در اختلالات عاطفی دوران کودکی با چندین عامل تأثیرگذار مرتبط است. پیش بینی های اصلی شامل شخصیت کودک ، زمان درمان ، تأثیرات محیطی و پیشرفت اختلالات موجود است. پیش آگهی به محض بروز اختلالات روانی متعدد بدتر می شود و محیط اجتماعی به شکایات موجود پاسخ مناسبی نمی دهد. در این موارد ، خطر افزایش و همچنین تظاهرات شکایات وجود دارد. اگر عدم پشتیبانی ، اعتماد به نفس و درک کافی باشد ، علائم می توانند بدتر شوند یا دوره ای مزمن را طی کنند. در بیشتر موارد ، اضطراب محرک اختلالات عاطفی است. والدین و سرپرستان قانونی همچنین می توانند به طور جامع در مورد چگونگی کنار آمدن با ترس و ناامنی بدون حمایت درمانی بحث کنند. ادبیات تخصصی یا م institutionsسسات مختلف پیشنهادات زیادی برای کمک ارائه می دهند که می تواند مورد استفاده قرار گیرد. با واکنش های مناسب و همچنین آموزش در زندگی روزمره ، بهبود علائم امکان پذیر است. نوسانات عاطفی در همه رخ می دهد. اگر شرایط برای کودکان توضیح داده شود و ترس آنها جدی گرفته شود ، علائم اغلب کاهش می یابد. با استفاده از درمان ، در بسیاری موارد بهبود سریعتر اختلالات حاصل می شود. صلاحیت یک درمانگر امکان کار هدفمند با علل اختلالات را فراهم می کند. والدین آموزش جامع و توصیه های مهم رفتاری می گیرند.

پیشگیری

از آنجا که علل دقیق اختلالات عاطفی دوران کودکی ناشناخته است ، جلوگیری از اختلالات فردی امکان پذیر نیست.

مراقبت پس از آن

ویژه معیارهای از مراقبت های بعدی معمولاً برای این اختلال در دسترس نیستند. در این راستا ، اختلالات عاطفی در دوران کودکی باید در اسرع وقت تشخیص داده شود و توسط پزشک درمان شود تا از بروز عوارض یا سایر ناراحتی های روانی یا افسردگی بعداً در بزرگسالی. بسیار مهم است که والدین علائم اختلالات عاطفی در دوران کودکی را در مراحل اولیه تشخیص دهند و با پزشک مشورت کنند. درمان این اختلال همیشه به تظاهرات دقیق آن بستگی دارد و معمولاً توسط یک روانشناس همراه است و در بعضی موارد با کمک دارو نیز پشتیبانی می شود. والدین باید اطمینان حاصل کنند که فرزندانشان داروهای خود را به طور صحیح و منظم مصرف می کنند تا علائم را تسکین دهند. اغلب اوقات ، گفتگوهای همدلانه با کودکان نیز برای کاهش ترس و شکایت و محدود کردن این اختلالات ضروری است. با این وجود نمی توان پیش بینی کرد که آیا این منجر به بهبودی کامل می شود. حمایت از کل خانواده نیز ممکن است در این روند مفید باشد. امید به زندگی کودک معمولاً با اختلالات از این نوع محدود نمی شود.

در اینجا کارهایی است که می توانید خودتان انجام دهید

اختلالات عاطفی در دوران کودکی معمولاً به درمان حرفه ای نیاز دارد. این باید زودتر از زمان تشخیص شروع شود تا کودک بهترین فرصت های ممکن را برای رشد داشته باشد. درمانگرانی که به طور مناسب آموزش دیده اند برای تخصص اختلالات عاطفی در دوران کودکی می توانند به صورت هدفمند به حل این مشکل بپردازند و اغلب نسبتاً سریع به نتایج خوبی می رسند که از این طریق محیط اجتماعی کودک نیز از آن بهره مند است. به محض تشخیص اختلال ، توصیه نمی شود والدین در زندگی روزمره به عنوان درمانگر کودک عمل کنند. در صورت عدم تخصص روانشناسی ، به طور واقعی هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود و تأخیر در درمان حرفه ای به معنای رنج کودک است. از نظر خودیاری ، در صورت تشخیص اختلال عاطفی در دوران کودکی ، والدین کم کاری می توانند انجام دهند. با این وجود ، آنها امکان حمایت از کودک خود را در زندگی روزمره و همراهی او از طریق درمان دارند. این شامل یک دید مثبت در مورد درمان و تمایل والدین برای کار سازنده با درمانگر است. همچنین داشتن یک برنامه روزمره با ساختار واضح و روشن برای کودک بسیار مفید است که به او کمک می کند با وجود این اختلال راه خود را پیدا کند ، قوانین را بشناسد و پیروی از آنها را راهنمایی کند. به خصوص کودکان مبتلا به اختلالات عاطفی اغلب می توانند برای محیط خود طلبکار و طاقت فرسا باشند. به ویژه این کودکان برای ایجاد عزت نفس خوب ، بارها و بارها به اطمینان خاطر آشکار از عشق والدین نیاز دارند.