رفلکس اوپنهایم: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

رفلکس اوپنهایم یا علامت اوپنهایم یک بازتاب طبیعی در نوزادان و یک رفلکس آسیب شناختی در بزرگسالان است. عصب شناسی این حرکت انعکاسی را با علائم دستگاه هرمی مرتبط می کند ، همانطور که در نورون های حرکتی مرکزی آسیب دیده است. بیماری هایی مانند اسکلروز متعدد (MS) یا ALS می تواند باعث چنین آسیب هایی شود.

رفلکس اوپنهایم چیست؟

رفلکس اوپنهایم یک رفلکس پا است که می تواند با مسواک زدن لبه جلوی سینه تحریک شود. متخصصان مغز و اعصاب می دانند که رفلکس اوپنهایم یک رفلکس پاتولوژیک است ، مانند اینکه ممکن است به طور علامتی در متن سیستم عصبی اختلالات این علامت به عنوان علامت اوپنهایم نیز شناخته می شود. حرکت رفلکس یک رفلکس پا است که می تواند با مسواک زدن لبه جلوی ساق پا تحریک شود. رفلکس اوپنهایم یکی از علائم اصطلاحاً دستگاه هرمی است که به آسیب به دستگاه هرمی یا نورونهای حرکتی مرکزی مربوط به کنترل حرکت عضلات اشاره دارد. دستگاههای هرمی مرکزی هستند سیستم عصبی مسیرهای حرکتی در نخاع که حرکات ارادی کل بدن را کنترل می کند. رفلکس آسیب شناسی به نام اولین توصیف کننده آن ، هرمان اوپنهایم نامگذاری شد. متخصص مغز و اعصاب آلمانی حرکت رفلکس را کشف کرد ، که فقط در سنین بالا آسیب پذیر است ، یعنی در قرن نوزدهم.

کارکرد و وظیفه

دستگاههای هرمی در انسان نخاع مرکز کنترل فعالیت حرکتی داوطلبانه هستند. آنها در رشته های عضلانی اسکلتی به سلول های عصبی حرکتی آلفا متصل می شوند و از جمله مسیرهای نزولی یا بازدارنده سیستم عصبی. اطلاعات توسط سیستم های عصبی از سیستم عصبی مرکزی منتقل می شوند. در مورد دستگاه های هرمی ، هدف این هدایت عضلات اسکلتی است. به این ترتیب است که عضلات دستورات حرکتی خود را دریافت می کنند. سیستم عصبی مرکزی در نخاع گروه شاهد واکنش به خصوص. قسمت بزرگی از اینها واکنش رفلکس های محافظتی هستند که در درجه اول برای جلوگیری از آسیب ایجاد می شوند. چنین واکنش هر کدام توسط اصطلاحاً ماشه تحریک می شوند. به طور معمول ، این ماشه یک درک خاص است. اگر نقطه سوئیچینگ برای حرکات رفلکس در نخاع نبوده بلکه در قشر حرکتی آن قرار داشته باشد مغز، سپس اطلاعات حرکت به سرعت کافی به عضلات نمی رسد. رفلکس ها دیگر نمی توانند از شخص محافظت کنند. در نتیجه ، رفلکس های محافظتی به طور خاص باید در کوتاهترین مسیرهای ممکن سیم کشی شوند تا هدف آنها محقق شود. به عنوان مثال ، اگر یک توپ یا جسم دیگر به سمت صورت انسان پرواز کند ، حرکت انعکاسی مربوطه یک دفاع در برابر جسم توسط بازوها است. اگر این حرکت توسط مغز، فرد تا زمانی که جسم از مدت ها پیش به او نرسیده باشد ، بازوهای خود را بالا نمی آورد و بنابراین رفلکس محافظ دیگر هیچ هدفی را نخواهد داشت. بنابراین کنترل رفلکس از طریق مسیرهای هرمی دلایل عملی تکاملی دارد. در مقابل ، حرکات عضلانی اندام ها توسط مسیرهای هرمی کنترل نمی شوند. آنها در روده وصل می شوند و سیستم عصبی رویشی. برخی از رفلکس های بدن انسان تا نوزادی محدود می شوند. از جمله این موارد ، به عنوان مثال ، رفلکس مکیدن است. این حرکت رفلکس به محض لمس لب های نوزاد اتفاق می افتد. رفلکس اوپنهایم در نوزادان نیز فیزیولوژیک است. هنگامی که لبه جلوی ساق کودک با انگشتان محکم مسواک زده می شود ، انگشت شست پا به عنوان بخشی از رفلکس به صورت تونیک به سمت بالا حرکت می کند. بقیه انگشتان پا معمولاً از هم جدا می شوند. هنگامی که این واکنش در یک بزرگسال مشاهده می شود ، دیگر ما در مورد یک رفلکس فیزیولوژیکی صحبت نمی کنیم ، بلکه یک واکنش پاتولوژیک است. بنابراین ، رفلکس اوپنهایم در بزرگسالان سالم وجود ندارد.

بیماری ها و شکایات

رفلکس اوپنهایم یک علامت است. حرکت رفلکس اغلب همراه با سایر رفلکس های پاتولوژیک اتفاق می افتد. رفلکس بابینسکی ، رفلکس گوردون و رفلکس چادوک و همچنین علائم استروامپل ، همانند علامت اوپنهایم ، به گروه موسوم به بابینسکی مرتبط با اصطلاحات علائم دستگاه هرمی تعلق دارند. این گروه از علائم نشانه ای از آسیب به سلولهای عصبی حرکتی مرکزی به متخصص مغز و اعصاب است. معاینه رفلکس یک روش استاندارد در عصب شناسی است. زیاد

بیماری های عصبی می تواند با رفلکس های پاتولوژیک از گروه Babinski همراه باشد و در نتیجه آسیب به سلولهای عصبی مرکزی باشد. یکی از معروف ترین بیماری ها در این زمینه اسکلروز متعدد. در این بیماری خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی ، خود بیمار است سیستم ایمنی بدن به اشتباه به بافت عصبی بدن خود در سیستم عصبی مرکزی حمله می کند و باعث واکنش التهابی ایمنی می شود. به عنوان بخشی از التهاب، عایق غلاف میلین در بافت عصبی مرکزی تجزیه می شود بنابراین رسانایی بافت عصبی کاهش یافته یا از بین می رود. در بدترین حالت ، آسیب دائمی در مغز و نخاع. در ارتباط با اسکلروز متعدد، علائم دستگاه هرمی و بنابراین رفلکس اوپنهایم در درجه اول برای پیش آگهی مهم است. اگر علائم مسیر هرمی در مراحل اولیه بیماری وجود داشته باشد ، پزشک از روند نسبتاً نامطلوبی صحبت می کند. بیماری های دیگر نیز می توانند به نورون های حرکتی مرکزی آسیب برسانند و بنابراین علائم دستگاه هرمی را تحریک می کنند. یک نمونه بیماری دژنراتیو ALS است. در این بیماری سیستم عصبی حرکتی ، سلولهای عصبی مسئول حرکات عضلانی ذره ذره تخریب می شوند. هر دو سلول عصبی حرکتی در مغز و آنهایی که در شاخ قدامی نخاع هستند تحت تأثیر پدیده های تحلیل برنده قرار می گیرند. جلوی انحطاط را نمی توان گرفت. در بهترین حالت ، انحطاط می تواند به تأخیر بیفتد. اگر اولین نورون حرکت کند ، ضعف عضلانی پیشرونده تا فلج رخ می دهد. از طرف دیگر ، اگر نورون دوم حرکتی تحت تأثیر قرار گیرد ، این معمولاً به صورت زیر ظاهر می شود اسپاسم.