آسیب شناسی عصبی: درمان ، اثرات و خطرات

نوروپاتولوژی به تغییرات پاتولوژیک سیستم عصبی مرکزی و محیطی در بیماران مرده و همچنین زنده می پردازد. بیوپسی از عضلات و اعصاب یک روش اصلی در نوروپاتولوژی، همراه با نمونه برداری از مایع مغزی نخاعی است. در اروپا، آلمان تنها کشوری است که نوروپاتولوژی یک شاخه مستقل از آسیب شناسی را تشکیل می دهد.

نوروپاتولوژی چیست؟

نوروپاتولوژی به تغییرات پاتولوژیک مرکزی و محیطی می پردازد سیستم عصبی در بیماران متوفی، بلکه در حال حیات. آسیب شناسی به شرایط پاتولوژیک و تغییرات در بدن می پردازد. نوروپاتولوژی شاخه ای از این رشته پزشکی است. با شرایط پاتولوژیک و تغییرات در بافت های عصبی سروکار دارد. تغییرات در مرکز سیستم عصبی در این زمینه قرار می گیرند، مانند کسانی که از منینژ یا محیطی اعصاب. علاوه بر قشر مغز و مخچه، هسته های عصبی جمجمه و نخاع همچنین در آسیب شناسی عصبی نقش دارد. در اروپا، نوروپاتولوژی تنها در آلمان یک رشته مجزا از آسیب شناسی است. رزیدنتی در این رشته به متخصص نوروپاتولوژی در سراسر آلمان واجد شرایط می باشد. مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب و همچنین روانپزشکی باید از آسیب شناسی عصبی متمایز شوند. در حالی که این فوق تخصص های پزشکی موضوعات عملی هستند، نوروپاتولوژی یک موضوع بالینی-نظری است. شروع آسیب شناسی عصبی به قرن هفدهم و یک پزشک انگلیسی به نام تی ویلیس باز می گردد. در قرن نوزدهم، علوم اعصاب اوج گرفت و آسیب شناسی عصبی خود را به عنوان یک تخصص پزشکی تثبیت کرد.

روشهای درمانی و درمانی

مانند هر آسیب شناسی دیگر، نوروپاتولوژی منشا و نحوه توسعه تغییرات در بافت های آلی را مطالعه می کند. در فوق تخصص نوروپاتولوژی، این مطالعه بر روی بافت عصبی از سیستم عصبی مرکزی و محیطی تمرکز دارد. این بافت می تواند با بافت عصبی مطابقت داشته باشد، نخاع بافت یا مغز بافت. با این حال، بافت عضلانی نیز ممکن است در محدوده نوروپاتولوژیست قرار گیرد. علاوه بر منشاء و نحوه ایجاد تغییرات، سیر و پیامدهای بیماری های عصبی نیز در آسیب شناسی عصبی نقش دارد. به عنوان مثال، تغییرات پاتولوژیک سیستم عصبی ممکن است قبل از یک بیماری دژنراتیو عصبی باشد. از سوی دیگر، تومورها یا فرآیندهای ایمونولوژیک نیز می توانند تغییراتی در مرکز و محیطی ایجاد کنند سیستم عصبی. علاوه بر بررسی بافت تغییر یافته از بیمار زنده، کالبد شکافی بیماران فوت شده جایگاه مهمی در نوروپاتولوژی دارد. مهمترین بخش از طیف وظایف نوروپاتولوژیک تحقیقات باقی مانده است. در قرن بیست و یکم، تخریب عصبی ناشی از بیماری هایی مانند آلزایمر این بیماری با توجه به تحقیقات نوروپاتولوژیک نقش مهمی دارد. با این حال، نورایمونولوژی همچنین در تحقیقات نوروپاتولوژیک در زمینه بیماری هایی مانند اسکلروز متعدد. مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب به ویژه از یافته های آسیب شناسی عصبی استفاده می کنند. به عنوان مثال، آنها بر اساس یافته های تحقیقات نوروپاتولوژیک، پیشگیرانه، تشخیص و درمان بیماری های مختلف سیستم عصبی را توسعه می دهند. بحث در مورد نتایج تحقیقات نوروپاتولوژیک و مشاهدات جدید در حوزه نظری امری عادی است. به عنوان یک قاعده، بحث های بین رشته ای با همکاران در زمینه های پزشکی عملی به طور خاص انجام می شود. از آنجایی که آسیب شناسی عصبی به خودی خود عملی نیست، بلکه بالینی-نظری است، در واقع هیچ بحثی در مورد طیف درمانی در محدوده این تخصص وجود ندارد. نوروپاتولوژی بررسی و شفاف سازی بیماری های عصبی را بر عهده دارد. درمان واقعی توسط رشته های عملی مانند مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب انجام می شود. احتمالاً روانپزشکی نیز ممکن است درمان را ارائه دهد. این امر در مورد اختلالاتی که در طول معاینات نوروپاتولوژیک مستقل از تغییرات پاتولوژیک در سیستم عصبی هستند، صدق می کند.

روشهای تشخیص و معاینه

یکی از مهمترین اقدامات در نوروپاتولوژی، بیوپسی عضلانی است. در چنین بیوپسی، پزشک بافت عضلانی تغییر یافته پاتولوژیک را از بیمار خارج می کند و علت تغییر را در آزمایشگاه بررسی می کند. این روش عمدتاً در مواقعی که مشکوک به بیماری‌های عضلانی است استفاده می‌شود. حذف بافت عصبی از سیستم عصبی بیشتر برای تشخیص بیماری های عصبی استفاده می شود. به ویژه، بیماری های دمیلینه کننده را می توان با این روش تشخیص داد. مغز بیوپسی نیز به عنوان بخشی از آسیب شناسی عصبی انجام می شود. در این نوع نمونه برداری از بافت، معمولاً یک سوراخ کوچک در داخل بافت ایجاد می شود جمجمه استخوان در این سوراخ، پزشک یک سوزن توخالی را وارد می کند که برای برداشتن بافت استفاده می شود. بافت برداری بافت از نظر بیوشیمیایی و مولکولی در آزمایشگاه بررسی می شود. به این ترتیب الف بیوپسی اجازه می دهد تا علل احتمالی بیماری را محدود کند. هنگام نمونه برداری و بررسی تغییرات تومور در سیستم عصبی مرکزی و محیطی، نوروپاتولوژی با زمینه آسیب شناسی مولکولی همپوشانی دارد. این رشته پزشکی بر تجزیه و تحلیل توالی ژنومی سلول های تومور تمرکز دارد. در نوروپاتولوژی، نمونه برداری از بافت های عصبی می تواند در طول کالبد شکافی و معاینه پس از مرگ نیز انجام شود. در این زمینه، نمونه برداری بافت در درجه اول برای تحقیقات نوروپاتولوژیک استفاده می شود. به اندازه جمع آوری عضلات مهم است، مغز و بافت عصبی مجموعه ای از نمونه های مایع مغزی نخاعی برای آسیب شناسی عصبی است. CSF همچنین به عنوان مایع مغزی نخاعی شناخته می شود و حفره های مغز را پر می کند. از مغز، این مایع مغزی نخاعی به فضاهای CSF خارجی تخلیه می شود. فرآیندهای پاتولوژیک در سیستم عصبی مرکزی در CSF در افزایش تعداد سلول ها یا غلظت انحراف سایر مواد منعکس می شود. مایع مغزی نخاعی از فضای پایینی مایع مغزی نخاعی به عنوان بخشی از نمونه CSF گرفته می شود. این فضای CSF در ناحیه ستون فقرات قرار دارد و برای نمونه برداری سوراخ می شود. بررسی مایع مغزی نخاعی جمع آوری شده جهشی را در تشخیص بیماری های مختلف عصبی امکان پذیر کرده است.