عصبانیت | مراحل مختلف غم و اندوه

خشم

احساس خشم در درک و تجربه اندوه از دیدگاه اکثر مردم نقش مهم و محوری دارد. همچنین در مدلهای شناخته شده فاز غم ، خشم یا عصبانیت نقش مهمی دارد. بیشتر نویسندگان به غم و اندوه ناشی از مرگ یک فرد نزدیک اشاره می کنند ، اما همچنین سکته های دیگر سرنوشت می توانند منجر به غم و اندوه - و در نتیجه آن - عصبانیت شوند.

این عصبانیت غالباً با حسادت افراد دیگر همراه است که مجبور نیستند چنین سرنوشتی را متحمل شوند. سالاتی مانند "چرا من؟" یا "من چه کاری انجام داده ام که چنین اتفاقی برای من بیفتد؟"

اغلب عصبانیت و عصبانیت را حتی بیشتر می کند. با این حال ، به طور جداگانه ، هر شخص غم و اندوه مختلفی را تجربه می کند و همه با خشم و عصبانیت واکنش نشان نمی دهند. بسیاری از افراد در هنگام عزاداری با احساس خشم مواجه می شوند و نباید هنگام بروز آن سرکوب شود. این فقط منجر به تنش بیشتر ، احساس گناه و احساسات منفی می شود.

انکار

بسیاری از افراد در ابتدا به یک واکنش نشان می دهند ضربه از سرنوشت ، مرگ یا تشخیص جدی همراه با درک و مبهم بودن. نوعی از شوک همچنین در اولین لحظات یا حتی روزها رخ می دهد. سازوکار غالب در این مرحله انکار دلیل عزاداری است.

از آن غالباً به عنوان "مایل نبودن به آگاهی" یاد می شود. احساس ناتوانی ، درماندگی یا حتی پوچی اغلب توسط افراد مبتلا توصیف می شود. بسیاری از افراد در این لحظات قادر به بیان کافی احساسات خود نیستند. این می تواند برای افراد خارجی بسیار استرس آور باشد. انکار یک واقعه عزاداری می تواند چندین هفته طول بکشد.

مدت عزاداری

گره زدن غم و اندوه به یک الگوی جهانی بسیار دشوار است و بنابراین می توان آن را به روشی کلی تعریف کرد. مدت زمان عزاداری امری کاملاً فردی است که به سادگی نمی توان آن را در روزها ، هفته ها یا حتی سال ها تعریف کرد. زمانهای مختلف توسط بسیاری از طرفها به طور مکرر داده می شود ، اما تأیید آنها امکان پذیر نیست.

عزاداری فرایندی روان است که ناگهان پایان نمی یابد. برخی افراد چند ماه ، برخی چندین سال عزاداری می کنند. تشخیص عزاداری طبیعی از a بسیار دشوار است افسردگی.

مرزها تقریباً سیال هستند. به ویژه برای کسانی که تحت تأثیر قرار گرفته اند ، دیدگاه آنها نسبت به وضعیت ابری است و تمایز بین آنها را دشوارتر می کند. کار به اصطلاح عزاداری ، که یک واکنش طبیعی در برابر ضرر است ، فیزیولوژیک محسوب می شود. به صورت جداگانه بسیار متفاوت است و در فرآیند پردازش ادغام شده است.

از طرف دیگر ، یک واکنش عزاداری بیش از 6 ماه طول می کشد و شدیدتر از کار عزاداری است. با این حال ، بیان آنچه "خشونت آمیز تر" است بسیار دشوار است. فقط ارزیابی حرفه ای توسط a روانپزشک، روانشناس یا روان درمانگر می تواند وضوح را ارائه دهد.

با این حال ، هنوز واکنش عزاداری هنوز انجام نشده است افسردگی. یک وجه تمایز بسیار مهم واکنش عزاداری و افسردگی احساس شادی است. مبتلایان به افسردگی اساساً بدون توجه به شرایط روز احساس افسردگی ، بی حالی و شادی می کنند ، در حالی که افرادی که واکنش غم و اندوهی را پشت سر می گذارند ممکن است احساس شادی کنند.

اما البته به همین سادگی نیست. افسردگی یک بیماری جدی روانپزشکی است که با توجه به معیارهای دقیق تشخیص داده می شود. این معیارها برای تشخیص افسردگی باید رعایت شوند. احساس بی حسی در مورد افسردگی نیز بسیار مشخص است ، اما واکنش غم و اندوه غیرمعمول است. بیماران مبتلا به افسردگی گاهی خود را از نظر شادی و ناراحتی از نظر عاطفی فقیر می دانند.