مرز و جنسیت | سندرم مرز

مرز و جنسیت

سندرم مرز همچنین از نظر جنسی فرد مبتلا از اهمیت بالایی برخوردار است. از آنجایی که مبتلایان دارای «هویت نفس» مختل (به معنای فقدان درک از خود) هستند ، آنها واقعاً خود و ترجیحات جنسی خود را نمی شناسند. مرزنشینان اغلب در تمایز بین "شما" و "من" مشکل دارند و در نتیجه پدیده ای به اصطلاح "شناسایی برآمدگی" است.

به زبان ساده ، این بدان معناست که یک بیمار مرزی می تواند تمایل داشته باشد که همتای خود را تحویل بگیرد. از نظر جنسی ، این بدان معنی است که او به راحتی تصورات جنسی شریک زندگی خود را در دست می گیرد بدون اینکه واقعاً بداند آیا احساس تحریک یا دفع توسط آنها می کند. علاوه بر این ، مرزنشینان تمایل دارند از رابطه جنسی به عنوان نوعی دریچه استفاده کنند.

غرایزی که توسط "من" دست نخورده فیلتر می شوند و کنترل می شوند (یک جز component از شخصیت ، اولین بار توسط فروید توصیف شد) در افراد سالم از نظر روانشناختی ، در بیماران فاقد این ساختار به سادگی در بیماران مرزی زندگی می کنند. بنابراین جای تعجب نیست که بیماران اغلب با اقدامات جنسی پرخطر و تغییر شریک جنسی مکرر مشخص می شوند. بنابراین خطر ابتلا به بیماریهای عفونی مقاربتی مانند HIV افزایش می یابد ، زیرا مبتلایان معمولاً در حین رابطه خود به خودی با افراد ناآشنا یا غریبه ، از خود محافظت کافی نمی کنند.

اختلال مرزی نوعی اختلال است که بیشتر در جوانان رخ می دهد. معمولاً اولین علائم در ظاهر می شود کودکی و با افزایش سن رشد می کنند. به عنوان یک قاعده ، تصویر کامل (با اضطراب ، افسردگی، تمایل به خودکشی و غیره) در سنین 16 تا 18 سالگی ایجاد می شود.

مطالعات طولانی مدت نشان داده است که علائم اختلال مرزی در سنین پیری (بین 40 تا 50 سالگی) به طور قابل توجهی کاهش می یابد. تقریباً 70 تا 75 درصد مبتلایان را زنان تشکیل می دهند ، اگرچه باید به یاد داشت که مردان مبتلا به این اختلال احتمالاً از یک طرف کمتر به پزشک مراجعه می کنند و از طرف دیگر به دلیل جرایم احتمالی ناشی از پرخاشگری ، بیشتر در زندان هستند. . احتمال ابتلا به اختلال مرزی در طول زندگی 1-1.5٪ در کل جمعیت است.

علل

دلایلی که باعث می شود فرد به آن مبتلا شود سندرم مرز هنوز به طور واضح ثابت نشده اند. با این حال ، از آنجا که این بیماری به عنوان یک بیماری شمرده می شود اختلال شخصیت، بدیهی است که علت (ها) غالباً در دوره رشد شخصیت - یعنی کودکی و جوانی البته ، یک استعداد خاص ژنتیکی می تواند به نفع توسعه a باشد سندرم مرزی.

بخصوص اگر نزدیکان درجه یک دارای بیماریهای روانی شناخته شده باشند ، خطر افزایش می یابد. سه م componentsلفه به طور مکرر ذکر شده است که بیماری سندرم مرزی را محتمل می کند: اول ، از دست دادن والدین (مثلاً از طریق جدایی) یا سایر تجربیات ناگوار در کودکی، مانند سردی عاطفی در برخورد با کودک. اگر والدین نتوانند با فرزندان خود همدلی کنند ، این می تواند به عنوان یک تجربه رابطه منفی اولیه در رشد آنها تأثیر بگذارد.

دومین م componentلفه ای که می تواند به طریقی به کودک یا نوجوان آسیب برساند که ممکن است منجر به بیماری مرزی شود ، سو abuse استفاده غیر جسمی است. این شامل سو abuse استفاده عاطفی یا کلامی ، یعنی بی توجهی یا غفلت دائمی از کودک ، اما همچنین "ضرب و شتم" یا توهین مداوم است. م componentلفه سوم سو abuse استفاده جسمی و سو sexual استفاده جنسی است.

ارقام مربوط به تعداد زیادی از مرزها که در دوران کودکی خود در معرض آسیب های مختلف قرار گرفته اند ، نوسان دارد. طبق برخی نظرسنجی ها ، حدود 50٪ از بیماران مرزی در دوران کودکی در معرض خشونت جسمی قرار داشته اند. 70٪ از مبتلایان مورد آزار جنسی قرار گرفتند که در نیمی از این موارد این سو abuse استفاده توسط یکی از اعضای خانواده انجام شده است. 25٪ از بیماران مرزی حتی با والدین رابطه نامحرم داشته اند.