چگونه می توانم حافظه خود را تربیت کنم؟ | حافظه

چگونه می توانم حافظه خود را تربیت کنم؟

روشهای مختلفی برای آموزش و احتمالاً حتی بهبود وجود دارد حافظه و مغز عملکرد به این ترتیب. آنچه در همه آنها مشترک است ، چالش وظایف جدید و قبلاً ناشناخته است. به عنوان جایگزینی برای حافظه آموزش ، اصطلاحاتی مانند مغز آهسته دویدن یا مغز تفکر همچنین استفاده می شود

همه آنها به واحدهای ورزشی اشاره دارند که برای خنثی کردن پیری طبیعی و در نتیجه کاهش آن در نظر گرفته شده اند حافظه کارایی. به منظور متوقف کردن فعال کاهش حافظه ، سلولهای عصبی جدید در مغز باید تحریک شود ، در نتیجه مناطقی را فعال می کند که در غیر این صورت فعالیت کمتری دارند یا ارتباطات بین مناطق مغزی را برقرار می کنند. حفظ خالص این تأثیرات را ندارد و بنابراین فقط یک اثر است تحمل ورزش برای مغز

از طرف دیگر ، تمریناتی که در آن شما باید فعالانه ارتباطات جدید برقرار کنید و در نتیجه به تمرکز زیادی نیاز دارید ، حتی باعث بهبود عملکرد حافظه در طولانی مدت می شوند. اگر تمرینات را با زندگی روزمره خود تطبیق دهید ، تأثیرات آموزش نیز در آنجا بیشتر قابل مشاهده است. یک مثال گویا می تواند موارد زیر باشد: در حالی که حفظ سرسختانه توالی اعداد یا نام شهرها را می توان به جای مغز آهسته دویدن، یکی حافظه را به روشی تعاملی به چالش می کشد ، به عنوان مثال با این کار که شخص بدون روش استفاده شده زمان کار را انجام می دهد و مسیر انحرافی را طی می کند یا زمان مجله استفاده شده را روشن می کند سر و برعکس می خواند.

نکته اصلی این است که هر از گاهی فعالیت ها و رویه های عادی را از بین ببرید و آنها را خلاقانه تغییر دهید.یادگیری یک زبان جدید در دوران پیری می تواند آموزش خوبی برای حافظه باشد. مناسب ترین زبان زبانی است که بتوان در تعطیلات بعدی از آن استفاده کرد. این از یک طرف با انگیزه کمک می کند ، از طرف دیگر مغز می تواند خیلی راحتتر چیزها را ذخیره کند ، که می تواند مفید باشد.

اما همچنین احساسات و تصاویر می توانند مفید باشند. اگر کسی احساس خوبی داشته باشد ، مغز وی مملو از چندین ماده پیام رسان است که می تواند به طور قابل توجهی بهبود یابد یادگیری روند. بسیاری از مربیان حافظه همچنین به پیوند بین محتوای حافظه و تصاویر متکی هستند ، که می تواند به عنوان مثال یک داستان متراکم بهتر از موارد منفی در لیست خرید بازیابی شود.

یک معیار مهم برای انتخاب آموزش مناسب حافظه باید این باشد که با عملکرد فردی کاربر مطابقت داشته باشد. ورزش هایی که بسیار آسان هستند می توانند به سرعت منجر به چالش زیربنایی و در نتیجه کسالت شوند ، در حالی که کارهای بسیار دشوار می توانند منجر به ناامیدی شوند. یک نشانگر خوب برای درجه سختی می تواند خستگی باشد.

به عنوان مثال ، خستگی مختصر پس از انجام وظایف ، نشانه کار مغز و در نتیجه آموزش آن است. علاوه بر این ، باید مراقبت شود تا تمرینات یکنواخت نشوند و تنوع کافی وجود داشته باشد. از یک طرف ، این انگیزه را افزایش می دهد ، اما از طرف دیگر مناطق مختلف مغز را نیز به طور مداوم به چالش می کشد ، که می تواند برای عملکرد کلی مغز از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار باشد.