گفتار: عملکرد ، وظیفه و بیماری ها

گفتار عملکرد اساسی ارتباطات انسانی است و انسان را از هر حیوانی در این منطقه متمایز می کند. گفتار انسان به این شکل بالغ در دنیای حیوانات اتفاق نمی افتد و یک روش منحصر به فرد و بسیار دقیق ارتباطی بین انسان ها است.

گفتار چیست؟

صحبت کردن هسته اصلی ارتباطات انسانی است. در حالی که حرکات ، حالت های صورت و زبان بدن نیز بسته به شرایط بسیار مهم است ، جزئیات از طریق گفتار بیان می شود. صحبت کردن جنبش زبان و استفاده از دندان و لب برای فرمولاسیون صداها. بهم پیوسته ، این کلمات به نوبه خود جملاتی را تشکیل می دهند و ارتباط صوتی بیشتری را امکان پذیر می کنند. اگرچه بسیاری از حیوانات ، به ویژه پستانداران ، نیز با استفاده از اصوات با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند ، اما این با گفتار در انسان قابل مقایسه نیست. گفتار همیشه شامل زبان است. هر انسانی حداقل یک مادر دارد زبان و بسته به استعدادش توانایی آن را دارد یادگیری زبان های دیگر. زبان یادگیری با کودکان ، استعداد صحبت کردن و تحولات مربوطه در رحم اتفاق می افتد. کودک می تواند صداهای گفتاری والدین را بشنود و به زبان های آنها میل پیدا کند - این زبان به ویژه آنها را به راحتی در زبان می آموزد کودکی. توانایی تکلم به انسانها مزیت بزرگی در رشد تکاملی - بیولوژیکی خود می دهد ، زیرا با گفتار آنها می توانستند بسیار دقیق تر و بدون ابهام تر از شکارچیان طبیعی یا طعمه ها ارتباط برقرار کنند.

کارکرد و وظیفه

گفتار هسته اصلی ارتباطات انسانی است. اگرچه عناصر اولیه دیگر نیز نقش دارند ، همانطور که از پادشاهی حیوانات شناخته شده است ، بخش مهمی فقط از طریق گفتار اجرا می شود. در حالی که حرکات ، حالت های چهره و زبان بدن نیز بسیار مهم است ، بسته به شرایط ، جزئیات از طریق گفتار منتقل می شوند. از آنجا که انسان علاوه بر توانایی گفتار ، روان پیچیده ای نیز دارد ، اغلب می تواند فرایندهای خود را فقط یا عمدتا از طریق گفتار بیان کند. بخشهای مهم زندگی روزمره فقط از طریق گفتار قابل انتقال است: درخواست کمک ، توزیع وظایف و به ویژه مباحث تمدن مدرن را نمی توان با زبان بدن و شرکت انتقال داد. تنها. علاوه بر توانایی برقراری ارتباط با خود ، زبان عملکردهای مهمی را به معنای انسجام انسان انجام می دهد. در گذشته ، این نقش اصلی را در شکار مشترک بازی می کرد و این امکان را برای افراد فراهم می کرد که به طور موثرتری با هم شکار کنند و به توافقاتی برسند که طعمه آنها توانایی آن را نداشته باشد. برای ساختار اجتماعی ، گفتار همان وظیفه مهمی را که در ارتباطات مدرن ما بود ، انجام می داد. صحبت کردن به زبان یا گویش خود به مرور زمان به عنوان یک مرزبندی از جوامع دیگر ، بعداً از جوامع و کشورهای دیگر عمل کرد. حتی امروزه نیز می توان در مناطق روستایی مشاهده کرد که یک گویش کاملا متفاوت از یک دهکده همسایه در یک روستا صحبت می شود. این نوع مرزبندی از طریق گفتار همیشه نبوده ، بلکه در بسیاری موارد برای شکل گیری کشورهای امروزی اساسی بوده است. متقابلا، یادگیری یک زبان خارجی امکان برقراری ارتباط با فرهنگ های دیگر و در عصر جهانی شدن ، باز کردن کل جهان به فرد و همچنین شبکه های فرهنگی با یکدیگر را فراهم می کند. بنابراین ، صحبت کردن می تواند یک عنصر استثنایی ، بلکه یک عنصر شامل فرهنگ بسیار پیشرفته بشری باشد. در رشد کودک ، گفتار یک نقطه عطف مهم است. کودک در حالی که هنوز در رحم مادر است ، گفتار و صدای والدین را می شنود و بعداً می تواند هر دو را تشخیص دهد. در اوایل پس از تولد ، درک کودک از زبان مادری والدین ، ​​که در آن آنها با کودک خود صحبت می کنند ، تلفیق می شود. اولین هجاها و کلماتی که کودک از زبان مادر بیان می کند زبان و تقلیدی از گفتار والدین هستند. با این وجود سالها طول می کشد تا کودک بتواند جملات کاملی را تنظیم کند.

بیماری ها و شکایات

اولین بی نظمی در گفتار در کودکان بروز می کند. اینها می توانند کلمات را به اشتباه یاد بگیرند ، که اغلب وقتی با آنها در زبان کودک صحبت می شود و سپس "دوباره آموزش می یابند" اتفاق می افتد. برخی از کودکان از نظر رشد دچار اختلال می شوند به این معنا که نمی توانند مانند کودکان هم سن صحبت کنند. به ندرت ، آنها تا زمان پیری اصلاً صحبت نمی کنند. مورد مشهور آلبرت انیشتین بود که بعداً مشخص شد استعداد زبانی او بیش از حد متوسط ​​است. با این وجود ، اختلالات گفتاری در کودکان جدی گرفته شود و باید آنها را رعایت کرد. در بیشتر موارد ، گفتاردرمانگر می تواند به خوبی با آنها رفتار کند. اختلالات شناخته شده گفتار عبارتند از: لیسپ یا لکنت زبان. در این موارد ، اصوات به درستی فرموله نشده اند یا روان مانع از رشد توانایی گفتاری فرد در حد لازم می شود. اینها اختلالات گفتاری برای اولین بار در رخ می دهد کودکی و می تواند برای یک عمر مشکل ساز باقی بماند ، گاهی اوقات علی رغم درمان توسط گفتاردرمانی و روانشناسان - به ویژه افرادی که لکنت برای عادی سازی توانایی گفتاری خود ، اغلب مسیری طولانی را طی می کنند. آسیب به قسمت هایی از بدن که مربوط به گفتار یا بیماری های مادرزادی و بدخیمی این قسمت های بدن است رهبری به بیشتر اختلالات گفتاری تا ناتوانی کامل در صحبت کردن. گاهی اوقات این امر بر حس شنوایی نیز تأثیر می گذارد ، افراد مبتلا سپس کر و لال می شوند. یک مورد خاص پیچیده است سندرم قفل شده، که در آن نه تنها توانایی صحبت کردن ، بلکه همچنین هر نوع ارتباط خارجی از بین رفته است. افراد آسیب دیده ، غالباً قربانیان تصادفات جدی ، به سختی راهی برای درک خود دارند.