جهت گیری محلی
هر کس تاریخ فعلی را فراموش می کند و یا اشتباه می کند در مورد زمان - جهت گیری زمان یک ساختار نسبتاً شکننده است. وضعیت با گرایش محلی و موقعیتی متفاوت است. اینها بخصوص در محیطهای شناخته شده کاملاً پایدار هستند. از دست دادن آنها اغلب نشانه یک مشکل بزرگتر است ، مانند جنون.
فرد مبتلا به سختی می تواند در یک سوپرمارکت که قبلاً مرتباً بازدید می کرد ، پیدا کند یا در منطقه ای که می شناسد گم شود و نمی تواند راه بازگشت به خانه خود را پیدا کند. علاوه بر این ، وضعیت ها اغلب اشتباه ارزیابی می شوند. این خود را نشان می دهد ، به عنوان مثال ، با لباس کاملا نامناسب یا قضاوت غلط در موقعیت های خطرناک.
آشفتگی زبان و فرایندهای انتزاعی اندیشه
نشانه مهم دیگر جنون is اختلالات گفتاری. همه افراد گاهاً در یافتن کلمات با مشکلاتی روبرو شده اند. کم خونی با این حال ، بیماران در یافتن ساده ترین کلمات و ترکیب معنی دار آنها در جملات مشکل دارند. در عوض آنها از کلمات پاراگراف یا کاملاً نامناسب استفاده می کنند. مشکلات معمول در حل کارهای پیچیده اما روزمره نیز معمول است. این بیان می شود ، به عنوان مثال ، در عدم توانایی حل مسائل ریاضی ساده یا خواندن ساعت های آنالوگ.
اختلالات شخصیت Persönlichkeitssto
همچنین تغییراتی در شخصیت ، به طور معمول ویژگی پایدار زوال عقل است. از یک طرف ، این می تواند منجر به شدید شود نوسانات خلقی بدون هیچ دلیل مشخصی مبتلایان به زوال عقل نیز رفتاری غیرقابل پیش بینی دارند و بسیار مشکوک هستند ، حتی اگر قبلاً شخصیتی دوستانه بودند. با پیشرفت بیماری ، بنابراین کناره گیری اجتماعی و قطع ارتباطات اجتماعی به طور فزاینده ای اتفاق می افتد.
پرخاشگری
پرخاشگری اغلب حتی در بیماران مبتلا به زوال عقل نیز ماشه دارد. در وضعیت فعلی خود ، مبتلایان اغلب احساس درماندگی و سو mis تفاهم می کنند. آنها غالباً نمی فهمند که در چه مکانی از آنها خواسته می شود و بستگان و سرپرستان خود را نمی شناسند.
به آنها بستگی دارد شرط و در مرحله ، بیماران اغلب هر از گاهی زوال روانی خود را تشخیص می دهند و احساس تحقیر می کنند. این امر باعث می شود مقداری استرس و اضطراب در مبتلایان ایجاد شود که از طریق پرخاشگری بروز می کند. بسته به محل تجزیه بافت در مغز، از دست دادن آن می تواند منجر به تغییرات گسترده ای در شخصیت شود که می تواند پرخاشگری را تشویق کند.
دمانس غالباً با تغییرات روانی همراه است. این بدان معنی است که وضعیت ذهنی نیز تحت تأثیر متابولیسم تغییر یافته در است مغز ناشی از زوال عقل به تنهایی. بدین ترتیب، افسردگی، بی حسی یا جنون اغلب در نتیجه مغز تجزیه و وضعیت متابولیکی آن. در همه موارد ، می توان با داروهای مختلف ، بلکه با صحبت ، مداخله و بهبود وضعیت عاطفی را نیز انجام داد.
هذیان ها
به عنوان یک بیماری همزمان با زوال عقل ، بیماری های مختلف روانی دیگری نیز می تواند رخ دهد. اغلب با همراه است افسردگی، عدم حساسیت و جنون. این روان پریشی ها می توانند خود را به طرق مختلف نشان دهند.
برخی از مبتلایان رشد می کنند توهم یا افکار هذیانی. اینها توهم یا قابل دیدن است ، احساس می شود یا شنیده می شود. در هر صورت ، آنها نتیجه یک وضعیت متابولیکی آشفته در مغز به دلیل فرایندهای تخریب زوال عقل هستند.
