همدلی: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

بدون همدلی ، تعامل اجتماعی امکان پذیر نیست. این اطمینان می دهد که ما می توانیم با افراد دیگر همدردی کنیم و وضعیت آنها را درک کنیم.

همدلی چیست؟

همدلی یکی از اساسی ترین ویژگی های انسانی است که داشتن یک جامعه اجتماعی بدون آن دشوار است. اصطلاح "همدلی" ، مشتق شده از "همدلی" یونانی به معنای توانایی مردم در همدردی با احساسات دیگران است و می توانند تقریباً با آنها ارتباط برقرار کنند. همدلی یکی از اساسی ترین ویژگی های انسانی است که بدون آن تشکیل جامعه اجتماعی دشوار است. طبق آخرین یافته ها ، توانایی همدلی ، که از همان زمان نوزادی وجود دارد ، از ارتباطات عصب شناختی ناشی می شود. در روانشناسی ، اصطلاح همدلی اغلب برای توصیف همدلی نیز به کار می رود ، که این یک پیش شرط مهم برای عمل اخلاقی است. خصوصاً در مشاغل روانشناختی و آموزشی ، توانایی همدردی پیش شرط مهم این حرفه است. همچنین این یک پیش شرط مهم بین روان درمانگر و مشتری است. روانشناسی بین همدلی تفاوت قائل است ، که می تواند رهبری درگیر شدن بیش از حد در مشکلات دیگران ، و دلسوزی ، نگرانی مثبت برای دیگران.

کارکرد و وظیفه

همدلی یکی از مهمترین مهارتها در تعامل اجتماعی بین افراد است. این یک توانایی ذاتی است ، اما توسعه آن توسط اوایل پشتیبانی می شود کودکی تجربیات. تحقیقات نشان می دهد هنگامی که مردم با دیگران همدلی می کنند ، همان مناطق در مغز مانند همتای خود فعال می شوند. بنابراین تقریباً می توانیم از بیرون احساس کنیم که در شخص مقابل چه می گذرد سر. با این حال ، این بدان معنی است که فقط کسانی می توانند با دیگران همدلی کنند که همچنین می توانند خود و احساسات خود را به درستی درک کنند. همه افراد از همان بدو تولد توانایی همدلی دارند ، اما این تنها در محیطی که نمونه ای از رویکرد مثبت به احساسات است ، می تواند رشد بهینه داشته باشد. همدلی همچنین "هوش از قلب. به گفته کارشناسان ، با این حال ، برخی از کودکان فقط همدلی کافی ندارند زیرا والدین آنها دیگر احساسات کافی را برای آنها در نظر نمی گیرند ، بلکه در عوض سعی می کنند احساسات منفی مانند غم و اندوه را کنار بگذارند. با این حال ، حتی در شرایط اجتماعی بهینه ، مردم قبل از اینکه بتوانند احساسات دیگران را تشخیص دهند ، به زمان مشخصی نیاز دارند. توانایی همدردی از حدود 18 ماهگی شروع می شود ، زمانی که کودکان شروع به تمایز بین خود و سایر افراد می کنند. این سن با "همدلی خودمحور" مشخص می شود ، به این معنی که کودکان قادر به نشان دادن همدلی هستند اما با انجام اقداماتی که می خواهند خودشان در این شرایط انجام دهند ، پاسخ می دهند. در سن 4 سالگی ، کودکان از قبل قادر به تشخیص این هستند که آیا مردم شایسته دلسوزی هستند یا خیر و فقط افرادی را که به اعتقاد آنها لیاقت این راحتی را دارند ، راحت می کنند. دلسوزی نه تنها برای کسانی که آن را دریافت می کنند مثبت است ، بلکه برای کسانی که آن را به دیگران می دهند نیز مثبت است. مطالعات مختلف نشان می دهد افرادی که با دیگران همدلی دارند از افراد ناراضی خوشحالتر و محتوای بیشتری دارند. همدلی حتی باعث افزایش می شود سیستم ایمنی بدن و حتی گفته می شود خطر را کاهش می دهد قلب حملات نوع خاصی از همدلی ، ترحم نسبت به خود است ، جایی که ما نسبت به نقاط ضعف خود درک و ترحم داریم. با این حال ، بسیاری از مردم با این مشکل روبرو هستند. آنها نسبت به افراد دیگر ترحم زیادی نشان می دهند ، اما به خودشان نشان نمی دهند.

بیماری ها و بیماری ها

همدلی اساساً یک ویژگی بسیار مثبت است. با این حال ، افرادی که بیش از حد نسبت به دیگران احساس همدلی دارند ، اغلب قادر نیستند خود را به اندازه کافی جدا کنند و اجازه دهند خود را به درد دیگران بکشند. افراد بسیار حساس می توانند به ویژه تحت تأثیر این مسئله قرار بگیرند ، زیرا آنها نسبت به افراد دیگر درک بسیار حساسی دارند. اگر آنها توجه کافی به فاصله نداشته باشند ، می توانند تحت تأثیر احساسات دیگران قرار بگیرند و دیگر خود را به اندازه کافی از آنها متمایز نکنند. اگر همدلی بیش از حد شدید باشد ، باعث می شود افراد فقط به دیگران توجه کنند و از خود غافل شوند. سپس آنها تا مرز از خودگذشتگی برای دیگران هستند و در نتیجه در برخی مواقع خطر خسته شدن مزمن را دارند. برخی از افراد به دلیل بیماری نمی توانند احساس همدلی کافی نسبت به دیگران داشته باشند. افراد اوتیسم نمی توانند احساسات اطرافیان خود را درک کنند. آنها اغلب توانایی برقراری ارتباط اجتماعی را ندارند. افراد بی احساس اغلب قادر به پاسخگویی به محیط خود نیستند. آنها اغلب به طور کامل به درون خود کشیده می شوند. این بی علاقگی می تواند توسط ایجاد شود جنون، که در آن توانایی درک دیگران به طور فزاینده ای کاهش می یابد. خودشیفتگان اغلب خیلی همدل نیستند. آنها اصولاً ظرفیت دارند اما استفاده از آن را انتخاب نکنند. همدلی بسیار ضعیف است که در روان پریشی اصلاً تلفظ نمی شود. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند معمولاً دچار سردی عاطفی می شوند ، همدلی کمی از خود نشان می دهند و قادر به ارزیابی عواقب عملکرد خود برای افراد دیگر نیستند. آنها تمایل ندارند از قوانین پیروی کنند و معمولاً می خواهند بر دیگران اعمال قدرت کنند. آنها از عملکرد خود پشیمان نیستند و احساس گناه کافی ندارند.