موسیقی درمانی: ورود به دنیای صدا

وی گفت: "او فقط موسیقی را دوست دارد وقتی که بلند باشد ، وقتی که او را در موسیقی صدا کند معده"هربرت گرونیمایر" را در سال 1984 آواز خواند و برای بسیاری از مردم برای اولین بار روشن ساخت که افراد ناشنوا ارتعاشات را از طریق بدن خود می گیرند و درک می کنند. با این حال ، درک ارتعاشات تنها یک وجه موسیقی است درمان - بیدار شدن از احساسات و خاطرات یکی دیگر است.

موسیقی به عنوان وسیله ارتباطی

موسیقی به عنوان یک وسیله ارتباطی عمل می کند. نه فقط برای آواز خواندن اظهارات عاشقانه Schmaltzy در بالکن های متزلزل یا پخش صدای بلند اعتقادات سیاسی به جهان. در پزشکی ، از زمان های بسیار قدیم برای بهبود بیماری های بی شماری از موسیقی استفاده می شده است. شعارهای معبد از امپراطوری سومری که کاملاً در آداب و رسوم شفابخشی ادغام شده بود ، نقل شده است. در طول دوران باستان تا سال 1550 ، موسیقی بخشی جدایی ناپذیر از آموزش پزشکان پزشکی بود. در حال حاضر ، موسیقی درمان پس از جنگ جهانی دوم یک جهش شدید را تجربه کرده است. امروز موسیقی درمان به عنوان "استفاده هدفمند از موسیقی در چارچوب رابطه درمانی برای بازیابی ، حفظ و ارتقا mental ذهنی ، جسمی و روحی تعریف شده است سلامت" این شامل تمام مفاهیم روان درمانی موسیقی درمانی است که در پزشکی استفاده می شود. این در مورد آواز "درست" یا "غلط" یا موفقیت دروس پیانو نیست.

رویکرد موسیقی به افراد مبتلا به افسردگی

موسیقی درمانی غالباً در مواردی که راههای معمول ارتباطی از کار بیفتد ، استفاده می شود. برای شایعترین اختلالات روحی و روانی در افراد مسن - افسردگی و پیر جنون - موسیقی درمانی پشتیبانی و کمک می کند. افراد افسرده که در دنیای عاطفی خود گیر افتاده اند ، اغلب با موسیقی در ترک سفتی احساسی خود و درگیر شدن دوباره با زندگی موفق می شوند. با این حال ، روش موسیقی درمانی در افراد افسرده باید به عهده درمانگران باشد. موسیقی درمانی همیشه در یک مفهوم کلی درمانی ادغام می شود و در آنجا به طور شایسته ای نظارت می شود - صرفاً پخش سی دی کافی نیست.

موسیقی درمانی در برابر فراموشی

برای افراد مبتلا به سن جنون، موسیقی وسیله انتخابی برای بیدار کردن خاطرات است. زیرا تجربیات موسیقی شکل دهنده در جوانی و افراد با سن ساخته می شود جنون معمولاً در واقعیت زندگی می کنند کودکی و نوجوانی ، موسیقی درمانی می تواند در اینجا با تجربیات و ماجراهایی که بیماران آنها فراموش نکرده اند ارتباط برقرار کند. بسیاری از بیماران مبتلا به زوال عقل سنی که دیگر نام اقوام خود را به خاطر نمی آورند به راحتی می توانند از دوران جوانی ترانه بخوانند. برای بسیاری از بیماران ، این تجربه به تنهایی کیفیت زندگی است. موسیقی به احساساتی می پردازد که فراتر از توانایی های کلامی و شناختی است. برعکس ، تحرک نیز می تواند از این طریق دوباره تحریک شود: رقص با موسیقی اغلب به طور خودجوش دنبال می شود زیرا ریتم و موسیقی با بدن ارتباط برقرار می کنند. شناخت این پتانسیل وظیفه موسیقی درمانی است که باید بر اساس آن با هر بیمار جداگانه برخورد کند. بنابراین اصطلاح "درس موسیقی در خانه سالمندان" مسلماً رویکرد موسیقی درمانی در مراقبت های سالمندان را رعایت نمی کند.

با جغجغه و رشته های نرم

درمانگر تصمیم می گیرد چه نوع موسیقی ، کدام سازها و تا چه اندازه موسیقی به صورت درمانی استفاده شود. به عنوان مثال ، بسیاری از درمانگران از ابزار Orff استفاده می كنند ، كه نیازی به آموزش موسیقی قبلی بیماران ندارد. اگر قرار است احساس و درک بدن پشتیبانی شود ، از "صندلی صدا" نیز استفاده می شود. بیمار به حالت ایستاده در حالی که پشت به پشتی در صندلی نشسته است ، در پشت آن رشته های فولادی ساخته می شوند تا توسط درمانگر لرزش ایجاد کنند. صدا روی صندلی روی کل بدن درک می شود و ستون فقرات به عنوان مرکز فیزیکی انتقال ارتعاش شناخته می شود. درمانگران از صندلی صوتی قدردانی می کنند زیرا به بیمار امکان می دهد حالت ایستاده اما راحتی داشته باشد که از ذهن آگاهی و آگاهی درونی پشتیبانی می کند. بیمارانی که از احساس رحمت دیگران می ترسند یا به دلیل ناتوانی جسمی بسیار درمانده هستند ، خصوصاً از ابزار جدید درمانی بهره مند می شوند. از کاناپه های صوتی برای نوزادان و کودکان یا افراد دارای معلولیت شدید نیز استفاده می شود که می توان صداها را در کل بدن درک کرد.

آرامش برای جسم و روح

موسیقی - اعم از اینکه در درجه اول توسط بیمار شنیده یا پخش شود - در خدمت مخاطب عاطفی بیمار است و از این طریق می تواند تنش را از بین ببرد و دسترسی ارتباطی به بیمار را پیدا کند. بر این اساس ، موسیقی به عنوان یک عنصر سازنده در مورد استفاده قرار می گیرد سلامت روان و روان درمانی کودکان. از آنجا که حس شنوایی طولانی ترین عملکرد را دارد ، حتی بیماران جدی که می توانند از طریق موسیقی حل شوند. مطالعات نشان داده است که با استفاده از حس شنوایی از طریق صدا ، صدا و گفتار می توان به این بیماران پرداخت. در همان زمان ، احساسات نیز منتقل می شوند. اعتماد ، امنیت و نزدیکی طنین انداز است. اندازه گیری ها نشان می دهد که عمیق تر و منظم تر است تنفس و ضربان قلب آهسته تر دنبال کنید - تمدد اعصاب و آرامش رخ می دهد.

موسیقی درمانی برای بیماران کومای کشی

بنابراین ، موسیقی درمانی به عنوان درمان کمکی برای بیماران در حالت رویشی استفاده می شود. در این بیماران ، آسیب دائمی به دلیل تأثیرات خارجی مانند تصادف ، خونریزی در داخل بدن رخ داده است مغز یا فقدان موقت اکسیژن. در گذشته فرض بر این بود که افراد در شرایط رویشی از محیط اطراف خود آگاهی ندارند. این بیماران اغلب با چشمان باز در تختخواب خود دراز می کشند اما تقریباً بی حرکت هستند. برای ناظران بیرونی ارزیابی آنچه در داخل آنها می گذرد دشوار است. امروز ، ما این را می دانیم اغماء بیماران به توجه و محرکهای حسی خاص پاسخ می دهند. بسیاری از بیماران در روند خود بهبود می یابند اغماء، که می تواند موقتی یا دائمی باشد. به همین دلیل ، موسیقی درمانی معیارهای همچنین توسط انجمن مitutionsسسات بیمه بازنشستگی آلمان توصیه می شود.