سایر زمینه های کلاسیک نظارت | قانون مراقبت از کودکان و کمک حقوقی

سایر زمینه های کلاسیک نظارت

مدیریت دارایی می تواند یکی از وظایف سرپرست باشد ، به عنوان مثال اگر دادگاه تصمیم بگیرد که شخصی پول خود را به دلیل بیماری یا ناتوانی زمینه ای خود به نفع خود اداره نمی کند. به عنوان مثال ، فردی که در مرحله شیدایی دارای اختلال دو قطبی است ممکن است قراردادهایی را منعقد کند که در غیر این صورت با آنها موافقت نمی کرد. همچنین در مورد افسردگی، کمبود رانندگی که غالباً با بیماری همراه است می تواند به معنای عدم انجام نقل و انتقال پول باشد که این امر همچنین می تواند منجر به مشکلات مالی و حقوقی شود.

بنابراین اگر وظیفه تأمین امنیت مالی به عهده یک مراقب گذاشته شده باشد ، با این حال از شخص تحت مراقبت دسترسی کامل به دارایی های خود محروم است ، به طوری که کاملاً ناتوان نیست. با این وجود هنوز هم می توان چیزهای اساسی را که برای امرار معاش مهم هستند خریداری کرد. این به عنوان مثال در مورد خرید مواد غذایی صدق می کند.

اگر اکنون بحث خریدهای بزرگتر یا کالاهای لوکس است ، مراقب باید در تصمیم گیری نقش داشته باشد و می تواند بدون رضایت خرید را باطل کند. در این صورت ، اما یک مراقب از نظر قانونی موظف به تصمیم گیری در جهت منافع شخص مورد مراقبت است. وظیفه اصلی سرپرست محافظت از منافع مالی شخصی است که تحت مراقبت است.

این امر همچنین شامل رسیدگی به درآمد حاصل از فروش یا درآمد اجاره و همچنین هزینه هایی مانند مطالبات مالک یا بانک است. اصطلاح خوابگاه اقداماتی را توصیف می کند که در آن فرد از آزادی محروم می شود زیرا قضاوت وی به دلیل بیماری مختل شده است و بدون این اقدام می تواند به خودش یا دیگران آسیب برساند. در بیشتر موارد ، بیماران روانی در بخش روانپزشکی یک بیمارستان اسکان داده می شوند ، اما اسکان در خانه یا آپارتمان نیز امکان پذیر است.

در این حالت ، فضایی که فرد مستقر در آن می تواند حرکت کند برای محافظت از خود به شدت محدود و کنترل می شود. اگر شرایط پزشکی محل اقامت دیگر تأمین نشود ، ممکن است مجبور شود که محل خواب زودرس خاتمه یابد. هر شخصی که دیگر "قادر به رضایت دادن" نباشد و برخلاف میل خود در بند بسته بستری شود ، در خوابگاه اجباری قرار می گیرد.

این امر به طور رسمی ، قبل از قانون ، قبل از هر چیز نقض قابل توجه حقوق بیمار است. به همین دلیل ، فقط به خطر افتادن قابل توجه بیمار یا توسط بیمار می تواند منجر به چنین اقدام اجباری شود. به جز در موارد اضطراری ، هرگونه قرار دادن اجباری باید از قبل توسط دادگاه تأیید شود.

در این زمینه ، شرایط اضطراری به عنوان مثال خودکشی حاد یا رفتار حاد پرخاشگرانه توسط دیگران تعریف می شود. در آلمان مدت زمانی که شخص می تواند به طور موقت بر خلاف میل وی بازداشت شود تا زمان برگزاری جلسه دادرسی بین 24 تا 72 ساعت متغیر است. مشابه تأسیس اولیه مراقبت ، برای هر محل اجباری باید یک گواهی پزشکی دریافت شود.

در اصل ، مراقب برای جایگذاری ضروری است ، زیرا وظیفه او این است که به موقع درخواست خود را برای جایگذاری یا پایان کار خود ارائه دهد. اگر هنوز سرپرست وجود نداشته باشد ، می توان یک سرپرست موقت منصوب کرد. اگر خطر قریب الوقوع باشد ، اسکان موقت فوری نیز ممکن است ، اما باید در اسرع وقت توسط دادگاه محلی بررسی شود.

در آلمان ، مدت زمانی که بیمار می تواند بر خلاف میل وی بدون دادرسی قضایی نگهداری شود ، بین 24 تا 72 ساعت متفاوت است. اصولاً انواع معاینات و روشهای درمانی فقط در مورد افرادی که رضایت خود را داده اند انجام می شود. به عنوان پیش نیاز چنین رضایت نامه ای ، قانونگذار پیش بینی کرده است که بیمار باید بتواند دامنه معالجه پزشکی یا امتناع از آن را ببیند.

همچنین اگر بیمار تحت مراقبت از نظر پزشک بتواند رضایت دهد ، یک مراقب نمی تواند درمان اجباری را تعیین کند. مثال: بیمار مبتلا به مزمن اعتیاد به الکل به دلیل تمایلات حاد خودکشی توسط سرپرست خود به زور به مراقبت های روانپزشکی منتقل می شود. در طی 3 هفته اقامت در بخش بسته ، بیمار علائم واضحی از خود نشان می دهد سرطان.

پزشک بخش اکنون اقدامات مختلف تشخیصی را توصیه می کند. بیمار اینها را رد می کند. از آنجا که وی قبلاً در این مرحله از نظر جسمی سم زدایی کرده است ، بنابراین از نظر پزشکی کاملاً قادر به رضایت دادن است ، وی حق دارد این معاینات را رد کند ، حتی اگر مراقب وی خلاف این فکر کند.

یک استثنا پیچیده این است که قبلاً از یک پرونده یا "موضوع زندگی" مورد بحث مراقبت شده باشد زیرا قبلاً در گذشته اتفاق افتاده است. نمونه هایی از این امر می تواند داروی وریدی در متن یک بیماری مزمن باشد شرط مانند اسکیزوفرنیا، جایی که بیمار در مرحله حاد مصرف دارو را متوقف می کند ، به عنوان مثال ، یا بستن کمربند ایمنی در شب به دلیل اینکه بیمار دارای آن است جنون چندین بار به دلیل تحریک جسمی از رختخواب افتاده و خود را مجروح کرده است. برای روشن کردن اینکه آیا یک بیمار قادر به رضایت دادن است یا خیر ، غیر روانپزشکان باید در صورت تردید برای مشاوره های روانپزشکی ترتیب دهند. با این حال ، وضعیت برای درمان اورژانس متفاوت است. به عنوان مثال ، اگر بیمار بیهوش باشد و برای معالجه به پزشک ارجاع شود ، فقط پزشکی که معالجه اولیه را انجام می دهد درباره اقدامات انجام شده تصمیم می گیرد.