علائم افسردگی در دوره نوجوانی چه می تواند باشد؟ | علائم افسردگی

علائم افسردگی در دوره نوجوانی چه می تواند باشد؟

افسردگی در بین جوانان متأسفانه بیش از آنچه تصور می شد رایج است. تصویر کامل بیماری با خلق افسرده و عدم علاقه و رانندگی شبیه به یک بزرگسال است ، اما اولین علائم افسردگی در جوانان اغلب تا حدودی متفاوت به نظر می رسند. شناختن آنها آسان نیست ، مانند نوسانات خلقی، مشکلات انگیزشی و سایر علائم افسردگی در دوران بلوغ حتی در افراد سالم نیز غیر معمول نیست.

آنها فقط هنگامی مشکوک می شوند که در مدت زمان طولانی تری ادامه پیدا کنند ، زمانی که نوجوان بیش از پیش خود را در مارپیچ های افکار منفی و تخمگذاری از دست می دهد و دیگر نمی تواند از چیزهایی که در این سن مهم هستند هیجان زده شود. علاوه بر این خلق و خوی کم ، افت عملکرد در مدرسه یا کناره گیری اجتماعی می تواند باشد علائم افسردگی. مصرف الکل و دارو نیز می تواند در ابتدای بیماری باشد. با این حال ، درگیری و تکانشگری ، که بسیاری از خانواده ها باید با آن کنار بیایند ، از جمله این علائم هشدار دهنده اولیه نیستند. فقط وقتی نوجوان به جای ابراز احساسات خود بیشتر و بیشتر کنار می کشد ، باید به علائم افسردگی بیشتر توجه شود.

علائم افسردگی بعد از جدایی چه علائمی می تواند داشته باشد؟

افسردگی پس از جدایی واکنشی کاملاً طبیعی و ضروری است. غم و اندوه برای توانایی پردازش پایان رابطه مهم است و بسیاری از فرایندهای بیولوژیکی ناخودآگاه در بدن و مغز در پاسخ به جدایی. بنابراین بسیاری از علائم این دوست داشتن با علائم افسردگی همزمان است ، اما معمولاً فقط موقتی و یک قسمت طبیعی از جدایی است.

با این حال ، اگر علائم ادامه داشته باشد ، یعنی اگر علائم افسردگی معمولی در طی چندین هفته ظاهر شود ، احساس درد می تواند به افسردگی تبدیل شود. نشانه های این علائم خود علائم نیستند ، زیرا این علائم در افراد سالم پس از جدایی نیز بروز می کند ، بلکه شدت این علائم و روند زمانی آنها است. در یک افسردگی ، بی حالی ، علائم جسمی (مانند اختلالات خواب و تمرکز ، از دست دادن اشتها) اضافه می شوند یا بدتر می شوند. حتی چند هفته پس از جدایی فرد هیچ شادی ای احساس نمی کند ، ساعتها بچه می شود و در بدترین حالت افکار خودکشی دارد. در چنین سیر حوادثی و بروز سایر علائم همراه ، بنابراین افسردگی محتمل است.

تقسیم به استادیوم ها

بسته به شدت افسردگی ، تشخیص آن همیشه آسان نیست علائم افسردگی و برای بیمار و بستگان آسان نیست. بنابراین مهم است که ببینید a روانپزشک یا یک رواندرمانگر تا بتواند بسته به شدت افسردگی ، درمان کافی را برای بیمار فراهم کند. با این حال ، برای اینکه بتوانید کنترل کنید که فرد به چه میزان تحت تأثیر افسردگی قرار دارد ، چند نقطه مرجع وجود دارد که می تواند به عنوان راهنما مورد استفاده قرار گیرد.

با این حال ، این سرنخ ها نمی توانند جایگزین تجزیه و تحلیل حرفه ای توسط a روانپزشک. برای شناختن افسردگی و همچنین در نظر گرفتن آن به عنوان یک افسردگی و نه به عنوان یک خلق و خوی موقتی ، مهم است که بیماران علائم منفی را حداقل به مدت 14 روز داشته باشند. چندین علامت اصلی وجود دارد که باید حداقل برای 14 روز در یک زمان وجود داشته باشد.

علائم اصلی شامل غم و اندوه عمیق ، کاهش علاقه و کمبود انرژی است. علائم ثانویه زیادی نیز وجود دارد. این موارد شامل کاهش تمرکز ، کاهش عزت نفس ، احساس گناه و بی ارزشی ، عدم چشم انداز آینده ، بیخوابی و افکار خودکشی

برای شناختن میزان شدید افسردگی از همه این علائم ، کمک متخصص یک پزشک یا روانشناس لازم است. طبق مقررات موسوم به ICD-10 ، یک بیمار از افسردگی رنج می برد که شدت آن به اندازه خود افسردگی نیست. شناختن افسردگی و پذیرفتن آن به عنوان یک بیماری مهم از اهمیت بیشتری برخوردار است بیماری روانی.

به هر حال ، افسردگی نیز به کمک پزشکی نیاز دارد. بنابراین مهم است که فرد مبتلا افسردگی را تشخیص داده و یا بیمار خود آن را تشخیص دهد و برای جلوگیری از ریشه دار شدن و تداوم آن (مزمن شدن) اقدام کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انواع افسردگی ، اینجا را کلیک کنید. - افسردگی خفیف در صورت داشتن 2 علامت اصلی و 2 علامت ثانویه ، تحت

  • افسردگی متوسط ​​، اگر او دارای 2 علامت اصلی و 3-4 علامت جزئی باشد و از آن رنج ببرد
  • افسردگی شدید در صورت داشتن هر 3 علائم اصلی و 3-4 علائم جزئی.