حالات صورت و وضعیت بدن جدا از هم نیستند. این همان چیزی است که محققان دانشگاه تیلبورگ هلند به آن رسیده اند. هنگام درک یک شخص ، مغز نمی تواند بیان احساسی صورت و حالت بدن را از هم جدا کند. و حتی اگر ناظر فقط به حالت های صورت تمرکز کند نمی تواند این کار را انجام دهد. دانشمندان به آزمودنی ها تصاویری نشان دادند که حالت چهره و زبان بدن بر روی آنها مطابقت ندارد. مغز تناقض را در 115 میلی ثانیه تشخیص داد. برعکس ، این بدان معنی است که "خلق و خوی" احساسی فرد همیشه بر وضعیت بدن او تأثیر می گذارد. اگر روح از بین رفته است تعادلبه عنوان مثال ، یک وضعیت پاتولوژیک حتی می تواند در طولانی مدت ایجاد شود.
افسردگی از نظر جسمی قابل مشاهده است
ناراحتی های ذهنی مزمن مانند افسردگی می توانند خود را از طریق شانه های خمیده و پشت خمیده بیان کنند. فرد مبتلا عملاً خود را کوچک می کند ، خود را عقب می کشد و تنفس کم عمق است یک عملکرد محافظتی! روشن است که با چنین وضعیتی دیگر نمی توان آزادانه و عمیق نفس کشید و صدا رشد نمی کند. یک دور باطل است که باید شکسته شود ، زیرا فیزیکی است شرط به نوبه خود روح را تحت تأثیر قرار می دهد.
برای ایجاد تغییر ، این مسئله مثلاً صاف کردن دوباره بدن ، شل شدن عضلات ، آزاد کردن صدا و تمرین سالم است. تنفس. بسیاری از مردم "بیان خجالتی" نیز هستند ، یعنی آنها جرات نمی کنند که بیان کنند و با بیان ضرب العجل صحبت کنند. بیشتر به منظور پنهان کردن احساسات خود. اما بیان احساسات نیز بخشی از یک کاریزمای معتبر است.
امکانات کار بدن
- آموزش صدا: صحبت کردن یک فرآیند جامع است که شامل آن می شود تنفس، بدن و صدا آموزش صوتی راهی برای شناخت بهتر صدای شما ، استفاده آرام و م itثرتر از آن و بهبود عملکرد صوتی است. علاوه بر این ، می توان تجربه کرد که چگونه یک صدای باز و قدرتمند بر احساس روانشناختی تأثیر می گذارد.
- تنفسی درمان: تکنیک ها برای بهبود بازدم و استنشاق و به فرد مبتلا بیاموزید که آگاهانه بیشتر نفس بکشد. در نتیجه ، او می تواند آرامش بهتری داشته باشد ، آگاهی از بدن بهبود یابد ، تنش عضلانی آزاد شود و فشار کاهش می یابد.
- کلاس های بازیگری: راهی برای آموزش بیان بدنی / ذهنی و بیرون رفتن از خود.
- آموزش اتوژنیک
- ریاضت
- پیلاتیز
به هر حال ، تحقیقات تأیید می کند: هنگامی که ما گوش دادن به کسی ، ما 55 درصد به حرکات ، حالت های چهره ، حالت و حرکت ، 38 درصد به صدا و تن توجه می کنیم و فقط هفت درصد به محتوا. این لزوماً به معنای درک سطحی ما نیست. این مطالعه همچنین نشان می دهد که ما به طور کلی توسط اطرافیان دیده می شویم ، یعنی به عنوان یک وحدت جسم ، روان و روح. عناصر انسانی که متقابلاً بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
