اشتیاق: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

شوق خصلتی است که در دنیای مدرن مطلوب تلقی می شود. افراد پرشور نسبت به کارهایی که انجام می دهند بیش از حد متوسط ​​احساس علاقه می کنند و بسیار به آنها انرژی می دهند - چه در زندگی کاری و چه در زندگی خصوصی یا اجتماعی. در دنیای کار ، اشتیاق یک صلاحیت اصلی محسوب می شود.

توانایی اشتیاق چیست؟

از نظر فیزیولوژیکی ، اشتیاق حالت هیجان مغز میانی است. اصطلاح "شوق" در طول تاریخ معانی مختلفی داشته است. در اصل ، این الهام گرفته از روح الهی بود. در این زمینه ، کلمه یونانی "اشتیاق" بین تحقق و مالکیت حرکت می کند ، بنابراین می توان آن را مثبت یا منفی درک کرد. در قرن چهارم ، "علاقه مندان" ، فرقه ای سریانی مسیحی ، معتقد بودند که می توانند با دعای مداوم حضور روح القدس را مجبور کنند ، تفکر و زهد. در دوران مدرن نیز ، همیشه جنبش هایی وجود داشت که از این نظر "مشتاق" قلمداد می شدند ، به عنوان مثال ، برخی از گروه های پروتستان در قرن 16 و 17. بیشتر و بیشتر ، این اصطلاح مترادف با متعصبان مذهبی از راه راه های مختلف بود. از قرن هجدهم به بعد ، "اشتیاق" عمدتا در اصطلاح سکولار به عنوان علاقه ای به هدف خاصی که یک شخص یا گروهی از آن متقاعد شده اند و برای او بسیار فداکارانه و شاد کار می کند ، درک می شود. افراد مشتاق در هیجان شادی آور هستند. مشتاق کسی است که نسبت به چیزهای جدید گشوده باشد و بتواند از مزایای یک علت تا حدی متقاعد شود که آماده کار فعالانه برای آن باشد. ذهنی استحکام (انگیزه) لازم برای این کار دقیقاً از این تعهد به چیزی است که الهام می گیرد.

کارکرد و وظیفه

اشتیاق با انگیزه بالایی دست به دست می دهد. افراد مشتاق از بی حوصلگی و بی تفاوتی رنج نمی برند ، زیرا آنها می توانند از بسیاری چیزها یا شرایط جنبه های جالبی کسب کنند که از این طریق تحریک می شوند تا عمل کنند. افراد مشتاق در دنیای کار یا حتی در کار داوطلبانه مورد استقبال قرار می گیرند ، زیرا نه تنها ویژگی رانندگی آنها مشخص نیست بلکه به دلیل خلق و خوی شادی آور در عمل بهترین سفیران این امر هستند. افرادی که خودشان به چیزی علاقه مند هستند می توانند افراد دیگر را نیز به آن برسانند. اشتیاق مسری است. اشتیاق واقعی با اراده و انگیزه درونی مشخص می شود. افراد مشتاق معمولاً به دلخواه خود موضوعات و موضوعات موضوعی را پیدا می کنند که در آنها علاقه ای بالاتر از حد متوسط ​​، همراه با تمایل به کار در این زمینه و پیشبرد هدف پیدا می کنند. این میل فراتر از یک علاقه منطقی است و در مورد کسانی که می توانند شور و شوق داشته باشند ، با احساسات بسیار مثبتی همراه است. شوق ذوق زندگی را ایجاد می کند. از نظر فیزیولوژیکی ، اشتیاق حالت تحریک مغز میانی است. این اجازه می دهد تا تعدادی از انتقال دهنده های عصبی در یک واکنش زنجیره ای از جمله آزاد شوند آدرنالین, نورآدرنالین و دوپامین، و همچنین اندروفین ها و انکفالین ها فقط این افراد نیستند که ذوق و شوق بیشتری نسبت به حد متوسط ​​دارند که این وجد را تجربه می کنند. هرکسی می تواند آتش اشتیاق را در درون خود روشن کند. برای این مهم درک منافع و طرفهای قدرتمند خود و مشغول کردن خود با آنها مهم است. از آنجا که مطالبی که علاقه به آنها وجود دارد ، به راحتی فرا می گیرند و مشکلات با سرعت بیشتری حل می شوند ، تجربه های موفقیت سریع تنظیم می شوند که می توانند مارپیچ اشتیاق را به سمت بالا سوق دهند. اولین نشانه اشتیاق ، تعامل اختصاصی و شادی آور با موضوعات الهام بخش ، اصطلاحاً جریان است. علاوه بر این ، شور و شوق نه تنها افراد را ترغیب می کند تا خود را به هدف متعهد کنند ، بلکه به آنها کمک می کند تا با جستجوی فشرده و مداوم - و معمولاً با موفقیت - برای راه حل. این امر به نوبه خود احساس موفقیت را تقویت می کند و اشتیاق را دوباره از بین می برد. افراد مشتاق نه تنها با تلاش خود احساس موفقیت را تجربه می کنند ، بلکه احساس خوشبختی و رضایت مندی را نیز احساس می کنند. آنها کارها را "با آنها انجام می دهند قلب و روح ، "" آنها کاملا به هدف متعهد هستند. آنها اغلب مسئولیت افراد دیگر را بر عهده می گیرند ، كه آنها را برمی انگیزد و آنها را راهنمایی می كنند. آنها معمولاً دوست داشتنی تلقی می شوند و گاهی اوقات به عنوان الگو شناخته می شوند زیرا مهارت ها ، دانش و دیدگاه بسیار مثبت آنها نسبت به دیگران جذاب و تحریك كننده است. افراد مشتاق به دنبال اقناع دیگران هستند ، نه اینکه آنها را متقاعد کنند. بسته به موضوع و میزان ابراز اشتیاق ، می توان آنها را "انجام دهنده" یا "ایده آلیست" دید.

بیماری ها و بیماری ها

شور و شوق همراه با صفات بی شماری است که در وجود دارد کودکی: لذت کشف ، خلاقیت ، غوطه وری در تعامل بازیگوشانه با یک شی یا چیز ، زمان ظاهرا نامحدود برای گذراندن با هدف شوق. با این حال ، اشتیاق وقتی به حد مجاز خود می رسد می تواند جلوه های منفی ایجاد کند. بنابراین ، علاقه مندان می توانند احساس واقعیت خود را از دست بدهند یا زمینه های خاصی - مسئله دار - را مسدود کنند. این می تواند رهبری به جزم گرایی و مهارت های ارتباطی محدود ، که توانایی آنها برای ایجاد انگیزه در دیگران از آنها رنج می برد. مارپیچ مثبتی که اشتیاق در بهترین حالت ایجاد می کند نیز می تواند به عکس آن تبدیل شود. کسانی که با بهترین اهداف ، استدلال ها و انگیزه ها قادر به تولید منابع و همرزمان در طولانی مدت نباشند ، در اعمال و احساسات موفقیت و خوشبختی محدود خواهند بود. در نتیجه ، تجربیات ناامیدی رخ می دهد. اگر کسانی که اشتیاق ندارند موفق شوند از راه های دیگر عمل کنند و احساس موفقیت و خوشبختی را در جای دیگر ایجاد کنند ، در معرض خطر افتادن به افسردگی. یکی از معروف ترین افسردگی های امروز ، فرسودگی است افسردگی شناخته شده به عنوان فرسودگی شغلی. اگرچه می تواند دلایل و علل مختلفی داشته باشد ، اما اغلب با "" ذهنی همراه است.فرسودگی شغلی”شخصی که قبلاً به شدت و به طور مداوم مدتها برای یک چیز” سوخته است ”. این بدان معناست که تمام تأثیرات مثبت محرک درونی و قدرت خلاقیت زیاد اشتیاق ، اگر در یک محیط مثبت یا تحت شرایط حمایتی امکان پذیر نشود ، می تواند به عکس آن تبدیل شود. معنی از اشتیاق و با آن انگیزه عمل فرار می کند. فعالیتی که ذوق زندگی را ایجاد می کند متوقف می شود.