دیسمورفوفوبیا: علل ، علائم و درمان

بدشکلی ، اشتیاق ذهنی اغراق آمیز با بدشکلی ظاهری جسمی است. بنابراین برداشت نادرستی از بدن است. این اختلال روانپزشکی که سندرم بدشکلی نیز نامیده می شود ، با اصرار اجباری و بیش از حد به درک خود را ناپسند یا زشت شناخته می شود. از نظر علمی بحث برانگیز ، اختلال بدشکلی بدن اکنون بیشتر در کانون بحث پزشکی قرار گرفته است.

بدشکلی چیست؟

کلمه دیسمورفوفوبیا از سه هجا مرکب یونانی تشکیل شده است: "dys" ، "morphe" و "phobios". این به کمرویی ، اضطراب یا ترس از ظاهر خارجی خود ، از شکل خارجی خود اشاره دارد. امروزه ، اصطلاحاً اختلال بدشکلی بدن طبقه بندی شده و به عنوان یک تصویر بالینی روانشناختی مستقل شناخته می شود. بنابراین ، اگر بیمار مبتلا به دیس مورفوفوبیا تشخیص داده شود ، حق استفاده کافی را دارد درمان. به دلیل درک نادرست از تصویر شخصی خود ، بیماری روانی اغلب تأثیر بسیار منفی بر زندگی فرد مبتلا دارد و اغلب منجر به آن می شود افسردگی؛ موارد خودکشی به دلیل بدشکلی نیز اثبات شده است. با توجه به امکانات جراحی زیبایی پلاستیک که در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است ، این اختلال روانپزشکی بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است. اگر درک خود شخص به طور دائمی مختل شود ، جای سوال است که آیا واقعاً با چنین مداخله ای می توان به طور دائمی به بیماران کمک کرد.

علل

فرض می شود که این در اختلال شکل گیری هراسی ، یک درگیری روانی و درونی پردازش نشده باشد. عملکرد و کیفیت زندگی بیشتر و بیشتر کاهش می یابد ، به این دلیل که حلقه های فکری افراد مبتلا فقط در اطراف تغییر شکل ظاهری صورت یا سایر اعضای بدن است. حتی اگر از طرف بستگان یا پزشکان به افراد آسیب دیده اطمینان داده شود که تصویر تحریف شده ای از درک و واقعیت خودشان وجود دارد ، این مورد توسط بیماران نفی می شود. علاوه بر این ، معمولاً مواردی است که مبتلایان با ترس از توصیه های متخصصان ، به عنوان مثال روانپزشکان متخصص ، اجتناب می کنند. اختلالات بدشکلی بدن اغلب با عدم عزت نفس و هیپوکندری همراه است. از آنجا که بسیاری از افراد آسیب دیده از ارتباط با پزشکان در ارتباط با درک بد بدن خود اجتناب می کنند ، تعداد زیادی از موارد گزارش نشده باید فرض شود. هر شخصی ویژگی های جسمی خاصی دارد که مشخصه اوست و او را منحصر به فرد می کند. اکثر افراد نیز به خوبی با این مسئله کنار می آیند ، اما نگرانی در این زمینه از بیماران مبتلا به بدشکلی هراسی با یک اغراق آشکار مشخص می شود.

علائم ، شکایات و علائم

هیچ اطلاعات موثقی در ادبیات پزشکی در مورد جنسیت وجود ندارد توزیع از سندرم تغییر شکل ، زیرا مطالعات دقیق تاکنون انجام نشده است. نویسندگان خبره فرض می کنند یک برابر است توزیع در مردان و زنان ، در حالی که دیگران غلبه کمی از جنسیت زن را توصیف می کنند. با این حال ، مسلم است که رفتار بدشکلی می تواند از همان آغاز شروع شود کودکی و نوجوانی هنگامی که مشغولیت بیش از حد با ظاهر جسمی شخص خود به حرکت درآمد ، علائم و شکایات با افزایش سن بدتر می شوند. با این حال ، هرچه شکایات بیشتر ادامه یابد ، شروع روانپزشکی کافی دشوارتر است درمان. مبتلایان خود را به ظاهر مضحک ، دافعه یا زشت تجربه می کنند ، اگرچه از نظر عادی کاملاً طبیعی به نظر می رسند. برداشت از زشتی خود شخص اغلب به کل بدن ، کمتر به مناطق جداگانه مربوط می شود. به طور خاص ، شکل ، تقارن ، اندازه یا موقعیت برخی از مناطق یا اندام های بدن مورد سوال قرار می گیرد. نمونه های معمولی پد چربی است توزیع، عدم رضایت از موقعیت دندان ها ، تمایل به سرخ شدن یا تصور غلط لب ها ، چانه ، گونه ها ، دهان، یا بینی زشت هستند

تشخیص و دوره

مبتلایان از یک حلقه معیوب ذهنی خود رد شده و نگرانی رنج آور رنج می برند. به طور معمول ، در آینه ها به طور مداوم از ظاهر فرد س questionال می شود یا بررسی می شود. تشخیص عمیق روانپزشکی اغلب ویژگی های شخصیتی خودشیفته و حقارت عمیق را نشان می دهد. به دلیل تمایل به ترک عمومی و خجالتی بودن ، عواقب روانشناختی افراد مبتلا اغلب قابل توجه است. در بسیاری از موارد ، این پزشک عمومی است که با دانش خوب خود از بیماران ، یک تشخیص آزمایشی را ایجاد می کند ، سپس باید توسط روانپزشک یا روان درمانگر روانشناختی. شروع کافی است درمان همچنین باید در مراحل اولیه انجام شود تا گرایش به سمت اصلاح به طور م countثر خنثی شود. از آنجا که روند بیماری طولانی مدت در نظر گرفته می شود ، افراد نادر که به آن مبتلا می شوند ، یک زندانی در ترس ترس از تغییر شکل پاتولوژیک خود باقی می مانند.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

به عنوان یک قاعده ، افراد مبتلا به بدشکلی از تعدادی شکایت روانشناختی مختلف رنج می برند. به همین دلیل باید برای این امر با پزشک مشورت شود شرط وقتی عقده های حقارت قابل توجه یا کاهش عزت نفس وجود دارد. درمان فوری به ویژه هنگامی ضروری است که این شکایات بدون دلیل خاصی رخ دهد. همچنین در صورت بروز اذیت و آزار و اذیت و آزار ، درمان پزشکی توصیه می شود تا از عوارض و ناراحتی بیشتر جلوگیری شود. علاوه بر این ، بدشکلی نیز می تواند باشد رهبری به افکار خودکشی در بسیاری از موارد ، والدین و نزدیکان بیمار نیز باید از شکایت ها آگاه باشند و با پزشک تماس بگیرند. در موارد شدید ، اقامت در یک کلینیک بسته توصیه می شود. این می تواند به طور قابل توجهی علائم را کاهش دهد. اغلب اوقات ، تشخیص بدشکلی هراسی توسط یک روانشناس انجام می شود. درمان همچنین می تواند توسط یک روانشناس انجام شود. هرچه بیماری زودتر تشخیص داده و درمان شود ، احتمال بهبود کامل بیمار بیشتر خواهد بود.

درمان و درمان

یک درمان روان پزشکی شماتیک برای تصویر نادرست بدن تاکنون شناخته شده نیست ، به همین دلیل هر نوع درمان اختلال بدشکلی باید بر اساس وضعیت فردی بیمار و مشکل رنج باشد. درمانگر ابتدا باید موفق شود بیمار را باز کند تا اعتماد خود را جلب کند و در وهله اول بخواهد به او کمک شود. درمان علتی امکان پذیر نیست ، زیرا زمینه روانشناختی بدشکلی هنوز ناشناخته است. فقط اگر افسردگی در همان زمان رخ می دهد ، حکومت of داروهای روانگردان موجه است در غیر این صورت ، درمان فقط به جلسات روان درمانی کمکی محدود می شود رفتار درمانی. اگر بیماران شکایتهای متغیر ، مبهم یا منتشر کنند ، جراحی زیبایی شدیداً دلسرد شده است. این به این دلیل است که اختلالات روانی پنهان شده در پشت شکایات را نمی توان توسط یک پزشکی مطلوب از بین برد جراحی زیبایی روش.

چشم انداز و پیش آگهی

در مورد بدشکلی ، احتمال بهبودی به محض این وجود دارد شرط با درمان به صورت حرفه ای درمان می شود و تشخیص و درمان در مراحل اولیه انجام می شود. با شناختی رفتار درمانی، بیشتر بیماران بهبود در سلامتی را تجربه می کنند. این درمان می تواند به صورت سرپایی یا سرپایی انجام شود. هنگامی که همراه با دارو استفاده می شود ، بیماران علائم قابل توجهی را تسکین می دهند. حکومت داروهای بدون روان درمانی کمتر موفق بوده است در بیشتر موارد ، به محض تجویز ، علائم بازگشتی دارند داروهای متوقف می شوند بهترین شانس بهبودی ترکیبی از درمان و است حکومت از داروها این درمان چند ماه یا چند سال طول می کشد. علائم به تدریج فروکش می کنند تا زمانی که بتوان از علائم رهایی یافت. در صورت عدم درمان ، بدشکلی می تواند به یک دوره مزمن تبدیل شود. پیش آگهی به طور قابل توجهی بدتر می شود. درمان خود به خودی بسیار بعید به نظر می رسد. علائم این بیماری در طول دوره بیماری دچار نوسان می شود. در عین حال ، هرچه بیماری بیشتر باشد ، علائم شدیدتر می شوند. با افزایش علائم ، خطر خودکشی بیمار به تدریج افزایش می یابد. برای جلوگیری از بروز وضعیت بحرانی یا تهدید کننده زندگی ، درمان به موقع بسیار مهم است.

پیشگیری

بدشکلی هراسی بسیار پیچیده تا گاهی عجیب است شرط با ادراک بدن منفی مداوم. از آنجا که در بسیاری از موارد باید فرض شود که علت شکایات از قبل بیان شده است کودکی، پیشگیری باید از اینجا شروع شود. در مورد کودکان و نوجوانان با تمایل به ترک یا مشغله ذهنی مداوم با کمبودهای خود ، باید اصلاحات جامعه درمانی انجام شود یا صحبت روانشناسی باید در مراحل اولیه ارائه شود.

مراقبت پس از آن

از آنجا که دیسمورفوفوبیا یک اختلال روانی جدی و مهمتر از همه جدی شخص مبتلا است ، وی معمولاً ابتدا به یک درمان روانشناختی فشرده توسط پزشک وابسته است. در بیشتر موارد ، خود ترمیم امکان پذیر نیست ، بنابراین درمان باید همیشه انجام شود. معیارهای یا امکان مراقبت های بعدی معمولاً در صورت بدشکلی هراسی در دسترس فرد مبتلا نیست. در هر صورت ، عوامل محرک این بیماری باید شناخته شود و از آنها اجتناب شود. هرچه بیماری زودتر شناخته و درمان شود ، معمولاً سیر بعدی بهتر است. بدشکلی با کمک دارو و مشاوره روانشناسی درمان می شود. توجه به دوز صحیح و مصرف منظم دارو برای جلوگیری از عوارض بعدی مهم است. بستگان و خانواده فرد مبتلا به هر حال باید بیماری را درک کنند و همچنین با آن مقابله کنند. بحث های فشرده با فرد مبتلا اغلب لازم است. در موارد شدید ، بستگان باید بیمار را ترغیب کنند تا تحت درمان در یک م closedسسه بسته قرار گیرد تا از شکایت های بعدی جلوگیری کند. بدشکلی ، امید به زندگی فرد مبتلا را کاهش نمی دهد.

این همان کاری است که می توانید خودتان انجام دهید

در مورد بدشکلی هراسی ، امکان کمک به خود در زندگی روزمره برای فرد مبتلا بسیار محدود است. به طور معمول ، فرد مبتلا به هیچ وجه قادر به انجام این کار نیست سلامت-ترویج معیارهای به ابتکار خودش این اختلال بر اساس علل روانشناختی و عدم امکان ارزیابی واقعی از خود است. بنابراین ، فقط چند اقدام برای شخص مبتلا وجود دارد. بدن خود شخص عمدا سو mis برداشت نمی شود. بنابراین اختلال توسط اراده قابل کنترل نیست. این بخشی از ظاهر اختلال است که برای شخص مبتلا امکان دیدن بدن خودش به صورت واقعی و تشخیص خطوط آن وجود ندارد. به همین دلیل ، افراد از محیط اجتماعی نزدیک اغلب به طور فزاینده ای مسئول هستند. آنها باید برای کمک لازم به بیمار مراجعه کنند. این امر مستلزم رابطه پایدار اعتماد است. در موارد شدید ، بستگان همچنین به مشاوره و کمک کارکنان متخصص نیاز دارند. اطلاعات در مورد این بیماری و تظاهرات آن برای یادگیری و اجرای رویکرد صحیح در برخورد با فرد بیمار لازم است. صبر ، آرامش و اطلاعات جامع در مورد بیماری برای این امر ضروری است. فرد مبتلا نباید توسط اظهار نظرهای روزمره مورد آزار و اذیت و فشار قرار گیرد. در صورت امکان از شرم ، گناه یا سخنرانی باید پرهیز شود.