دیسگرامماتیسم: علل ، علائم و درمان

اگر دیسگرامماتیسم وجود داشته باشد ، دستیابی به سیستم قاعده دستوری به تأخیر می افتد یا مانع می شود. این بدان معنی است که ساختار جمله صحیح ممکن است مختل شود. در نتیجه ، بخشهایی از جملات مرتب شده و حذف می شوند.

دیسگرامماتیسم چیست؟

دیسگرامماتیسم به اختلالات رشد زبان تعلق دارد. این امر در شخص مبتلا به این واقعیت مشهود است که قوانین دستوری به اشتباه در شکل گیری جملات و همچنین خم شدن کلمات اعمال می شود. جمله ها به صورت ناقص تشکیل می شوند یا قسمت هایی از جملات پیچ خورده است. به ویژه این نکته قابل توجه است که فعل در جمله نادرست قرار گرفته است ، به عنوان مثال: "کودک می نوشد شیر" علاوه بر این ، از مقالات اشتباه ، موارد و اشکال جمع استفاده می شود. در نتیجه ، دستور زبان را نمی توان طبق استاندارد استفاده کرد.

علل

دلایل مختلفی برای دیسگرامماتیسم وجود دارد ، مانند ورودی زبانی نادرست. با این حال ، این همان چیزی است که کودک برای یادگیری دستور زبان صحیح به آن نیاز دارد. در این مورد ، یادگیری روند مانع می شود احتمال دیگر اختلال رشد زبان ظرفیت بسیار پایین کار است حافظه. در این حالت ، آن قادر به شنیدن کد شنیده شده و مقایسه آن با اطلاعات موجود نیست ، بنابراین اطلاعات از دست می رود و نمی تواند در لحظه مناسب بازیابی شود زیرا در طولانی مدت ذخیره نشده است حافظه. علاوه بر این ، اختلال گفتاری ممکن است به دلیل زودرس باشد کودکی مغز آسیب مانند تصادف ، به یک اختلال روانی رشد. همچنین می تواند ناشی از کم شنوایی باشد ، الف عدم تمرکز, بیماری روانی، اختلالات تماس یا عدم پشتیبانی زبان. اغلب ، در مورد دیسگرامماتیسم ، عوامل مختلفی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند رهبری به اختلال رشد زبان.

علائم ، شکایات و علائم

کودک در صورت وجود دیاگراماتیک قادر به غلبه بر خطاها به طور مستقل نیست. دستور زبان اساساً شامل دو حوزه مختلف است: نحو و مورفولوژی. در حالی که نحو به ساختار جمله ، یعنی ترتیب کلمات اشاره دارد ، مورفولوژی نحوه تغییر کلمات را بسته به نوع کارکردهای آنها در جمله ، توصیف می کند. در دیاگراماتیک ، نحو و مورفولوژی کاملاً قابل تشخیص با دستور زبان متناظر با کودکان هم سن هستند. در صورت تشخیص دیسگراماتیک ، پزشک تجویز می کند گفتاردرمانی. سپس والدین خود یک گفتاردرمانگر را انتخاب می کنند. گفتار درمانی توسط یک متخصص گفتار و گفتار درمانی ارائه می شود ، اما معلمان تنفسی ، صوتی و گفتاری یا گفتاردرمانی نیز در دسترس هستند. از داستان ها و کتاب های تصویری برای تشویق کودک به داستان گویی استفاده می شود و از میزان ناهنجاری های دستوری برای تعیین وجود اختلال گفتاری که نیاز به درمان دارد استفاده می شود. اگر اینگونه باشد ، اصطلاحات دستوری را باید آموخت که این کودکان بسیار دشوار هستند. برای درک و درونی سازی این قوانین مدت زمان زیادی طول می کشد.

تشخیص

متخصص اطفال حداکثر در U9 کودک را معاینه می کند تا مشخص شود که آیا رشد زبانی متناسب با سن وجود دارد یا خیر. با این حال ، والدین یا مربیان معمولاً زودتر متوجه می شوند که کودک در تنظیم صحیح کلمات و شکل گیری صحیح جملات در مقایسه با کودکان هم سن مشکل بیشتری دارد. در این حالت والدین باید بلافاصله با پزشک متخصص اطفال تماس بگیرند. روشهای تشخیصی شامل روشهای آزمون برای بررسی رشد واژگان و شکل گیری قانون دستوری است. هدف از این کار تحلیل گفتار خود به خودی است. در کودکان خردسال ، این امر به راحتی هنگام مشاهده هنگام بازی ثبت می شود. در سن مدرسه ، معمولاً مهارت فرمول نویسی علاوه بر گفتار ارزیابی می شود. اگر دیسگرامماتیسم به موقع یا ناکافی درمان نشود ، اختلال رشد زبان حتی در سنین مدرسه نیز تأثیر خواهد داشت. بنابراین ، اگر سو susp ظنی وجود داشته باشد ، مراجعه به پزشک بسیار مهم است. از طریق اوایل گفتاردرمانی، کمبودهای زبانی کودک را معمولاً می توان در مدت زمان کوتاهی جبران کرد یا حتی به طور کامل برطرف کرد. با این حال ، اگر گفتار درمان درمان ارائه نمی شود ، الگوهای نادرست گفتاری می توانند ریشه دار شوند ، به طوری که می توانند در مدرسه یا نوجوانی یا بزرگسالی تأثیر خود را ادامه دهند.

عوارض

Dysgrammatism مشکل افرادی را که قادر به تولید جملات صحیح دستوری نیستند توصیف می کند. از اشکال دستوری نادرست استفاده می شود ، جملات و ساختار جملات گاهی اوقات ناقص هستند ، زمینه و جریان گفتار از بین می رود. بنابراین ، در صورت مشکوک بودن به دیسگرامماتیسم ، اگر مشکلات در مدرسه روشن نشود ، باید با یک متخصص مشورت شود. دیاگرام گرایی را باید به روشنی از گرامر گرایی متمایز کرد. آگراماتیسم پدیده ای است که در مهاجرانی رخ می دهد که زبان مادری را نمی دانند و فقط می توانند آن را تا یک نقطه خاص یاد بگیرند. این با مادر همپوشانی دارد زبان. این نیاز به درمان پزشکی ندارد و با آموزش موثر زبان آلمانی می تواند بهبود یابد. از سوی دیگر ، دیسگرامماتیسم در درجه اول در بومیانی رخ می دهد که به دلیل نقص رشد یا مغز بیماری ها و آسیب ها ، به طور کامل به گرامر تسلط نداشته و یا تا حدی آن را یاد نگیرید. بر خلاف گرامر گرایی ، بنابراین ، در دیسگرامماتیسم باید به دنبال توصیه های پزشکی برای کنترل بیماری زبان باشد ، چه از طریق آموزش لوگوپدی ، آموزش زبان هدفمند توسط متخصصانی مانند زبان شناسان بالینی یا تکنیک های NLP. اگر گفتار باشد درمان ارائه نشده است ، دیسگرامماتیسم جا افتاده است که می تواند رهبری به ننگ اجتماعی و شغلی افراد مبتلا از کمبود عزت نفس و عقده های حقارت رنج می برند. معلمان ، پزشکان و اعضای خانواده و همچنین محیط اجتماعی باید نشانه های اولیه را جدی بگیرند و سخنرانی را آغاز کنند درمان اقدامات متقابل.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

اگر در ایجاد جملات صحیح از نظر دستورالعمل مشكلات محسوسی وجود داشته باشد ، باید كودك را نزد پزشك برد. پزشک متخصص می تواند تشخیص دهد که آیا دیسگراماتیک واقعاً وجود دارد یا خیر و سپس والدین یا سرپرستان را به کلینیک تخصصی مناسب ارجاع می دهد. از آنجا که احتمال موفقیت درمان هرچه زودتر وجود داشته باشد ، باید در اولین علامت مشکل با پزشک متخصص اطفال مشورت شود. والدینی که متوجه می شوند فرزندشان در حال ساخت جملات غیرمعمول است یا کل کلمات را حذف می کند باید این مسئله را به سرعت روشن کنند. دیسگرامماتیسم بخصوص اغلب در ارتباط با عدم پشتیبانی زبان ، اختلالات تماس یا ضعف رخ می دهد غلظت. به عنوان مثال کودکانی که از یک خانواده مشکل دار یا از خارج از کشور پذیرفته شده اند ، باید در اسرع وقت گفتاردرمانی کنند. اگر اختلال گفتاری ناشی از الف باشد بیماری روانی or مغز آسیب در اوایل کودکی، این نیز باید به سرعت روشن شود. در بیشتر موارد ، با مراقبت جامع و آموزش منظم حداقل می توان مشکلات را تا حد زیادی کاهش داد. تماس های مناسب ، علاوه بر متخصص اطفال ، زبان شناسان بالینی یا کلینیک های تخصصی هستند که آموزش لوگوپدی ارائه می شود.

درمان و درمان

دیسگرامماتیسم را می توان برای مثال با تمرینات موزون-موسیقی برای بهبود حس گفتار و موزون بودن کودک درمان کرد. بخشی از درمان همچنین ایجاد مهارت های گرامری است ، به عنوان مثال ، از طریق بازی های زبانی ، زیرا این امر باعث ایجاد انگیزه در کودک می شود. علاوه بر این ، درمان دیسگرامماتیسم با هدف ارتقا skills مهارت های ادراکی در سطح لمسی ، شنیداری و بینایی است. رویکرد لوگوپدیکی دیگر مدل سازی است. در اینجا ، هدف گسترش توانایی بیان معنایی است. کودکی که از کمبودهای زبانی خود اطلاع دارد ، اغلب دچار بی میلی عمومی در برقراری ارتباط می شود. اغلب مکالمات متعدد در حال حاضر به پیشرفت کمک می کنند. به این ترتیب می توان به عنوان بخشی از درمان ، عزت نفس کودک نیز تقویت شود. با افزایش اعتماد به نفس ، صلاحیت دستوری و در نتیجه دیسگرامماتیسم معمولاً به طور خودکار بهبود می یابد.

چشم انداز و پیش آگهی

در بیشتر موارد ، دیسگرامماتیسم خود را درمان نمی کند ، بنابراین شرط همیشه باید توسط یک پزشک معالجه شود. اگر این بیماری درمان نشود ، می تواند رهبری به عوارض جدی در بزرگسالی و همچنین در کودکی توسعه ، به طوری که به طور قابل توجهی محدود است. بیماران قادر به ایجاد ساختار جمله نرمال نیستند و بنابراین از ناراحتی در گفتار و ارتباط رنج می برند. رشد به تأخیر می افتد ، و مشکلات گفتاری همچنین می تواند به قلدری یا اذیت و آزار در سنین جوانی منجر شود. درمان دیسگرامماتیسم همیشه به تظاهرات دقیق شکایات بستگی دارد و هدف آن تخفیف و گفتار درمانی است. این می تواند بسیاری از شکایات را کاهش دهد ، به طوری که فرد مبتلا نیز می تواند در توسعه بی نظیر شرکت کند. به همین ترتیب ، شکایات روانشناختی نیز برطرف شده و اعتماد به نفس فرد مبتلا تقویت می شود. نتیجه دقیق درمان را نمی توان پیش بینی کرد ، اما در صورت شروع زودهنگام احتمال بهبودی کامل افزایش می یابد. امید به زندگی بیمار با دیسگراماتیک کاهش نمی یابد.

پیشگیری

روش های مختلفی برای جلوگیری از دیسگراماتیک در کودک وجود دارد ، مانند غفلت نکردن از برقراری ارتباط با کودک. علاوه بر این ، باید به رشد متناسب با سن کودک توجه شود تا در مراحل اولیه اختلالات موجود در رشد زبان اصلاح شود و از دیاگراماتیک جلوگیری شود. اضافه بار گرفتن کودک نیز می تواند منجر به این اختلال شود و بنابراین باید به هر قیمتی از آن اجتناب شود. علاوه بر این ، باید از خواب کافی اطمینان حاصل شود ، زیرا غلظت به ویژه برای ساختار صحیح جمله نقش مهمی دارد. کودکی که به طور منظم نمی خوابد بیشتر در معرض خطر ابتلا به دیسگراماتیک است.

پیگیری

درمان سنتی دیسگرامماتیسم شامل گفتاردرمانی است. غالباً ، یک تاخیر در رشد زبان جامع وجود دارد که دیاگراماتیک بخشی برجسته از آن است. برخی از کلینیک ها در زمینه درمان و پیگیری مواردی از این دست تخصص دارند اختلالات گفتاری. نوزادان نارس در درمان چنین اختلالات مشکل خاصی ایجاد می کنند. کودکان مبتلا هر چه زودتر به دلیل اختلالات اکتساب دستور زبان خود تحت درمان قرار بگیرند ، بیشتر پذیرای درمان هستند. از آنجا که سایر اختلالات رشد زبانی نیز معمولاً وجود دارد ، مراقبت های بعدی مفید است. به دلیل سایر کودکان ، که اغلب به این اختلالات واکنش منفی نشان می دهند ، مراقبت های روان درمانی ممکن است مفید باشد. در غیر این صورت گفتار درمانی مسئولیت دارد. اگر کمبودهای موجود در سطح نحو - ریخت شناسی زود درمان نشود ، همگام شدن با دیگران برای کودکان دشوار است. با این حال ، از آنجا که اختلالات معمولاً در اوایل مشاهده می شود ، احتمال درمان و پیگیری آن خوب است. اختلالات ساختار جمله یا دیسگرامماتیسم مربوط به زمینه های کلاسیک درمان در گفتاردرمانی است. در موارد منفرد ، مرحله پیگیری می تواند بسیار طولانی شود. این امر خصوصاً در مواردی رخ می دهد که اختلالات تکامل بیشتر گفتار یا الف یادگیری اختلال وجود دارد. در صورت لزوم با ثبت نام در یک مدرسه خاص می توان به کودک کمک کرد. در آنجا می توان مراقبت از کودکان آسیب دیده را با شدت بیشتری انجام داد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

اساساً ، هرچه زودتر این اختلال درمان شود ، مهارت های از دست رفته در شکل گیری جمله بهتر حاصل می شود. از آنجا که هنوز علت عصبی اختلال یافت نشده است ، درمان با دارو نشان داده نمی شود. در عوض ، تأخیر رشد در تشکیل جمله توسط درمانها جبران می شود ، در این رابطه باید رابطه سازنده ای با کودک از طریق جو اساسی درمانگر خیرخواهانه و تقویت کننده اعتماد ایجاد شود. این درمان معمولاً تحت نظارت یک گفتاردرمانگر انجام می شود ، اما همچنین می تواند با کمک معلمان تنفسی ، صدا و گفتار و همچنین استادان گفتاردرمانی سازماندهی شود. به عنوان مثال ، داستان های تصویری جالب به کودک نشان داده می شود که باید آنها را تشویق کرد تا به طور فعال تکرار کنند. ثابت شده است که موسیقی به عنوان یک محرک در مراقبت از کودکان دیسگراماتیک نیز مفید است ، زیرا ملودی مخصوصاً در هنگام موسیقی ایجاد می شود که در آن کودک از ایجاد "ملودی گفتاری" خود لذت می برد. در درمان مهم است که همه معیارهای اینكه كودك فعالانه صحبت كند و بهتر جملات را بسازد ، به روشی بازیگوشانه انجام می شود و کودک را به وجد می آورد. تنها از این طریق کودک می تواند یاد بگیرد که از زبان و در نتیجه از ارتباطات اجتماعی لذت ببرد و ضعف های دستوری اش با عدم تمایل عمومی به استفاده از زبان مطابقت دارد. در موارد ترک شدید اجتماعی ، مداخله روانشناسان کودک نیز می تواند مفید باشد ، زیرا در اینجا این مسئله ماهیت اساسی دارد.