ماده سفید: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

ماده سفید را می توان به عنوان هم ماده ماده خاکستری در فهمید مغز. این شامل مسیرهای رسانایی (رشته های عصبی) است که رنگ سفید از ساختار مدولاری آنها ناشی می شود. ماده سفید بخشی از مرکز است سیستم عصبی و به آن ماده ماد substantه ای یا مدولا یا مدولاری نیز گفته می شود. در نخاع، در کنار ماده خاکستری قرار دارد. در آنجا به بند ناف قدامی ، جانبی و خلفی تقسیم می شود. در مغز، رشته های عصبی سفید در مناطق داخلی واقع شده و توسط ماده خاکستری احاطه شده اند. مسیرهای هدایت میلین شده ، یعنی پسوندهای مدولاری سلول های عصبی ، همچنین دارای تجمع های خاکستری هستند سلول عصبی بدن. این مناطق به اصطلاح هسته ای در ایران هستند نخاع و مغز.

ماده سفید چیست؟

آن غلافهای میلین که مسئول رنگ آمیزی سفید ماده هستند توسط سلولهای به اصطلاح گلیال در مرکز تشکیل می شوند سیستم عصبی. اینها نیز به ماده سفید تعلق دارند. از طرف دیگر ، اجسام سلول های عصبی تقریباً در این منطقه قرار ندارند ، بجز رشد قبل از تولد. به طور عمده در سطح ، ماده سفید در مناطقی از واقع شده است نخاع و ساقه مغز. الیاف عصبی از یک مبدأ همزمان و با همان مقصد در دسته ها ، رشته ها یا تراکت ها دسته بندی می شوند. در مغز، ماده سفید در ناحیه مرکزی واقع شده و همچنین به صورت رشته ای مرتب شده است. بعلاوه ، مسیر تارهای عصبی از طریق ادامه می یابد مغز استخوان ناحیه و به اصطلاح شاخچه مخچه ای در داخل مدولا قرار می گیرد مخچه.

آناتومی و ساختار

از لحاظ حجم، ماده سفید تقریبا نیمی از مغز انسان را پر می کند. به طور کلی ، می توان آن را به عنوان یک سیستم پیچیده از چند میلیون کابل اتصال تصور کرد. هر یک از این رشته ها دارای رشد سلول های عصبی است که سیگنال ها را شناسایی ، رله و انتقال می دهد. علم از این به عنوان آکسون. معمولاً با میلین چرب که رنگ سفید آن را فراهم می کند ، پیچیده می شود. بسته های نرم افزاری ، رشته ها و تراکت های اعصاب دوباره تقسیم شده و ممکن است دوباره به هم متصل شود ، و اجازه می دهد مناطقی از مغز که از یکدیگر دور هستند متصل شوند. بنابراین ، ماده سفید برای تمام فرآیندهای مربوط به مغز بسیار مهم است یادگیری. اگر طناب های عصبی اختلالی از خود نشان دهند ، این می تواند تأثیر فوق العاده منفی بر عملکرد ذهنی فرد داشته باشد. تکنیک های تصویربرداری موجود امروزه می توانند ماده سفید را به وضوح تجسم کنند و به اثر علت آن با توجه به اختلالات روانی و روانی احتمالی اشاره کنند. به همین ترتیب ، آنها تأثیر ماده سفید بر هوش و توانایی تفکر را نشان می دهند. بنابراین ، می توان ثابت کرد که رشته های عصبی جریان اطلاعاتی را بین نواحی مغزی منفرد بسیار بیشتر از حد مشکوک تعیین می کنند. یک مغز فعال که تحت فعالیت های پر جنب و جوش قرار دارد ، تحت شرایط خاص ماده سفید خود را افزایش می دهد. به عنوان مثال وقتی فرد چیز جدیدی یاد می گیرد یا مهارتهای جدید زیادی را در یک ساز موسیقی کسب می کند ، ماده سفید مغز از نظر کمی افزایش می یابد. بنابراین قابل آموزش است که در ابتدا تصور می شد غیرممکن است. اما ، برعکس ، این مسئله همچنین نشان می دهد که ماده سفید تا چه اندازه در کاهش توانایی تفکر همه کاره در سنین پیری نقش دارد.

عملکرد و وظایف

در سال های اخیر بینش های جدیدی نیز در مورد میلین ، آن غلاف مایل به سفید چرب اطراف مجاری هدایت به دست آمده است. در ابتدا فرض بر این بود که این به اصطلاح غلاف میلین صرفاً برای عایق بندی رشته های عصبی انجام می شود. بعداً ، این س asال مطرح شد که چرا برخی از الیاف فاقد غلاف هستند ، در حالی که بعضی دیگر از آنها نازک یا ضخیم هستند. برای مدت زمان طولانی ، نمی توان به طور کامل توضیح داد که چرا غلاف میلین دارای شکاف های میکروسکوپی (حلقه های اتصال دهنده Ranvier) در فواصل میلی متر است. اکنون مشخص شده است که تکانه های عصبی در طی یک مسیر هدایت پیچیده (میلین شده) حدود صد برابر سریعتر از یک مسیر در معرض حرکت می کنند. به لطف "نوار عایق" ، اصطلاحاً سیگنال های الکتریکی از طریق بند ناف حلقه می کنند. این در مرکز قابل مشاهده است سیستم عصبی و همچنین در اندام های مختلف

بیماری

توسعه مادام العمر ماده سفید انسان با فراز و نشیب مشخص می شود. در حین کودکی و نوجوانی ، آن است حجم با سرعت نسبتاً پایداری افزایش می یابد. این افزایش تا سن 40 تا 50 سالگی ادامه دارد. سپس ، ماده سفید کم و بیش دوباره به آرامی کاهش می یابد. بر این اساس ، عملکرد ذهنی به تدریج کاهش می یابد. جریان اطلاعات بین مناطق جداگانه مغز متوقف می شود زیرا تعداد رشته های عصبی پوشش داده شده با میلین کاهش می یابد. تحقیقات نشان می دهد که کل طول فیبرهای میلین شده در فرد در سن 20 سالگی حدود 149,000 کیلومتر است ، اما پس از آن در 82,000 سالگی به حدود 80 کیلومتر کاهش می یابد. با این حال ، این لزوما به این معنی نیست که افراد مسن دانش کسب شده خود را از دست می دهند. معمولاً تا دوران پیری به خوبی حفظ می شود. مغز توانایی جبران برخی از نقایص را به خودی خود دارد. یک آزمایش معنادار با افراد مسن و مسن تر نشان داد که واکنش ها در ناحیه حرکتی با افزایش سن کند می شوند. با این وجود ، در پشت این آستانه افزایش واکنش ، محققان مشکوک به یک استراتژی مغز برای جلوگیری از واکنش های عجولانه و در نتیجه احتمالاً اشتباه بودند. در حقیقت ، افراد مسن تر نسبت به افراد جوان واکنش کمتری نشان می دهند ، اما میزان خطای کمتری نیز دارند. علاوه بر این ، مشخص شد که افراد مسن با وجود کمبود ماده سفید در فعالیت برخی مناطق مغزی در مقایسه با افراد جوان بهتر عمل می کنند.