تشخیص | OCD

تشخیص

برای تشخیص اختلال وسواس فکری عملی باید وسواس به طور دقیق بررسی شود. با کمک یک پرسشنامه خاص یا یک مصاحبه بالینی ، که هر دو به طور خاص بر اساس اختلال وسواس فکری عملی طراحی شده اند ، می توان به طور سیستماتیک معیارها یا علائمی را که باید برای تشخیص وجود داشته باشد ، پرسید. در نظر گرفتن تأثیرات علائم بر محیط فرد مبتلا به همان اندازه مهم است.

در موارد دشوار ، وسواس نیز مانع از آن می شود که شخص حرفه ای را که ممکن است قبلاً در زندگی او نقش مهمی داشته باشد ، اعمال کند. اختلال وسواس فکری عملی همچنین می تواند منجر به سایر بیماری های روانی شود یا همراه با سایر تصاویر بالینی رخ دهد (اختلالات اضطرابی، رفتار افسردگی). وجود بیشتر بیماری های دیگر را می توان با مصاحبه بالینی یا پرسشنامه نیز مشخص کرد.

مشاهدات رفتاری ، که توسط یک درمانگر معالج انجام می شود ، می تواند اطلاعاتی در مورد نوع و میزان اختلال وسواس فکری عملی فراهم کند. برای این منظور ، درمانگر همراه با فرد مبتلا به موقعیت های روزمره بیمار می رود. متعاقباً ، رفتار فرد مورد نظر در جلسه پیگیری مورد بحث قرار می گیرد.

درمان

به منظور درمان موفقیت آمیز یک اختلال وسواس فکری عملی ثابت شده است که استفاده از ترکیبی از دارو و درمان روانی مفید است. به این ترتیب فرد مبتلا به موقع از فشار رنج راحت می شود. در عین حال ، کیفیت زندگی فرد مبتلا باید دوباره افزایش یابد ، به طوری که زندگی بدون مشکل برای او در جامعه امکان پذیر است.

درمان روانشناختی 70٪ افراد مبتلا با درمان روانشناختی با موفقیت درمان می شوند. آ رفتار درمانی رویکرد به طور فزاینده ای انتخاب می شود تا به افراد آسیب دیده کمک کند تا زندگی عادی و غیر اجباری دوباره داشته باشند. به عنوان یک روش درمانی ، معمولاً از آموزش عادت استفاده می شود. فرد مبتلا باید بدون نیاز به پیروی از رفتار یا افکار وسواسی ، به موقعیت هایی عادت کند (جایی که اختلال وسواس فکری عملی قبلاً خود را احساس کرده است).

اول از همه ، اگر رفتار وسواسی وجود داشته باشد ، این از نظر ذهنی "تجربه" می شود. فرد مورد نظر باید خود را در موقعیت هایی قرار دهد که در غیر این صورت رفتار وسواسی را نشان می دهد. افکار وسواسی بارها و بارها با کمک درمانگر تحریک می شوند.

در این شرایط ، فرد مبتلا باید به شدت با افکار و ایده های در حال ظهور کنار بیاید و آنها را با درمانگر در میان بگذارد. هدف از این روش رفع تهدید فرد از موقعیت ها است تا او دریابد که بدون رفتار اجباری می توان موقعیت ها را تجربه کرد. حتی در صورت رفتار اجباری ، بازدید و تفسیر وضعیت به عنوان بهترین روش انتخاب می شود.

در طول رفتار درمانی در جلسات ، خانواده فرد مورد نظر نیز معمولاً درگیر می شوند تا در مورد زندگی فرد و عواقب آن در زندگی روزمره صحبت کنند. برای بستگان ، این جلسات غالباً فرصتی برای دریافت مشاوره در مورد نحوه رفتار با شخص مورد نظر است. بسیاری احساس ناتوانی می کنند و نمی دانند چه رفتاری نسبت به فرد مناسب است.

دارو درمانی اغلب ترکیبی از دارو و رفتار درمانی نوید موفقیت طولانی مدت در درمان اختلالات وسواسی را می دهد. در اینجا ، نوع دارو و همچنین دوز و مدت زمان استفاده به درجه شدت اختلال وسواس فکری عملی بستگی دارد. داروهای خاصی که برای معالجه نیز استفاده می شوند افسردگی or اختلالات اضطرابی، مانند کلومیپرامین و فلوکستین، ثابت کرده اند که موفق هستند.

این آماده سازی ها افزایش می یابد سروتونین فعالیت (مواد پیام رسان در مغز که مسئول بسیاری از انواع رفتارها هستند) و منجر به عادی شدن فعالیت متابولیک می شوند. نشان داده شده است که درمان وسواس با داروهای ضد افسردگی منجر به بهبود 50٪ از بیماران شده است. علائم OCD کاملاً ناپدید نمی شوند ، اما حدود 30٪ کاهش می یابند.

  • درمان روانشناختی 70٪ افراد مبتلا با درمان روانشناختی با موفقیت درمان می شوند. رویکرد رفتاردرمانی به طور فزاینده ای انتخاب می شود تا به افراد مبتلا برای کمک به زندگی عادی و غیر اجباری دوباره کمک کند. به عنوان یک روش درمانی ، معمولاً آموزش عادت در اینجا اعمال می شود.

    فرد مبتلا باید بدون نیاز به پیروی از رفتار وسواس فکری ، به موقعیت هایی (که قبلاً اختلال وسواس فکری عملی قابل مشاهده بود) عادت کند. اول از همه ، اگر رفتار وسواسی وجود داشته باشد ، این از نظر ذهنی "تجربه" می شود. فرد مورد نظر باید خود را در موقعیت هایی قرار دهد که در غیر این صورت رفتار وسواسی را نشان می دهد.

    افکار وسواسی بارها و بارها با کمک درمانگر تحریک می شوند. در این شرایط ، فرد مبتلا باید به شدت با افکار و ایده های در حال ظهور کنار بیاید و آنها را با درمانگر در میان بگذارد. هدف از این روش رفع تهدید شخص از موقعیت ها است تا او متوجه شود که بدون رفتار اجباری می توان موقعیت ها را تجربه کرد.

    حتی در صورت رفتار اجباری ، ویزیت و بررسی وضعیت به عنوان بهترین روش انتخاب می شود. در طول جلسات رفتار درمانی ، خانواده فرد مورد نظر نیز معمولاً درگیر می شوند تا در مورد زندگی فرد و عواقب آن در زندگی روزمره صحبت کنند. برای بستگان ، این جلسات غالباً فرصتی برای دریافت مشاوره در مورد نحوه رفتار با شخص مورد نظر است.

    بسیاری احساس ناتوانی می کنند و نمی دانند چه رفتاری نسبت به فرد مناسب است.

  • دارو درمانی اغلب ترکیبی از دارو درمانی و رفتار درمانی نوید موفقیت طولانی مدت در درمان اختلالات وسواس فکری عملی می دهد. در اینجا ، نوع دارو و همچنین دوز و مدت زمان استفاده به درجه شدت اختلال وسواس فکری عملی بستگی دارد. داروهای خاصی که برای معالجه نیز استفاده می شوند افسردگی or اختلالات اضطرابی، مانند کلومیپرامین و فلوکستین، ثابت کرده اند که موفق هستند. این آماده سازی ها افزایش می یابد سروتونین فعالیت (مواد پیام رسان در مغز که مسئول بسیاری از انواع رفتارها هستند) و منجر به طبیعی شدن فعالیت متابولیک می شود. نشان داده شده است که درمان OCD با داروهای ضد افسردگی در 50٪ بیماران بهبود یافته است. علائم OCD کاملاً ناپدید نمی شوند ، اما حدود 30٪ کاهش می یابند.