لوبوتومی: درمان ، اثر و خطرات

لوبوتومی یک روش جراحی است که بر روی انسان انجام می شود مغز. در طی روش جراحی ، مسیرهای عصبی بریده می شود. هدف به حداقل رساندن موجود است درد.

لوبوتومی چیست؟

لوبوتومی یک روش جراحی است. در حین جراحی ، مسیرهای عصبی خاص مرکز سیستم عصبی بریده می شوند جدایی دائمی است. اعصاب در مغز نمی توانند خود را بازسازی کنند یا رشد برگشت به هم. این مرحله برای کاهش و همچنین از بین بردن مزمن است درد یا ناراحتی دائمی بیمار. اعصاب تحت تأثیر قرار می گیرند کسانی که بین تالاموس و لوب فرونتال. لوبوتومی یک رویه بسیار بحث برانگیز است. والتر جی فریمن ، متخصص مغز و اعصاب ، اگرچه مخترع این روش در سال 1949 برای آن جایزه نوبل دریافت کرد ، اما در دهه 1950 مورد انتقاد قرار گرفت. عوارض جانبی رخ داده را می توان بسیار شدید طبقه بندی کرد و معمولاً زندگی را تغییر داد. غالباً بیمار بعد از مداخله از ناتوانی شدید و همچنین عواقب روانی شدیدی برای بقیه زندگی خود رنج می برد. بسیاری از بیماران پس از مداخله به مراقبت پزشکی دائمی نیاز داشتند. غالباً مجبور به بستری شدن در خانه های سالمندان می شدند که نمی توانستند تا آخر عمر ترک کنند. به همین دلیل امروزه دیگر متخصصان پزشکی از این روش استفاده نمی کنند. در عوض ، متنوع داروهای روانگردان استفاده می شود.

عملکرد ، اثر و اهداف

لوبوتومی برای مبتلایان به بیماری شدید ایجاد و استفاده شد بیماری روانی. در ابتدا تصور می شد که روش لوبوتومی دستیابی به موفقیت در زمینه های پزشکی است. انتظار می رود از افرادی که به عنوان یک بیمار فانی و سخت متعهد به عنوان بیمار در مراکز روانی یا بهداشتی هستند ، بهبود دائمی در سلامت. لوبوتومی به منظور مقدمات کاهش انواع بیماریهای روحی یا روانی انجام شد. حرفه پزشکی حتی یک درمان دائمی را نیز به خود اختصاص داد. در صورت عدم دستیابی به این نتیجه ، آنها دریافتند که نتایج نسبت به حالت قبلی پیشرفت چشمگیری داشته است. در یک روش جراحی ، مسیرهای عصبی بین تالاموس و لوب پیشانی که به عنوان بیمار طبقه بندی شده بود به طور انتخابی بریده شد. هدف این بود که رشته های سیگنال طبقه بندی شده به عنوان معیوب دیگر نباید فعالیت خود را ادامه دهند. به گفته کارشناسان پزشکی ، برداشت ها و افکار در مجاری عصبی منتهی به دیانسفالون منتقل می شوند. اینها به احساسات انسانی پیوند می خورند و به اشتباه در بیماران ارتباط دارند. فیبرهای عصبی بریده می شود ، باید بافت های موجود در آن بریده شود مغز. این پایه و اساس ارگانیسم انسان برای تشکیل رشته های عصبی جدید بود. قرار بود فیبرهای سالم شخصیت فرد بیمار را در طول روند بهبودی تغییر دهند. فرض این بود که مغز انسان پلاستیکی است و پس از از دست دادن رشته های عصبی اتصالات جدیدی ایجاد می شود که به طور خودکار در گروه سالم طبقه بندی می شوند. چیزی قابل مقایسه با رشته های عصبی صورت قابل مشاهده است. بعد از چند هفته یا چند ماه ، مجاری عصبی آسیب دیده به خصوص در ناحیه استخوان گونه بازسازی می شوند. سپس کاملاً کاربردی و قبلی هستند درد اغلب ناپدید شده است. محققان از این یافته ها استفاده کرده و نظریه های آنها را در مناطق دیگر ارگانیسم انسان اعمال کردند. از نظر عصب شناسی ، محققان ایده هایی در مورد مناطق مغزی که در آنها فرآیندهای خاصی اتفاق می افتد ، بدست آوردند. آنها علل را برای بیماری روانی, اسکیزوفرنیا، اضطراب یا افسردگی در مسیرهای عصبی معیوب و بافت های مغز آنها همچنین بیماری اعتیاد را حساب کردند اعتیاد به نوشیدن الکل در میان آنها در اعتقاد به این که آنها همچنین می توانند درمان کنند یادگیری اختلالات یا روانشناختی فشار در نتیجه تجربه جنگ با بریدن رشته های عصبی ، آنها لوبوتومی را انجام دادند. بیمارانی که قبلاً رفتارهای واضحی از خود نشان داده بودند که با وجود روش های درمانی یا درمانی نمی توانست آن را بهبود ببخشد ، باید دوباره اجتماعی تر شوند. هدف از آن بهبود رفتار اجتماعی و همچنین شخصیت بود. پزشکان امیدوارند که از تنش دائمی درونی ، اختلالات وحشت یا هذیان خلاص شوند. این اعتقاد که ارگانیسم انسان با ظهور ماده جدید ، نوعی خود ترمیم را انجام می دهد اعصاب منجر به این واقعیت شد که رشته های عصبی بیمار نیز اغلب به طرز وحشیانه ای با میخ فولادی از طریق سوراخ چشم جدا می شوند.

خطرات ، عوارض جانبی و خطرات

لوبوتومی عوارض جانبی زیادی دارد و خطرات عظیمی دارد. این موارد از ناراحتی روانی گرفته تا معلولیت های مادام العمر شدید را شامل می شود. بیماران مبتلا به مراقبت های پرستاری وابسته شدند و به مراقبت های پزشکی روزانه نیاز داشتند. موارد مستندی وجود دارد که در آنها وجود دارد مراقبت در منزل با وجود تلاش زیاد دیگر نمی توان تهیه کرد شرایط قبلی مانند افسردگی یا الکسیتیمیا افزایش می یابد. بیماران رفتاری بی احساس داشتند. بی علاقگی و احساساتی بودن کوری عواقب آن بود. افراد مبتلا دیگر قادر به تجربه احساسات و رشد احساسات نبودند. شکل گیری همدلی دیگر امکان پذیر نبود. بعلاوه ، بیماران بعد از عمل هوش را کاهش دادند. موجود یادگیری کسری ها افزایش یافته و دانش جدید دیگر نمی تواند به همان شکلی که قبل از مداخله بود به دست آورد. در نتیجه ، برخی از بیماران دیگر قادر به اداره زندگی روزمره خود به طور مستقل نبودند. آنها در انجام ساده ترین کارها به کمک نیاز داشتند. شخصیت در بسیاری از بیماران تغییر کرد. تشنج صرع حتی اگر قبل از عمل تجربه نشده باشد ، اتفاق افتاد. بعد از لابوتومی اغلب محدودیت هایی در عملکرد کلی موتور وجود داشت. توالی حرکت را نمی توان به طور کامل انجام داد. با وجود حمایت درمانی ، این شرط تا حد کافی بهبود نیافته است. در خیلی از موارد، بیاختیاری پس از عمل جراحی مستند شده است.