شیدایی حسادت: علل ، علائم و درمان

وهم حسادت ، شبیه سایر اوهام ، با اطمینان ذهنی مشخص می شود که فقط همین است و غیر این نیست. شخص متوهم را حتی با تلاش برای روشن کردن نمی توان از این عقیده منصرف کرد. او نمی تواند از تصور غلط خود فاصله بگیرد ، بنابراین این اوهام آشکار اغلب استفاده از دارو را ضروری می کند.

توهم حسادت چیست؟

هنگامی که حسادت ابعاد بیمارگونه پیدا کند ، از یک توهم حسادت صحبت می شود. در این حالت فرد مبتلا متقاعد می شود که شریک زندگی اش او را فریب می دهد یا فریب می دهد. حتی اگر هیچ دلیل یا مدرکی مبنی بر خیانت فرد مقابل وجود نداشته باشد ، به آن اطمینان دارد. حسادت آسیب شناختی نیز ممکن است همراه باشد اسکیزوفرنیا، پارانویا ، و اعتیاد به نوشیدن الکل. وهم حسادت با این واقعیت مشخص می شود که فرد مبتلا یک موقعیت کاملا متفاوت از یک فرد سالم را تجربه می کند. او در یک موقعیت پیش پا افتاده یا حتی بدون هیچ مناسبتی ، تخیلات وسواسی به وجود می آورد. علاوه بر این ، تمایل به استفاده از خشونت اغلب به خصوص در مردان رخ می دهد.

علل

توهم حسادت ، که متعلق به اختلالات هذیانی است ، اغلب همراه با اختلالات روانی رخ می دهد ، به عنوان مثال ، اسکیزوفرنیا و پارانویا ، اما اعتیاد به نوشیدن الکل همچنین یک علت شایع است. در مورد دوم ، عوامل مختلفی می توانند به ایجاد یک توهم کمک کنند ، به عنوان مثال ، دفاعی شریک زندگی ، مشکلات زناشویی ناشی از الکل مشکلات ، احساس گناه و محدودیت ها از نظر قدرت. الکل- افراد وابسته غالباً از توهم حسادت برای مقصر دانستن و کنار زدن آن استفاده می کنند. همچنین دور از ذهن نیست که عدم اعتماد به نفس دلیل این حسادت اغراق آمیز باشد. اگر فرد حسود خود را دوست داشتنی بداند ، معمولاً باور ندارد که شریک زندگی او را صادقانه دوست دارد. در نتیجه ، ترس مداوم از دست دادن شریک زندگی وجود دارد. تجربیات منفی گذشته نیز نقش دارد. اگر خیانت در روابط قبلی رخ داده باشد ، یک حسادت است شیدایی می تواند توسعه یابد تجربیات ضرر از کودکی همچنین می تواند در این امر سهیم باشد و باید از طریق آنها کار شود ، به عنوان مثال در روان درمانی. علامت گذاری افسردگی نیز عامل موجهی برای ایجاد حسادت بیمارگونه است. این روشن می کند که حسادت شیدایی معمولاً با یک اختلال اساسی همراه است که باید درمان شود.

علائم ، شکایات و علائم

توهم حسادت که به طور معمول از انواع اشکال توهم قابل تشخیص است ، با ناتوانی در قدم برداشتن از دیدگاه فرد همراه است. فکر خیانت احتمالی شریک زندگی برای مبتلایان چنان مسلط می شود که وسواس این ترس را در افکار خود پیدا می کنند. این امر منجر به تغییر رفتار می شود ، که از جمله موارد دیگر ، اساس اعتماد به شریک زندگی را از بین می برد. بنابراین اتفاق می افتد که اشیا personal شخصی شریک زندگی توسط شخص مبتلا مورد بررسی قرار می گیرد تا شواهد ادعایی پیدا شود. همچنین کنترل مداوم فعالیت ها با تماس های کنترلی یا تمایل دائمی به حضور در آن متعلق به آن است. در عین حال ، توضیح واقعیت ها برای شخص مبتلا به حسادت کافی نیست شیدایی. حتی وقتی مشخص شود که پارانویای حسادت وی فاقد هرگونه مبنایی است ، از دیدگاه خود عقب نشینی نمی کند. این می تواند رهبری در مورد استفاده از خشونت کلامی و جسمی به یک آستانه مهار کاهش یابد ، که در موارد فردی نیز می تواند منجر به خشونت شدید جسمی با عواقب مرگبار نسبت به شریک زندگی شود. شخص مبتلا خودش را در شرایطی دائمی قرار می دهد فشار به دلیل توهم او رنج روانی - روانی ، مانند سردرد و مشکلات گوارشی، می تواند نتیجه باشد. نشانه های توهم حسادت عدم پذیرش حقایق مربوط به وفاداری شریک زندگی است. این عقیده که ممکن است یک شریک زندگی وفادار باشد آنقدر حیاتی می شود که اقدامات و گفتگوهای بیشتر و بیشتر فقط حول همین یک مسئله می چرخد. افراد مبتلا و شخص شریک در حالی که در حقیقت ، قبلاً مشخص شده است که ترس فرد مبتلا صحت ندارد ، به یک پوشش یا توطئه هوشمندانه مشکوک می شوند.

تشخیص و دوره

برای تشخیص هذیان حسادت ، برخی از س questionsالات کمک می کند ، که باید صادقانه پاسخ داده شود ، زیرا آنها نشان دهنده یک حسادت آسیب شناختی است:

  • آیا روزانه چندین بار به خیانت احتمالی همسرتان فکر می کنید یا مرتباً از جمله صدا زدن ، او را درگیر می کنید؟
  • آیا این باعث بحث بیشتر می شود؟
  • آیا وسایل شخصی شریک زندگی مانند تلفن همراه یا کیف برای یافتن مدارکی جستجو شده است؟
  • آیا شریک زندگی بندرت تنها مانده است ، ملاقات با دوستان ، به عنوان مثال ممنوع یا جاسوسی شده است؟
  • آیا تماس های کنترلی برقرار می شود؟
  • آیا از افراد دیگر در مورد محل زندگی همسر سedال می شود؟

هر کسی که به چندین مورد از این سوالات پاسخ مثبت بدهد ، باید بررسی کند که آیا یک شیدایی حسادت وجود دارد یا خیر و ممکن است مناسب باشد که به یک مشاوره حسادت یا روان درمانی بپردازد. این بسیار مهم است ، زیرا حسادت پاتولوژیک گاهی اوقات می تواند ابعاد جدی پیدا کند. این امر فراتر از "فقط" از هم گسیختگی است و کیفیت حسادت با حسادت مداوم کاهش می یابد. حسادت آسیب شناختی می تواند مخرب شود ، که این بدون خطر نیست. به هر حال ، حسادت انگیزه شماره یک قتل در سراسر جهان است. حسادت آسیب شناختی خود را در سوic ظن های مداوم ، احساس ترس ، دستکاری و مشاجرات و مشاجرات بلند ، حتی خشونت نشان می دهد. حسادت آسیب شناختی نیز می تواند به پایان برسد افسردگی. پرخاشگری که در ابتدا علیه شریکی که ظاهراً یکی را تقلب می کند ، معطوف می شود ، می تواند به پرخاشگری علیه خود نیز تبدیل شود. این می تواند منجر به عواقب جسمی شود ، به عنوان مثال:

  • سردرد
  • مشکلات گوارشی
  • اختلالات خوردن و خواب

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنید؟

یک توهم حسادت ، در مقابل حسادت بی ضرر ، همیشه دلیل مراجعه به پزشک یا روانشناس است ، زیرا حسادت بیش از حد می تواند رهبری به اقدامات کنترل نشده درست است که مرزهای بین افزایش حسادت و توهم سیال است ، اما برخلاف توهم حسادت ، حسادت بیشتر هنوز برای یک واقعیت عینی قابل دسترسی است ، در حالی که توهم حسادت فقط نگاه تحریف شده خود به چیزها را به عنوان یک استاندارد می گیرد و همه چیز را انکار می کند دیگر پس از آن افراد مبتلا کاملاً معتقدند که توسط همسرشان فریب می خورند ، حتی اگر هیچ نشانه ای برای تأیید این فرض وجود ندارد. آنها ترجیح می دهند آن را یک باهوش ببینند استتار. با برخی اینها تا آنجا پیش می رود که آنها حتی به توطئه ها مشکوک می شوند ، در صورتی که افراد مرجع به آنها اطمینان می دهند که هیچ دلیلی برای حسادت مبالغه آمیز آنها وجود ندارد. چنین مواردی غیر ضرری است ، زیرا افرادی که همیشه و در همه جا به تقلب توسط شریک زندگی خود مشکوک هستند تحت تنش مداوم قرار دارند و نسبت به شریک زندگی خود تمایل دارند تا خشونت فیزیکی و در بدترین حالت به قتل یا آدم کشی منجر شود. غالباً ، یک احساس حقارت به شدت رشد یافته و یک روحیه اساسی بدبینانه در پس حسادت توهم آمیز است ، همراه با یک احساس عالی ترس از دست دادن، که ممکن است ناشی از کودکی یا تجارب قبلی رابطه.

درمان و درمان

اول از همه ، مهم است که فرد مبتلا تشخیص دهد که یک شیدایی حسادت وجود دارد ، یعنی غبطه او غلو شده است. سپس می توان تلاشی برای مقابله با اختلال پاتولوژیک انجام داد. برای انجام این کار ، مهم است که استقلال خود را بازیابیم و زندگی خود را به شریک زندگی خود وابسته نکنیم. معیارهای مانند جستجوی چیزهای شخصی مانند تلفن های همراه و لباس ، تماس های کنترلی ، از جاسوسی باید جلوگیری شود. اگر حسادت ادامه پیدا کند و به تنهایی قابل کنترل نیست ، می توان برای مشاوره در مورد حسادت یا روان درمانگر برای روشن شدن مشکلات و تدوین راهکارهای راه حل مراجعه کرد. علاوه بر این ، تقویت اعتماد به نفس شخص مهم است. با این حال ، معالجه اغلب دشوار است ، زیرا افراد مبتلا معمولاً احساس درست بودن می کنند و خود را بیمار نمی دانند. در بسیاری از موارد ، مصرف داروهای خاص منطقی است. اگر شیدایی حسادت در ترکیب با رخ دهد اعتیاد به نوشیدن الکل، یک برداشت نیز باید انجام شود. برای درمان موفقیت آمیز شیدایی حسادت ، همیشه مهم است که فرد مبتلا تشخیص دهد که حسادتش هیچ ربطی به شریک زندگی ندارد ، که خود او مسئول این کار است.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی شیدایی حسادت به تمایل بیمار برای تغییر بستگی دارد. علاوه بر این ، عواملی مانند شخصیت فرد آسیب دیده و همچنین محیط او هنوز باید در نظر گرفته شود. بهترین چشم انداز بهبودی برای افرادی است که می توانند رفتار خود را آشکار و خود بازتاب دهند و توانایی انتقاد داشته باشند. به محض استفاده از آنها درمان و درک و همچنین یک محیط اجتماعی پایدار ، امکان کار کردن وجود دارد راه حل با یکدیگر. در صورت رنج موجود به دلیل شیدایی حسادت ، می توان رفتار را گام به گام با نیازهای فرد آسیب دیده و همچنین شریک زندگی سازگار و بهینه کرد. واکنش ها در جلسات آموزشی تمرین می شوند و در زندگی روزمره امتحان می شوند. در همکاری با شریک ، می توان از این طریق تغییراتی ایجاد کرد و اعتماد را جلب کرد. اگر فرد مبتلا فاقد بینش در مورد بیماری باشد ، پیش آگهی وی بدتر می شود. در مورد شخصیت خودشیفته یا کنترل شدید ویژگی های رفتاری ، بهبود شرایط دشوار می شود. در بسیاری از موارد ، بدون درمان ، علائم افزایش می یابد. روابط اغلب خراب و بیشتر می شوند بیماری روانی می تواند وارد شود. علاوه بر تنهایی و انزوا ، تهدید به اختلالات افسردگی یا وجود دارد اختلال اضطراب. رفتار وسواسی یا اختلالات خوردن عواقب احتمالی است که به وخامت بیشتر اوضاع کمک می کند.

پیشگیری

حسادت شدید همیشه برای این رابطه سم است ، خصوصاً اگر این یک شیدایی حسادت باشد. به طوری که از آن در ابتدا وارد نمی شود ، می توان از حسادت خود جلوگیری کرد. این شامل موارد زیر است:

  • مشارکت را حفظ کنید
  • روحیه خوبی را فراهم کنید
  • به تجربه های زیبا برای دو نفر توجه کنید
  • وقت زن و شوهر را وقت بگذارید
  • سرگرمی خود را انتخاب کنید و به همین ترتیب با دیگران خارج از رابطه ملاقات کنید ، بنابراین استقلال را حفظ کنید
  • صحبت به یکدیگر ، حتی در مورد ترس ، خواسته و نیازها.
  • از اقدامات کنترلی خودداری کنید
  • به شریک زندگی احترام بگذارید ، تشخیص دهید ، تأیید کنید ، محبت و عشق داشته باشید.
  • رابطه جنسی را زنده نگه دارید و وفادار باشید

مراقبت پس از آن

احتمالات یا معیارهای از مراقبت های بعدی ثابت می شود که در اکثر موارد شیدایی حسادت دشوار است یا به سختی امکان پذیر است. در وهله اول ، بیماری باید به طور کامل بهبود یابد تا دیگر شکایات و عوارض دیگری در زندگی فرد مبتلا وجود نداشته باشد. آیا درمان بیماری آسان است نمی توان به طور جهانی پیش بینی کرد. در بیشتر موارد ، کسانی که تحت تأثیر شیدایی حسادت قرار می گیرند ، به کمک و حمایت دوستان و خانواده و شریک زندگی شخصی خود وابسته هستند. در این زمینه ، به ویژه مکالمات فشرده و دقیق درباره این اختلال برای کاهش علائم بسیار مفید است. اگر این مکالمه ها کمکی نکند ، درمان حرفه ای توسط یک روانشناس معمولاً ضروری است. در موارد جدی ، بستگان همچنین می توانند بیمار را ترغیب کنند تا تحت درمان در یک مسسه بسته قرار گیرد. هنگام مصرف دارو برای درمان شیدایی حسادت ، باید مراقب استفاده از دوز صحیح و مصرف صحیح و منظم دارو بود. به طور معمول ، این بیماری امید به زندگی فرد مبتلا را کاهش یا محدود نمی کند.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

فرد مبتلا معمولاً خود از جنون خود آگاه نیست ، اما احساس می کند کاملاً درست است. برای شریک زندگی و حوزه اجتماعی نزدیک ، شناختن اختلال به همین ترتیب و عکس العمل صحیح از اهمیت برخوردار است. تحت هیچ شرایطی نباید حسادت آسیب شناختی را کاهش داد. هرکسی که به طور مداوم رفتاری را در شریک زندگی خود بی اساس یا متناسب با شرایط واقعی مشاهده کند ، باید فوراً این موضوع را مطرح کند. از آنجا که افراد متوهم معمولاً از موقعیت خود کاملاً متقاعد می شوند ، مهم نیست که ناآرام باشند و دیدگاه خود را حفظ کنند. از شریکی که دچار این توهم است باید در صورت لزوم با کمک پزشک یا درمانگر رفتار خود را تغییر دهد. اگر فرد بیمار به طور مکرر از این کار امتناع کند ، جدایی لازم است. تحت هیچ شرایطی نباید از سر ترحم با شریکی که از نظر روانی کاملاً بیمار است اما کاملاً بی دلیل است ، استقامت کرد. افراد مبتلا که متوجه می شوند درجاتی از حسادت را نشان می دهند که خیالی باطل است ، در اولین قدم باید سعی کنند جلوی همه اعمال جبری را بگیرند. به ویژه ، آنها باید از جستجوی کیف های دستی یا تلفن های همراه و تعقیب مخفیانه شریک زندگی خود خودداری کنند. هرکسی که قادر به کنار گذاشتن چنین الگوی رفتاری نیست ، باید فوراً به دنبال کمک حرفه ای باشد. اولین نقطه تماس با پزشک خانواده است و همچنین باید با روان درمانگر مشورت شود.