ضایعه عصب تروکلئار می تواند باعث فلج تروکلئار شود. برای تشخیص چنین فلج عصب تروکلئار و عضله مایل فوقانی ، پزشک از Bielschowsky استفاده می کند سر آزمایش عصب برخلاف بسیاری از روشهای تشخیصی دیگر ، آزمایش هیچ خطری ندارد و هیچ عارضه جانبی ندارد.
آزمون منفی سر Bielschowsky چیست؟
فلج عصب تروشئل می تواند یک یا هر دو طرف آن را تحت تأثیر قرار دهد سر. برای تشخیص آنها ، پزشک از آنچه Bielschowsky نامیده می شود استفاده می کند سر آزمایش عصب در اصطلاح فلج عصب تروكلئار ، بیمار از ضایعه عصب تروكلئار رنج می برد. این چهارمین عصب جمجمه است که ضایعه آن می تواند منجر به فلج کامل یا پارسی عضله مورب فوقانی شود. این عضله عضله فوقانی مورب چشم است که فقط شامل فیبرهای حرکتی عصب حلقوی است. فلج عصب تروشئل می تواند یک یا دو طرف سر را درگیر کند. برای تشخیص آنها ، پزشک از آزمایش به اصطلاح شیب سر Bielschowsky استفاده می کند. بر این اساس ، تست پینچ سر یک روش تشخیصی است که به طور خاص برای تشخیص یا رد ضایعات عصب تروشئال طراحی شده است. برای آزمون خرج سر نیازی به ابزار نیست. پزشک به سادگی وضعیت سر را به بیمار آموزش می دهد. در برخی از موقعیت های سر ، حین آزمایش حرکت غیر عادی چشم رخ می دهد ، که نشان دهنده پارسیس عصب تروکلئار است. این حرکات غیر عادی چشم شامل ، به عنوان مثال ، انحراف نگاه عمودی است. اگر این پدیده در طول آزمایش مشاهده شود ، تشخیص فلج عصب تروکلئار یک طرفه یا دو طرفه انجام می شود. نام آزمایش شیب سر Bielschowsky است که برای اولین بار روش آزمایش تشخیصی را توصیف کرد.
عملکرد ، اثر و اهداف
فلج عصب تروکلئار در نتیجه ضایعات عصب جمجمه IV رخ می دهد که به آن عصب تروکلئار نیز می گویند. علل ایجاد چنین ضایعاتی ممکن است مادرزادی باشد. با این حال ، فلج نیز ممکن است اکتسابی باشد و بنابراین پس از ضربه ، تغییرات عروقی یا آنوریسم رخ می دهد. به همان اندازه شایع است که فلج در شرایط میکروآنژیوپاتی دیابتی و آپوکسی همچنین ممکن است تنظیمات نشانگان سینوس کاورنوزوس یا سینوس کاورنوزوس باشد ترومبوز. با این حال ، در بیشتر موارد ، این یک فلج عصب تروکلئار ایدیوپاتیک است که علت آن را نمی توان یافت. پارزیس باعث از بین رفتن عضله مورب فوقانی می شود ، بنابراین حرکات چشم تحت تأثیر عضله مورب تحتانی قرار می گیرد که با آن مخالف است. این علامت به عنوان مثال ، در هنگام ایجاد حرکت مناسب چشم ، در انحراف نگاه چشم خود را نشان می دهد. چشم به محض انحراف به سمت بالا است جمع کردن از نگاه لازم است اگر قرار است نگاه پایین بیاید ، چشم به سمت بالا منحرف می شود. عدم انطباق نگاه باعث ایجاد تصاویر دوتایی می شود. این دوبینی به اصطلاح معمولاً با کج شدن سر به طرف مقابل جبران می شود. این پدیده با نام تورتیکولیس چشمی نیز شناخته می شود. انحرافات عمودی نگاه با دوبینی مشخصه بدون شک با کمک آزمایش شیب سر Bielschowsky قابل تشخیص است. این آزمایش معادل آزمایش تحریک است که در آن پزشک از بیمار می خواهد سر را به سمت همان طرف متمایل کند. به محض اینکه بیمار با آسیب احتمالی سر خود را به پهلو خم می کند ، نگاه او به سمت بالا بر روی چشم آسیب دیده منحرف می شود. این پدیده انحراف عمودی نگاه را تأیید می کند. در اکثر موارد ، بیمار در این لحظه از دید دو یا بیشتر کم یا زیاد شکایت دارد. بنابراین ، انحراف عمودی نگاه باعث دوبینی عمودی می شود ، که به طور مشخص در طول آزمون رخ می دهد. سپس پزشک از بیمار می خواهد سر خود را به طرف مقابل متمایل کند. به محض اینکه بیمار سر خود را به طرفین بدون ضایعه عصب متمایل می کند ، اختلاف قد چشم برابر می شود. در نتیجه ، دیپلوئیدی کاهش می یابد. بنابراین آزمایش شیب سر Bielschowsky می تواند ، در زمینه پارسیس عصب تروكلئار ، مشخص كند كه پارز یك طرفه است یا دو طرفه. اگر پارز یک طرفه باشد ، آزمایش همچنین به پزشک این امکان را می دهد تا تشخیص دهد کدام طرف تحت تأثیر قرار گرفته و به این ترتیب محل ضایعه عصبی را بهتر ارزیابی کند.
خطرات ، عوارض جانبی و خطرات
هیچ خطر و عوارض جانبی مرتبط با آزمایش عصب سر Bielschowsky وجود ندارد. از آنجا که این یک آزمایش تحریک برای دید دوگانه مرتبط با پارز است ، بیماران ممکن است آزمایش را ناخوشایند بدانند. با این حال ، تصاویر مضاعف تحریک شده فقط تا زمانی که سر به طرف ضایعه متمایل باشد ، دوام می آورند. به عنوان یک قاعده ، تست شیب سر Bielschowsky حداکثر چند دقیقه طول می کشد. این موضوع ارتباط بالینی آن را در زمینه فلج عصب تروکلئار توضیح می دهد. یک روش سریعتر تشخیصی برای پدیده پارتیک به سختی قابل تصور است. علاوه بر این ، از آنجا که خطرات و عوارض جانبی مرتبط با روش آزمایش وجود ندارد ، روش تشخیصی به طور خودکار به کسانی که احتمال خطرات و عوارض جانبی دارند ترجیح داده می شود. به عنوان مثال ، قبل از انجام MRI یا تصویربرداری دیگر برای تصویربرداری از عصب چهارم جمجمه ، ابتدا از آزمایش خرج کردن سر Bielschowsky برای تعیین احتمال ضایعه عصب استفاده می شود. اگر تست منفی سر نتیجه پاتولوژیک نداشته باشد ، ممکن است تصویربرداری با کنتراست لازم نباشد. عامل کنتراست، به عنوان مثال ، می تواند عوارض جانبی مانند سردرد و تهوع، که ممکن است بیمار پس از آزمایش منفی نیاز به سر در امان بماند. با این وجود می توان گفت که یک تست منفی فقط در صورت عدم انحراف نگاه ایجاد می شود. انحراف عمودی چشم آسیب دیده یک پدیده عینی است که پزشک می تواند با چشم خود مشاهده کند و بنابراین تعمیم داده است قابلیت اطمینان. در مقابل ، دید دوگانه یک پدیده ذهنی است. بنابراین ، اگر بیمار در هنگام شیب سر از دید دو نفر شکایت کند ، اما پزشک نمی تواند هرگونه انحراف نگاه را مشاهده کند ، نمی توان تشخیص عینی را فقط بر اساس آزمایش انجام داد.
