Microsaccades: عملکرد ، وظیفه و بیماری ها

میکرو ساکدها حرکات حداقل چشم هستند که نقشی اساسی در درک بینایی دارند. بدون یک میکرو ساکت در ثانیه ، مغز به درک بصری دست پیدا نمی کند زیرا فقط میکرو ساکدها جابجایی نور را در شبکیه ایجاد می کنند. این جابجایی برای گیرنده های شبکیه مهم است تا اطلاعات بصری را به آن منتقل کنند مغز.

میکرو ساکار چیست؟

مقطعی از چشم انسان که اجزای تشریحی آن را نشان می دهد. برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک کنید چندین نوع حرکت چشم وجود دارد. یکی تثبیت است ، که مربوط به حالت استراحت چشم در یک نقطه ثابت خاص است. با این حال ، حتی وقتی چشم در حالت ثابت حرکتی قرار دارد ، حرکت ریز حرکتها در هر ثانیه رخ می دهد. به چنین ریزگردهایی میکرو ساکاد گفته می شود. چشم در هر ثانیه بین یک تا سه میکرو ساکار می سازد. در طی این حرکات ناگهانی فلاش با دامنه های بین سه تا 50 دقیقه زاویه ای ، نور حادثه به شبکیه چشم منتقل می شود. فقط از طریق همین میکرو ساکدها است که در نهایت تصورات تصویری امکان پذیر است. گیرنده های شبکیه چشم عمدتا به تغییر نور واکنش نشان می دهند. بنابراین ، جابجایی نور از یک ناحیه شبکیه گیرنده به منطقه دیگر باعث واکنش گیرنده ها می شود و در نهایت بینایی را امکان پذیر می کند. اصطلاح "سازگاری محلی" به یک پدیده بصری اشاره دارد که به افراد اجازه می دهد محرکهای ثابت را در تصویر بصری درک کنند ، اما آنها را ثابت نمی دانند. این اثر در شرایط خاص محیطی رخ می دهد. این واقعیت که انسانها در زندگی روزمره به دلیل سازگاری موضعی چشم دچار مشکلات درک بینایی نمی شوند ، به نوبه خود مربوط به میکرو ساکارها است.

کارکرد و وظیفه

دامنه میکرو ساکاردها از پنج تا 50 دقیقه زاویه ای است. برای میکرو ساکدها ، حداکثر سرعت حرکت به صورت خطی به فاصله بستگی دارد. بنابراین ، دامنه هر هشت درجه / ثانیه است که از پنج دقیقه زاویه ای شروع می شود. به همین ترتیب ، در دامنه های حدود 80 دقیقه زاویه ای حدود 50 درجه در ثانیه است. میکرو ساکدها یا با رانش هایی با سرعت کم مطابقت دارند یا بخشی از اصطلاحاً ریز حرکت ها در میان حرکات چشم هستند. در زمینه حرکتهای کوچک ، ساکادها را قسمت میکروترمور حرکت نیز می نامند. هر میکروساکاد خطوط نگاه را به نقطه ثابت تغییر جهت می دهد. از نظر فیزیولوژیکی ، چشم ها با حرکت دادن برای همیشه از نقاط ثابت منحرف می شوند تا از پدیده سازگاری موضعی جلوگیری کنند. میکرو ساکدها یکی از اساسی ترین م componentsلفه های توانایی درک بینایی هستند. آنها اطمینان می دهند که چشم به طور دائمی محرک های بینایی را از محیط به بدن منتقل می کند مغز و آنها را از ادراک در زمینه سازگاری محلی فیلتر نمی کند. سازگاری موضعی ضروری است زیرا بدون آن انسان بطور دائمی رگهای ریز چشم خود را بالاتر از محرک های محیط درک می کند. انسان ها از جمله موجودات کنترل شده با چشم هستند که در درجه اول با درک ادراک بصری در محیط خود راه پیدا می کنند. اینکه آنها قادر به انجام این کار هستند ، گاهی اوقات به دلیل پدیده هایی مانند سازگاری محلی و میکروساکدها است. به طور معمول ، میکرو ساکاردها هر ثانیه یک تا سه بار اتفاق می افتند. میزان مربوطه به شخص بستگی دارد و همچنین به عوامل تأثیرگذاری از جمله مرتبط است خستگی. دانشمندان اکنون فرض می کنند که فرآیندهای عصبی مشابه با آنهایی که در تولید ساکارها نقش دارند ، در تولید میکرو ساکارها نقش دارند. بنظر می رسد ساختارهای عصبی مشترک زمینه ساز حرکات هستند. حرکات رانش چشم از یک نقطه ثابت به همان اندازه خودکار و غیر ارادی هستند که میکرو ساکاس های اصلاحی چشم را دوباره به نقطه ثابت می رسانند. این فرایندها بندرت آگاهانه درک می شوند و در بازه زمانی کمتر از یک ثانیه رخ می دهند.

بیماری ها و اختلالات

مایکروساکدها از نظر بالینی در درجه اول در زمینه فلج عضلات چشم هستند. در بیشتر موارد ، فلج های این نوع با بیماری های عصبی مرتبط هستند و بنابراین با ضایعات عصبی در منطقه تأمین شده توسط عضلات آسیب دیده مطابقت دارند. هنگامی که عضلات چشم فلج می شوند ، گاهی اوقات میکرو ساکاردها دیگر نمی توانند انجام شوند. این می تواند عواقب مهلکی برای درک بینایی به همراه داشته باشد. از آنجا که گیرنده های موجود در شبکیه تقریباً منحصراً به تغییر شرایط نوری واکنش نشان می دهند ، میکرو ساکارها باعث تغییر نور در شبکیه می شوند. هنگامی که میکرو ساکارها دیگر نمی توانند رخ دهند ، فقط محرک های نوری ثابت به چشم می رسند سر تعمیر شد. این پدیده با از دست دادن مطلق بینایی کامل همراه است. این امر همچنین به عنوان کاهش بینایی ناشی از گیرنده شناخته می شود خستگی. به این ترتیب ، یک بیمار با عضلات فلج چشم به طور موقت نابینا می شود سر از خارج ثابت شدند سر حرکت می تواند محرک های نوری را در شبکیه چشم به روشی مشابه میکرو ساکارها منتقل کند. بنابراین ، هنگامی که بیمار می تواند دوباره سر خود را حرکت دهد ، ممکن است علی رغم فلج عضله چشم ، دوباره چیزی را ببیند. یک پزشک می تواند با ثابت شدن سر ، فلج عضلات چشم را دنبال کند ، زیرا میکرو ساکارهای جلوگیری شده از فلج در این وضعیت می توانند رهبری به موقت کوری. نوری که به طور مداوم روی شبکیه می افتد به گیرنده های مختلف بدون میکرو ساکاد منتقل نمی شود ، که عمدتا بر دید محیطی در گوشه چشم تأثیر می گذارد. میدانهای شبکیه پذیرا در سلولهای شبکیه حاشیه خیلی بزرگ هستند و امکان جابجایی محرکهای نور حادثه ای را در زمینه میکرو ساکارهای دیگر فراهم نمی کنند. در میدان دید مرکزی ، تغییر محرکهای نوری ممکن است از طریق سایر حرکتهای کوچک رخ دهد زیرا سلولهای شبکیه مرکزی اندازه کوچکتری نسبت به سلولهای شبکیه محیطی دارند. این باعث می شود که زمینه های پذیرایی در مرکز کوچکتر شود ، بنابراین جابجایی محرک های نور به راحتی امکان پذیر است.