هنر درمانی: درمان ، اثرات و خطرات

یک ویژگی خاص در میان روش های درمانی هنری در زمینه های توان بخشی ، بالینی- روانشناختی و پیشگیری اجتماعی - هنر است درمان. هنر در تقابل با جهان مادی - فنی است. عادات ، یک طرفه بودن یا کندی را می توان از طریق روند خلاقیت حل کرد. از طریق اشکال متداول- تجربی و بیان ، بنابراین می توان حالات و احساسات درونی-روانی را در قالب یک تصویر ، گرافیک ، عکس یا مجسمه بیان کرد و علاوه بر این ، می توان در مورد زندگی درونی ، احساسات و روان افراد بیشتر یاد گرفت. صبور.

هنر درمانی چیست؟

هنر درمان در زمینه روان درمانی نسبتاً جدید است و به منظور افزایش توانایی فرد در درک مستقیم محیط و احساسات خود از طریق حواس و درک آنها به طور کامل طراحی شده است. هنر درمان مربوط به حوزه های روانشناسی ، آموزش و علوم هنری است. همچنین می تواند دوباره در بخشهای نقاشی و طراحی درمانی منشعب شود ، که به موجب آن نقاشی به تنهایی کانون نقاشی درمانی است و عمق رویکرد روانشناختی بدون صحبت از هنر در طراحی درمانی نقش دارد. هنر درمانی در زمینه روان درمانی نسبتاً جوان است و هدف آن ارتقا the توانایی افراد در درک مستقیم محیط و احساسات خود از طریق حواس و درک آنها است. بیان خلاقانه در قالب هنر تجسمی برقراری ارتباط با خود شخص و همچنین افراد دیگر را امکان پذیر می کند.

روشهای درمانی و درمانی

فرآیندهای درونی از طریق هنر قابل مشاهده هستند. این به ویژه در جسمی و بیماری روانی. رنگها و انتخاب فرم ارتباط مستقیمی با دیدگاه شخص در مورد زندگی و تجربیات دارد. از نظر درمانی ، روند خلاقیت به همان اندازه کار تمام شده مهم است. این به عنوان یک ماده بصری و به عنوان یک سطح برای درک بهتر اقدامات و روش های تفکر ، و همچنین توسعه بیشتر آنها در یک تغییر معنی دار عمل می کند. غیر معمول نیست که منابع خلاق جدیدی در حین هنر درمانی کشف می شوند ، قدرت های خود ترمیمی ارتقا می یابند و فرآیندهای تغییر در روان تحریک می شوند. هنر درمانی و تاریخ هنر ارتباط تنگاتنگی دارند. از طریق هنر ، برخی از هنرمندان سعی در ابراز احساسات و برخورد شدیدتر با واقعیت داشتند. نقاشی "فریاد" اثر ادوارد مونک ، نقاشی های جنگ و کابوس فرانسیسکو دو گویا یا پردازش شدید و سورئال همه شناخته شده است. درد و افسردگی توسط فریدا کالو ، هنرمند مکزیکی. ادامه چنین بازنمایی هایی از احساسات درونی سپس در روانپزشکی نیز پیاده سازی شد. مجموعه "Bildnerei der Geisteskranken" توسط هانس پرینژورن ، كه آثار بیماران خود را به نمایش گذاشته است ، كه در فرم بیان بسیار قابل توجه است ، به خوبی شناخته شده است. به عنوان مثال ، در میان آنها نامه ای وجود دارد که در صفحات طولانی با همان حرف و بدون هیچ معنی کلمه ای نوشته شده است. عقل ، به عنوان بررسی محیط و واقعیت ، و تخیل ، به عنوان نمایانگر روند درونی ، از جنبه های اساسی هنر درمانی به عنوان یک درمان درمانی است. بیان درونی و بیرونی کنش خلاق ، فرآیندی خلاقانه را امکان پذیر می کند ، که به نوبه خود به بیننده اجازه می دهد تا همه احساسات را تفسیر و تفسیر کند. از طریق هنر درمانی ، خلاقیت تشویق می شود و روند بهبودی پشتیبانی می شود. این امر به نوبه خود یک رویارویی درونی با خود را امکان پذیر می کند ، تا بتواند در مورد آن تصمیمات جدیدی بگیرد یا با معنای زندگی خود عمیق تر برخورد کند. از این رو هنر تقابلی با دنیای درونی شخص است که در آن همیشه به وضوح دیده نمی شود که چه کسی و چه شخصی است. فقط از طریق عبارتی که از داخل به خارج در قالب ایجاد یک تصویر یا مجسمه ، عکس یا گرافیک منتقل می شود ، چیزی غیرقابل الزام ایجاد می شود و گفتگو را امکان پذیر می کند. در این فرآیند ، درمانگر می تواند درگیری های عاطفی را نیز درک کند و آنها را موضوع گفتگو قرار دهد. تفسیر اثر اما در پس زمینه باقی مانده است. این بیشتر در مورد امکان بیان خود است. بنابراین جای تعجب نیست که ، علاوه بر نمایش خلاق ، هنرهای دیگری نیز شامل شود ، مانند رقص ، موسیقی یا زبان.

تشخیص و روشهای تحقیق

البته روشهای آزمایش روانشناختی وجود دارد که علاوه بر این به عنوان روش تشخیصی عمل می کند. اینها شامل آزمایش Rorschach است که در آن از بیمار خواسته می شود آنچه را که می بیند را با استفاده از لکه های جوهر تفسیر کند ، آزمایش تمیز موضوعی که در آن بیمار سیاه نشان داده می شود - تابلوهای سفید و سفید با صحنه های روزمره که از او خواسته می شود تفسیر کند و آزمون نقاشی وارتگ که در آن بیمار با مشخصات دقیقاً مشخص شده با چهره های هندسی روبرو می شود که از او خواسته می شود تصویر خودش را بکشد. از پیش فرض ها می توان استفاده کرد ، انتخاب انگیزه به عهده خود بیمار است. این در تضاد با روشهای معمول هنر درمانی برای طراحی هنری است. این شامل "نقاشی اندازه گیری" است ، که در آن خلاقیت توسط نقاشی خود به خود و سریع و استفاده از بسیاری از رنگ ها ، نقاشی رسا تحریک می شود ، که در آن تمرکز بر روی نتیجه نیست بلکه بر روی خود طراحی ، نقاشی همراه ، نقاشی فرم یا نقاشی گفتگوی ، که در آن یک تصویر مشترک نقاشی شده است. از طریق هنر ارتباطی بین درمانگر و بیمار برقرار می شود و منجر به تعامل در مکالمات فردی یا همچنین در گروه می شود. به صورت سطحی ، این درمان در نقاط کانونی خود یک مثلث رابطه ایجاد می کند ، همچنین به عنوان سه گانه هنر درمانی شناخته می شود. این سه سطح عبارتند از خلق اثر هنری به عنوان شکلی از بیان و بیان خود ، رابطه بین بیمار و درمانگر و مشاهده و تفسیر اثر حاصل. هنر درمانی مبتنی بر شیوه ها و رشته های مختلفی است ، از جمله ، به عنوان مثال ، آموزه های سی جی یونگ. این روش های میان رشته ای و روش های مختلف خلاقانه را اعمال می کند ، از اصول اساسی روانکاوی ، روانشناسی و رفتار درمانی، بلکه علوم شناختی مانند درمان های سیستمیک یا آنتروپوزوفی نیز هست. بیماری ها همیشه دلایل خود را دارند. بررسی عمیق وضعیت بیماری همراه با زندگی نامه شخص است. روش های درمانی هنری ، درک بیمار را تغییر می دهد و می تواند تثبیت بیماری های او را سست کند. بنابراین برای افراد مبتلا به اختلالات جسمی یا روانی ، بلکه در تحولات بحرانی یا سایر زمینه های روانی اجتماعی نیز مناسب است.