Asomatognosia: علل ، علائم و درمان

آسوماتوگنوزیا درک بدن را مختل می کند. بیماران دیگر احساس نمی کنند که بخشی از بدن خودشان به دلیل ضایعات در لوب جداری متعلق به آنها است. به دلیل عدم بینش در مورد شرط، درمان دشوار در نظر گرفته می شود.

آسوماتوگنوزیا چیست؟

در پزشکی ، آسوماتوگنوزیا فقدان توانایی درک اعضای بدن شخص است که دلیل اصلی آن جسمی است. این اصطلاح در لغت به معنای "ندانستن" در مورد بدن خود است. در بیشتر موارد ، بیماران به راحتی احساس وابستگی اعضای بدن خود را ندارند. بیماران همچنین به دلیل عدم احساس تعلق ، اغلب قادر به درک بیماری های اندام تحت تأثیر نیستند. آسوماتوگنوزیا فقط یک یا هر دو طرف بدن را درگیر می کند. در بیشتر مواقع ، سمت چپ بدن تحت تأثیر قرار می گیرد ، زیرا ضایعه لوب آهیانه راست یکی از شایع ترین علل پدیده در نظر گرفته می شود. آسوماتوگوزیا انواع مختلفی دارد. علاوه بر آلستزی و آنوزوگنوزیا ، رایج ترین اشکال شامل آنوزودیافوریا ، آسیمبولیا ، اتوپاگنوزیا و درد آسیمبولیا آسوماتوگنوزیا معمولاً با نقایص عصبی دیگری نیز همراه است. بنابراین ، به عنوان یک قاعده ، علائم به صورت جداگانه رخ نمی دهد بلکه به عنوان بخشی از یک سندرم کامل رخ می دهد و همچنین ممکن است بر قسمت های بسیار محلی بدن تأثیر بگذارد.

علل

قبل از آسوماتوگنوزیا ضایعات نیمکره راست لوب جداری قرار دارد. لوب جداری محل زندگی اصطلاحاً برودمان است. این منطقه از مغز در ترکیب اطلاعات حسی از مجاری حسی فردی نقش دارد و بنابراین در درک فضایی و پیمایش بدن از طریق فضا نقش دارد. بنابراین ، لوب جداری در درجه اول جهت گیری را انجام می دهد ، محیط را تعیین می کند و تصاویر محیطی را در یک استراتژی حرکتی قرار می دهد. شایعترین علت ایجاد ضایعات در این ناحیه از مغز سکته مغزی است. خونریزی مغز میانی شریان همچنین می تواند علائم را تحریک کند. قسمت مربوط به لوب آهیانه نیز می تواند توسط آسیب ببیند التهاب. با این وجود سکته های مغزی و خونریزی های معمولی شایع تر است. در میان نادرترین موارد کیست یا تومورهای ایجاد کننده در ناحیه لوب آهیانه است. به طور خاص ، آسوماتوگنزیا به دلیل خونریزی و سکته مغزی می تواند باعث سندرم های کامل مانند سندرم آنتون شود ، که در آن بیمار نمی تواند خود را ببیند کوری با توجه به مغز ضایعات برخی از آسوماتوگنزیاها به جای لوب آهیانه یا در مورد سندرم آنتون ، مستقیماً در مسیرهای بینایی در لوب پیشانی قرار دارند.

علائم ، شکایات و علائم

به عنوان نوعی آسوماتوگنوسی ، درد آسیمبولیا با فقدان موضعی درک درد آشکار می شود که درک درد تحریک کننده را مختل می کند. بنابراین درد احساس می شود ، اما به دلیل عدم درک اهمیت بیولوژیکی آن ، هیچ پاسخ دفاعی مناسبی رخ نمی دهد. در اتوپاگنوزیا ، بیمار دیگر نمی تواند اعضای بدن خود را پیدا یا نامگذاری کند. در مقابل ، آسیمبولی ناشی از ضایعات در مناطق 5 و 7 بردمن ، درک عمومی همه علائم نماینده را مختل می کند. آلتزی از اختصاص محرک به قسمت های صحیح بدن در بیمار جلوگیری می کند. دو شکل خاص آسوماتوگنوزیا آنوزوگوزوزیا و آنوزودیافوریا است. در anosognosia ، بیمار قادر به درک نقص های بدن خود نیست و anosodiaphoria باعث می شود بیمار نسبت به بیماری خود بی تفاوت باشد. علائم ممکن است با سایر علائم عصبی مانند فلج ، ناشنوایی ، یا همپوشانی داشته باشند کوری. سرگیجه چرخشی همچنین به ضایعات در لوب آهیانه تحتانی اشاره دارد. ضایعات در لوب آهیانه جانبی اغلب با همراه است اختلالات گفتاری.

تشخیص و دوره

تشخیص آسوماتوگنوسی در درجه اول با سابقه ، ارزیابی روانپزشکی و تصویربرداری از مغز انجام می شود. غالباً ، این یک یافته اتفاقی است ، زیرا بیماران برای پزشکی مراجعه نمی کنند شرط آنها کاملاً بی اطلاع هستند. به عنوان مثال ، در مورد سندرم آنتون ، افراد مبتلا به علت بیماری در پزشک ظاهر نمی شوند کوری که رخ داده است ، اما به دلیل علائم عصبی همراه است. هنگامی که نابینایی آنها برای آنها آشکار شد ، آنها بیماری را انکار می کنند زیرا احساس می کنند که هنوز می توانند ببینند. دوره آسوماتوگنوزی به علت و زمان تشخیص و درمان بستگی دارد.

عوارض

به طور کلی ، آسوماتنوگزی منجر به درک شدید درد می شود. بیمار نمی تواند به طور مستقل تصمیم بگیرد که آیا قسمت های خاصی از بدن درد دارند یا نه. در نتیجه ، خطر بیماری و حوادث افزایش می یابد. همچنین ، واکنش های دفاع بیولوژیکی محدود هستند زیرا احساس درد دیگر فعال نیست. در برخی موارد ، محرک ها نیز به قسمت های صحیح بدن اختصاص داده نمی شوند. بنابراین ، درد می تواند در مکان های اشتباه احساس شود ، و منجر به نتیجه گیری نادرست شود. در بسیاری از موارد ، بیماران نیز از این بیماری رنج می برند از دست دادن شنوایی و مشکلات بینایی. غیر معمول نیست که مبتلایان در بعضی از قسمتهای بدن دچار مشکل در تکلم و فلج می شوند. در بیشتر موارد ، درمان روانشناختی برای آسوماتوگنوزیا دنبال می شود. با این حال ، این ممکن است چندین ماه طول بکشد ، زیرا متقاعد کردن بیمار در مورد یک بیماری خاص اغلب آسان نیست. پیش بینی اینکه عوارض بعدی در این روند بوجود می آیند معمولاً غیرممکن است. اگر آسوماتوگنوزیا درمان نشود ، در بسیاری از موارد سرطان و کیست ایجاد می شود. افراد آسیب دیده نیز از افزایش خطر تصادف رنج می برند. به عنوان یک قاعده ، امید به زندگی با asomatognosia کاهش می یابد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

در بسیاری از موارد ، آسوماتوگنوزیا در کودکان تشخیص داده می شود. به خصوص والدین باید بیماری را به پزشک نشان دهند تا وی بتواند تشخیص دهد. به عنوان یک قاعده ، وقتی احساس درد فرد مبتلا دیگر به درستی عمل نمی کند ، باید با پزشک مشورت شود. درد را می توان خیلی شدید یا خیلی ضعیف درک کرد. به ویژه در کودکان ، آسوماتوگنوسیا بنابراین می تواند رهبری به اختلالات رشد و اختلال در رشد غیر معمول نیست اختلالات گفتاری نیز رخ دهد. در صورت شکایت بیمار از فلج یا سایر اختلالات حسی ، باید با پزشک مشورت شود. کوری یا ناشنوایی غیرمعمول نیست. سرگیجه چرخشی همچنین ممکن است از علائم آسوماتوگنوزی باشد و باید توسط پزشک معاینه شود. به عنوان یک قاعده ، اولین معاینه و تشخیص توسط یک پزشک عمومی انجام می شود. علائم و شکایات فردی توسط متخصص درمان می شود ، اگرچه در اکثر موارد درمان کامل امکان پذیر نیست.

درمان و درمان

درمان آسوماتوگنوزی دشوار است. زیرا مبتلایان اغلب از بینش کافی در مورد شرط و بنابراین نمی توانند آن را از تجربه خود درک کنند ، آنها اغلب امتناع می کنند درمان و حتی گاهی اوقات به تشخیص آسوماتوگنوزیا واکنش تهاجمی نشان می دهند. بینش در مورد این اختلال اولین نقطه شروع درمان است. این معمولاً نیاز به مداخله روان درمانی دارد که در آن کمبود مرتباً به بیمار یادآوری شود. آسوماتوگنوزیای درمان نشده بسته به علت بیماری ممکن است منجر به زوال عصبی شود. چنین زوالاتی به ویژه شامل ضایعات مسبب فضایی مانند کیست و تومورها است. بعلاوه ، اگر بیمار یک asomatognosia دیگر یک طرف بدن را متعلق به خود احساس نکند ، این امر خطرات زیادی از آسیب دیدگی را برای طرف آسیب دیده بدن در پی دارد. فقط تحقق به موقع کسری ها می تواند از آسیب های بعدی جلوگیری کند. درمان بیشتر آسوماتوگنوزیا بسته به علت مربوطه پس از بینش بیماری انجام می شود. کیست ها و تومورها باید با جراحی برداشته شوند. در موارد خونریزی ، جلوگیری از عود مجدد مهم است. درمان های خاصی برای سندرم هایی مانند سندرم آنتون در دسترس است. امروزه ، پالس های نوری هدفمند می توانند کوری قشر مغز این اختلال را تا حد زیادی معکوس کنند ، به شرطی که درمان سریع انجام شود.

چشم انداز و پیش آگهی

چشم انداز پیش آگهی آسوماتنوگزی را باید کمتر از خوش بینی در نظر گرفت. کمبود بینش بیمار در مورد بیماری اغلب درمان یا مراقبت های پزشکی را غیرممکن می کند. برای شروع درمان ، رضایت بیمار لازم است. این مورد به ندرت به دلیل کمبود بینش در دسترس است یا اندکی پس از شروع درمان پس گرفته می شود. برای تغییر وضعیت ، مشارکت در روان درمانی توصیه می شود تعداد کمی از بیماران نیز با این موضوع موافقت می کنند ، زیرا هیچ گونه احساس بیماری را درک نمی کنند. اگر رضایت به دلیل تأثیر یک سرپرست داده شود ، انتظار مقاومت شدید از بیمار وجود دارد. این امر منجر به تأخیر شدید یا نتیجه ضد تولید می شود. بدون درمان ، افزایش آسوماتوگنوزی انتظار می رود. بیماری پیشرفت کرده و علائم بیشتری بروز می کند. در موارد شدید ، آسیب جبران ناپذیری رخ می دهد. در بهترین حالت ، بیمار با درمان موافقت می کند و به طور فعال در روند بهبود همکاری می کند. در اینجا بهبود به علت جسمی بستگی دارد. با این حال ، درمان کامل هنوز جای سوال دارد. در مورد بیماری تومور ، مداخله جراحی باید انجام شود. بعدی درمان و ماهیت تومور برای درمان احتمالی بسیار مهم است. در مورد خونریزی ، امکان تسکین وجود دارد. با این وجود ، خطر پیشرفت بیماری کشنده نیز وجود دارد.

پیشگیری

به طور مستقیم نمی توان از آسوماتوگنوسیا جلوگیری کرد. با این حال ، می توان با سبک زندگی سالم و معاینات منظم ، از بیماری های مسبب مانند تومور یا سکته جلوگیری کرد.

مراقبت پس از آن

در اکثر موارد ، آسوماتوگنوسیا هیچ گزینه ای برای مراقبت های بعدی در فرد مبتلا فراهم نمی کند. این بیماری همچنین نمی تواند به طور کامل درمان شود ، زیرا در حال حاضر تا حد زیادی کشف نشده است ، بنابراین فقط یک درمان کاملاً علامتی می تواند انجام شود. با این حال ، یک درمان با کمک یک روانشناس می تواند علائم asomatognosia را کاهش دهد ، به طوری که به فرد مبتلا توصیه می شود. به همین ترتیب ، تشخیص و درمان به موقع آسوماتوگنوسی تأثیر مثبتی بر روند بعدی بیماری دارد و می تواند از عوارض احتمالی جلوگیری کند. در بعضی موارد ، تومورها همچنین می توانند مسئول آسوماتوگنوزیا باشند. در چنین مواردی ، این موارد باید با مداخله جراحی برداشته شوند. پس از چنین عملیاتی ، بیمار باید استراحت کرده و از بدن خود مراقبت کند. از انجام فعالیت های غیرضروری و ورزشی خودداری شود. علاوه بر این ، معاینات منظم نیز برای جلوگیری از عود تومورها مفید است. دوست داشتن مراقبت و حمایت از بیمار توسط دوستان و خانواده نیز مفید است و می تواند زندگی فرد مبتلا را بسیار آسان کند. در برخی موارد ، تماس با سایر بیماران آسوماتوگنوسی نیز می تواند مفید باشد ، همانطور که می تواند رهبری به تبادل اطلاعات

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

کسانی که از آسوماتوگنوزیا رنج می برند هیچ وسیله ای برای مبارزه علتی با بیماری از طریق خودیاری ندارند معیارهای. برای بدتر کردن شرایط ، بیشتر مبتلایان فهم کافی از وضعیت خود ندارند. در این صورت ، انتخاب اعضای خانواده بستگی به خود دارد معیارهای تشویق بیمار برای انجام درمان و تنظیم زندگی روزمره به گونه ای که خطر حوادث به حداقل برسد. بیماران ناسازگار باید با حساسیت اما به طور مداوم از رنج خود توسط اطرافیان خود آگاه شوند. اگر آسوماتوگنوزیا باعث شود بیمار نیمی از بدن یا قسمتهای خاصی از بدن را نادیده بگیرد ، این کار به راحتی انجام می شود. در این موارد ، باید از بیمار عکس گرفته شود و بلافاصله با عکس ها روبرو شود. پس از آن دیگر نمی توان به راحتی وضعیت غفلت جزئی را منطقی دانست. این روش همچنین زمانی مفید است که اعضای بدن که قابل درک نیستند ، صدمات کاملاً واضحی را مشاهده می کنند ، به خصوص هماتوم های رنگی سیاه و آبی. برخوردهای مداوم از این نوع می تواند رهبری تا سرانجام بیمار رنج خود را بپذیرد و با درمان موافقت کند. از آنجا که شخص مبتلا خود آسیب دیدگی را درک نمی کند یا به درستی درد اختصاص نمی دهد ، بستگان باید به طور منظم فرد آسیب دیده را معاینه کنند. در غیر این صورت ، این خطر وجود دارد که شکستگی ها ، به خصوص دست ها یا پاها ، بدون شناسایی باقی بمانند استخوان ها اراده رشد با هم کج و معوج مبلمان چسب دار و سایر اشیا that که با افزایش خطر تصادف همراه هستند باید از خانه خارج شوند.