رفتاردرمانی | درمان روان درمانی ADHS

رفتاردرمانی

برخلاف روانشناسی عمیق ، که نقش مهمی در حیات روحی انسانها دارد ، در سطح درمان رفتاری ، بیشتر از رفتارهای ظاهری ظاهر می شود. ADHD - علائم معمولی و ADHD - بنابراین الگوهای رفتاری معمولی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و تلاش می شود آنها را از طریق روش های مختلف تغییر دهند. بسته به جهت درمانی ، روشهای مختلفی در دسترس است. در این بین ، جهت های اساسی را می توان از یکدیگر متمایز کرد. اینها هستند:

  • رفتار درمانی کلاسیک
  • شناخت درمانی و
  • رفتار درمانی شناختی

درمان رفتاری شناختی

شناخت درمانی رفتاری نشان دهنده پیوند بین رفتار درمانی کلاسیک و شناخت درمانی است. درک و همچنین تفکر و الگوهای رفتاری ناشی از آن نقش اصلی را در این شکل از درمان دارند. این روشها (روشها) مختلفی را برای اتصال حرکتی ، شناختی و جسمی-عاطفی به روشی خاص به کار می برد:

  • تکنیک تهویه مطبوع
  • تکنیک آموزش حل مسئله
  • تکنیک آموزش خود مدیریتی
  • تکنیک شایستگی اجتماعی - آموزش ، و
  • روش های مختلف آرام سازی ، مانند یوگا ، تمرین خودکار یا آرامش عضلانی پیش رونده طبق Jacobson (PMR)

مفهوم اشکال سیستمیک درمانی شامل تمام روشهای اساسی درمانی است که هدف آنها روشن کردن و حل روابط بین فردی است.

این بدان معنی است که اشکال سیستمیک درمانی ، که در دهه 50 قرن گذشته ایجاد شده و از آن زمان به طور مداوم در حال توسعه است ، به ویژه برای حل مشکلات در خانواده ها ، محل کار ، بین دوستان و غیره با توجه به درمان ADHD، از درمان های سیستمیک خانوادگی به ویژه استفاده می شود ، زیرا خانواده به روشی خاص تحت فشار قرار می گیرند و درگیری ها از این وضعیت سنگین ایجاد می شود ، که می تواند بر درمان کودک ADHD تأثیر منفی بگذارد. یک خانواده درمانی سیستمیک در مورد ADHD بنابراین به روش خاصی سعی می کند تأثیرات منفی را که "مانع" درمان کودک است ، تغییر دهد.

به عبارت دیگر ، خانواده درمانی سیستمیک در این مورد نه تنها معمولی را در نظر می گیرد علائم ADHD به عنوان یک بیماری کودک ، بلکه با توجه به توسعه علامتی ADHD نقش مهمی به وضعیت کودک در خانواده اختصاص می دهد. به عنوان نمونه ، می توان از یک سبک متناقض تربیتی در اینجا نام برد ، که نمی تواند مسئولیت اصلی را در ایجاد ADHD داشته باشد ، اما می تواند تأثیر منفی زیادی بر اوضاع داشته باشد. هدف اعلام شده از چنین خانواده درمانی سیستمیک ، انتخاب الگوهای رفتاری کاملاً تثبیت شده و ریشه دار همه اعضای خانواده و در صورت لزوم ، تغییر شکل آنهاست تا بتوان در روابط بین فردی بهبود حاصل کرد.

برای دستیابی به این مهم ، مهم است که اعضای خانواده خود را در موقعیت دیگران قرار دهند تا موقعیت ها ، طرز تفکر و الگوهای رفتاری دیگران را زیر سال ببرند. این کار معمولاً با به تصویر کشیدن یک وضعیت خانوادگی معمول ، مثلاً با استفاده از عروسک انجام می شود. از این وضعیت می توان در مورد نقش های درون خانواده و همچنین در مورد احساسات ، نگرش ها و شیوه های تفکر نتیجه گیری کرد.