مولتیپل اسکلروزیس: علائم، تشخیص، درمان

بررسی اجمالی

  • علائم: به عنوان مثال، اختلالات بینایی، اختلالات حسی (مانند گزگز)، فلج دردناک، اختلال در راه رفتن، خستگی مداوم و خستگی سریع، اختلال در تخلیه مثانه و عملکرد جنسی، مشکلات تمرکز.
  • تشخیص: سابقه پزشکی، معاینه فیزیکی و عصبی، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)، تشخیص مایع مغزی نخاعی (CSF)، آزمایش خون و ادرار، پتانسیل های برانگیخته در صورت لزوم.
  • درمان: داروها (برای عود درمانی و پیشرفت درمانی)، اقدامات درمانی علامتی و توانبخشی (فیزیوتراپی، کاردرمانی، روان درمانی و غیره).
  • سیر و پیش آگهی: قابل درمان نیست، اما درمان صحیح و مداوم (عود کمتر، پیشرفت کندتر بیماری، بهبود کیفیت زندگی) می تواند تأثیر مثبتی بر سیر آن بگذارد.

مولتیپل اسکلروزیس چیست؟

شکایات مختلفی از جمله اختلالات بینایی و حسی، درد یا فلج ناشی از آن است. تا کنون، ام اس قابل درمان نیست. با این حال، روند بیماری را می توان به طور مطلوب با دارو تحت تاثیر قرار داد.

مولتیپل اسکلروزیس - دوره های آموزشی

سه دوره MS وجود دارد:

  • ام اس عود کننده- فروکش کننده (RRMS): این شایع ترین شکل ام اس است. علائم ام اس در عودها رخ می دهد. بین عودها به طور کامل یا جزئی پسرفت می کنند.
  • ام اس پیشرونده اولیه (PPMS): از همان ابتدا، بیماری به طور پیوسته پیشرفت می کند - علائم به طور مداوم افزایش می یابد. با این حال، عودهای جداگانه نیز رخ می دهد.

می توانید در مقاله مولتیپل اسکلروزیس – دوره بیشتر در این مورد مطالعه کنید.

سندرم جدا شده بالینی (CIS)

سندرم جدا شده بالینی (CIS) اصطلاحی است که توسط پزشکان برای توصیف اولین تظاهرات بالینی مفروض مولتیپل اسکلروزیس - یعنی اولین قسمت از اختلال عملکرد عصبی منطبق با ام اس استفاده می شود. با این حال، از آنجایی که همه معیارهای تشخیصی برآورده نمی شوند، مولتیپل اسکلروزیس (هنوز) قابل تشخیص نیست.

فرکانس

بیش از دو میلیون نفر در سراسر جهان از بیماری ام اس رنج می برند. توزیع این بیماری از منطقه ای به منطقه دیگر بسیار متفاوت است. ام اس بیشتر در اروپا و آمریکای شمالی رخ می دهد.

علائم مولتیپل اسکلروزیس چیست؟

مولتیپل اسکلروزیس "بیماری با 1,000 چهره" نیز نامیده می شود زیرا بسته به اینکه کدام ساختار عصبی تحت تأثیر آسیب قرار می گیرد، علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

اما گاهی اوقات این بیماری برای اولین بار با علائم اضافی یا متفاوت ظاهر می شود. این اولین علائم مولتیپل اسکلروزیس اغلب در دوره بعدی باقی می ماند. علاوه بر این، اغلب علائم دیگری نیز وجود دارد.

مروری بر مهمترین علائم ام اس

  • اختلالات بینایی مانند تاری دید، از دست دادن بینایی، درد در حین حرکات چشم به دلیل التهاب عصب بینایی (نوریت بینایی)، دوبینی به دلیل اختلال در هماهنگی عضلات چشم.
  • فلج دردناک و گرفتگی (اسپاستیسیته)، به ویژه در پاها
  • اختلال در هماهنگی حرکات (آتاکسی)، بی ثباتی هنگام راه رفتن یا رسیدن
  • خستگی (ضعف قابل توجه مداوم و خستگی سریع)
  • اختلالات تخلیه مثانه و/یا روده (مانند بی اختیاری ادرار، احتباس ادرار، یبوست)
  • اختلالات گفتاری، گفتار "آهسته".
  • اختلالات بلع
  • لرزش غیر ارادی و ریتمیک چشم (نیستاگموس)
  • اختلالات شناختی مانند کاهش توجه، مشکلات تمرکز، اختلال در حافظه کوتاه مدت
  • اختلالات جنسی مانند مشکلات انزال و ناتوانی جنسی در مردان، مشکلات ارگاسم در زنان، کاهش میل جنسی (از دست دادن میل جنسی) در همه جنس ها
  • درد، به عنوان مثال سردرد، درد عصبی (به عنوان مثال به شکل نورالژی سه قلو)، کمردرد
  • سرگیجه

در بسیاری از موارد، گرمای شدید (به عنوان مثال، هوای بسیار گرم، تب یا حمام گرم) به طور موقت علائم ام اس را بدتر می کند. پزشکان این پدیده را پدیده Uhthoff می نامند.

چگونه شعله ور شدن ام اس را تشخیص می دهید؟

  • آنها حداقل 24 ساعت دوام می آورند.
  • آنها حداقل 30 روز پس از شروع آخرین قسمت رخ دادند.
  • علائم ناشی از تغییر دمای بدن (پدیده Uhthoff)، عفونت یا سایر علل فیزیکی یا ارگانیک نبودند.

مولتیپل اسکلروزیس چگونه تشخیص داده می شود؟

بنابراین، ام اس یک تشخیص خروج است: پزشک تنها در صورتی ممکن است تشخیص «مولتیپل اسکلروزیس» را بدهد که توضیح بهتری برای علائم رخ داده و همچنین برای یافته های معاینه بالینی پیدا نشود.

برای روشن شدن این موضوع، مراحل مختلف معاینه لازم است:

  • گرفتن سابقه پزشکی
  • معاینه عصبی
  • تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)
  • بررسی مایع مغزی نخاعی (تشخیص CSF)
  • آزمایش خون و ادرار

علاوه بر تاریخچه پزشکی، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی و تشخیص مایع مغزی نخاعی (CSF) برای روشن شدن مولتیپل اسکلروزیس احتمالی اهمیت ویژه ای دارد. نتایج آنها امکان تشخیص ام اس را بر اساس معیارهای به اصطلاح مک دونالد می دهد. این موارد از زمان معرفی آنها چندین بار مورد تجدید نظر قرار گرفته اند و از جمله موارد دیگر، تعداد عودها (در مورد بیماری عودکننده) و کانون های التهابی در CNS هستند.

اولین نقطه تماس زمانی که مشکوک به ام اس است، پزشک خانواده است. او در صورت لزوم فرد مبتلا را به یک متخصص، معمولاً متخصص مغز و اعصاب ارجاع می دهد.

تاریخچه پزشکی

اولین قدم برای تشخیص مولتیپل اسکلروزیس، گفتگوی مفصل بین پزشک و فرد مبتلا به منظور گرفتن سابقه پزشکی است. مثلاً پزشک می پرسد

  • دقیقا علائم چیست،
  • زمانی که علائم فردی برای اولین بار مشاهده شد.
  • آیا فرد مبتلا یا بستگان نزدیک از یک بیماری خود ایمنی رنج می برند یا
  • آیا مواردی از مولتیپل اسکلروزیس در خانواده وجود دارد.

مهم است که بیماران در مورد علائمی که به خاطر می آورند به پزشک اطلاع دهند، حتی اگر فکر می کنند بی ضرر هستند یا اگر علامتی مدت هاست ناپدید شده باشد. گاهی اوقات علائمی که ماه ها یا حتی سال ها پیش رخ داده اند را می توان در گذشته به عنوان اولین علائم مولتیپل اسکلروزیس شناسایی کرد.

در صورت لزوم، در مورد اختلالات جنسی یا مشکلات تخلیه مثانه یا روده دریغ نکنید. این اطلاعات برای دکتر مهم است! هرچه توضیحات شما کاملتر و دقیق تر باشد، او سریعتر می تواند ارزیابی کند که آیا مولتیپل اسکلروزیس واقعاً علت علائم شماست یا خیر.

معاینه عصبی

  • عملکرد چشم ها و اعصاب جمجمه ای
  • احساس لامسه، درد و دما
  • قدرت عضلانی و تنش عضلانی
  • هماهنگی و حرکت
  • تعامل رسانایی عصبی برای مثانه، رکتوم و اندام های جنسی
  • رفلکس ها (به عنوان مثال، فقدان رفلکس های پوستی شکم از علائم شایع ام اس است)

سیستم دیگری برای ارزیابی نقایص عصبی در مولتیپل اسکلروزیس، مقیاس ترکیبی عملکردی مولتیپل اسکلروزیس (MSFC) است. برای مثال، در اینجا، پزشکان عملکرد بازو را با استفاده از تست پگ بورد برای زمان ("تست میخ نه سوراخ") و توانایی راه رفتن در مسافت کوتاه برای زمان ("پیاده روی 25 فوتی زمان بندی شده") آزمایش می کنند.

تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)

معیارهای تشخیصی برای ام اس عودکننده- فروکش کننده مستلزم آن است که این کانون های التهابی به صورت مکانی و زمانی پراکنده شوند (گسترش شوند). این بدان معنی است که باید کانون های التهاب در CNS در بیش از یک مکان وجود داشته باشد و چنین کانون های جدیدی باید در طول بیماری ایجاد شوند.

تشخیص CSF

یکی دیگر از مراحل مهم در راه تشخیص مولتیپل اسکلروزیس، بررسی مایع مغزی نخاعی (CSF) است. برای انجام این کار، پزشک به دقت کانال نخاع را با یک سوزن توخالی ظریف تحت بی حسی موضعی (پنکسیون کمری) سوراخ می کند تا نمونه کوچکی از مایع عصبی را بگیرد. در آزمایشگاه با جزئیات بیشتری آنالیز می شود (تشخیص CSF).

تشخیص CSF همچنین می تواند برای روشن شدن اینکه آیا التهاب در سیستم عصبی احتمالاً توسط میکروب ها (مانند پاتوژن های بیماری لایم) ایجاد می شود یا نه توسط مولتیپل اسکلروزیس استفاده می شود.

معاینه نوروفیزیولوژیک

برای انجام این کار، پزشکان تفاوت های ولتاژ الکتریکی را که هنگام تحریک مسیرهای عصبی خاص رخ می دهد، اندازه گیری می کنند. ضبط با استفاده از الکترودها، عمدتاً توسط EEG (الکتروانسفالوگرافی) انجام می شود. در زمینه تشخیص ام اس، پتانسیل های برانگیخته زیر مفید هستند.

پتانسیل های برانگیخته حسی سوماتو (SSEP): در این روش، پزشک اعصاب حساس پوست را با کمک جریان الکتریکی تحریک می کند، به عنوان مثال اعصاب برای حس لامسه.

پتانسیل های برانگیخته صوتی (AEP): AEP شامل پخش صداها برای فرد آسیب دیده از طریق هدفون است. سپس پزشکان از الکترودها برای اندازه گیری سرعت انتقال این محرک های صوتی به مغز استفاده می کنند.

آزمایش خون و ادرار

پارامترهای مورد علاقه در تجزیه و تحلیل خون عبارتند از:

  • CBC
  • الکترولیت هایی مانند پتاسیم و سدیم
  • نشانگر التهاب پروتئین واکنشی C (CRP)
  • قند خون
  • ارزش کبد، ارزش کلیه، ارزش تیروئید
  • آنتی بادی‌های خودکار: آنتی‌بادی‌هایی که علیه بافت‌های خود بدن قرار می‌گیرند، مانند فاکتور روماتوئید، آنتی‌بادی‌های ضد هسته (ANA)، آنتی‌بادی‌های ضد فسفولیپید یا ضد انعقادهای لوپوس.

گاهی اوقات هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها طول می کشد تا تشخیص مولتیپل اسکلروزیس به وضوح مشخص شود. جستجوی "بیماری با 1,000 نام" به یک پازل شباهت دارد: هر چه قطعات (یافته‌ها) بیشتر با هم هماهنگ شوند، مطمئن‌تر از بیماری ام‌اس است.

چه چیزی باعث مولتیپل اسکلروزیس می شود؟

در مورد ام اس، حمله علیه سیستم عصبی مرکزی است. سلول های دفاعی - به ویژه لنفوسیت های T، بلکه لنفوسیت های B - باعث التهاب در ناحیه سلول های عصبی آنجا می شوند. آسیب التهابی عمدتاً بر ماده سفید که حاوی رشته های عصبی است تأثیر می گذارد. با این حال، ماده خاکستری نیز آسیب می بیند، به خصوص با پیشرفت بیماری. این جایی است که بدن سلول های عصبی قرار دارد.

متخصصان فرض می کنند که در بیماری ام اس، پروتئین های خاصی روی سطح غلاف میلین توسط اتوآنتی بادی ها مورد حمله قرار می گیرند. فرآیندهای التهابی ایجاد شده در این روش به تدریج غلاف میلین را که پزشکان از آن به عنوان دمیلیناسیون یاد می کنند، از بین می برند. خود پسوند عصب (آکسون) نیز آسیب می بیند، گاهی اوقات به طور مستقیم در حالی که غلاف میلین هنوز دست نخورده است.

چه چیزی باعث واکنش خود ایمنی در ام اس می شود؟

اما چرا سیستم ایمنی در بیماری ام اس آنقدر گیج می شود که به بافت عصبی خود حمله می کند؟ کارشناسان دقیقا نمی دانند. احتمالاً عوامل متعددی در افراد مبتلا گرد هم می آیند که با هم باعث ایجاد بیماری می شوند (توسعه بیماری چند عاملی).

عوامل ژنتیکی

چندین مشاهدات به یک جزء ژنتیکی در ایجاد مولتیپل اسکلروزیس اشاره می کنند.

از یک طرف، مولتیپل اسکلروزیس به‌صورت خوشه‌ای در برخی خانواده‌ها رخ می‌دهد: بستگان درجه اول مبتلایان به ام‌اس، خطر ابتلا به بیماری مزمن عصبی را نیز افزایش می‌دهند.

بنابراین تا حدی، مولتیپل اسکلروزیس ارثی است - اگرچه این خود بیماری نیست که ارثی است، بلکه تمایل به ابتلا به ام اس است. کارشناسان گمان می کنند که این بیماری تنها در ترکیب با سایر عوامل (به ویژه عوامل محیطی مانند عفونت ها) در برخی افراد بروز می کند.

عفونت

هنوز دقیقاً مشخص نیست که چگونه عفونت با EBV (یا سایر عوامل بیماری زا) در ایجاد ام اس نقش دارد. این امکان وجود دارد که به طور کلی، پاسخ سیستم ایمنی به عفونت ممکن است باعث ایجاد ام اس در افرادی شود که مستعد ابتلا به آن هستند.

سبک زندگی و محیط

عوامل محیطی و سبک زندگی نیز ممکن است در ایجاد مولتیپل اسکلروزیس نقش داشته باشند. با این حال، یک سبک زندگی ناسالم به تنهایی برای شروع بیماری ام اس کافی نیست.

سایر عوامل

جنسیت نیز در ایجاد ام اس نقش دارد. زنان بیشتر از مردان به بیماری ام اس مبتلا می شوند. کارشناسان هنوز نمی دانند چرا این چنین است.

با توجه به مطالعات انجام شده، رژیم غذایی "غربی" پرچرب و چاقی مرتبط با آن، خطر ابتلا به ام اس را افزایش می دهد. دانشمندان همچنین افزایش مصرف نمک خوراکی و فلور روده را به عنوان سایر عوامل احتمالی موثر در ایجاد ام اس مورد بحث قرار می دهند.

زندگی با مولتیپل اسکلروزیس

مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری مزمن و شدید، چالش‌های زیادی را برای افراد مبتلا و خانواده‌هایشان ایجاد می‌کند. این بیماری همه زمینه های زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد - از شراکت، تمایلات جنسی و تنظیم خانواده، زندگی اجتماعی و سرگرمی ها، تحصیل و شغل.

در مقاله زندگی با ام اس بیشتر بخوانید.

مولتیپل اسکلروزیس: درمان

درمان مولتیپل اسکلروزیس بر چند پایه استوار است:

  • درمان عود: این درمان حاد عودهای ام اس، ترجیحا با گلوکوکورتیکوئیدها ("کورتیزون") است. روش دیگر، نوعی شستشوی خون به نام پلاسمافرزیس یا جذب ایمنی گاهی مفید است.
  • درمان علامتی: این شامل اقداماتی برای کاهش علائم مختلف ام اس، به عنوان مثال فیزیوتراپی یا داروهای ضد اسپاسم برای اسپاسم عضلانی دردناک است.
  • توانبخشی: هدف از توانبخشی مولتیپل اسکلروزیس این است که افراد مبتلا را قادر سازد تا به زندگی خانوادگی، شغلی و اجتماعی خود بازگردند.

درمان عود

توصیه می شود عود ام اس را در اسرع وقت پس از شروع علائم درمان کنید. درمان انتخابی تجویز "کورتیزون" (گلوکوکورتیکوئید، کورتیکواستروئید) است. روش دیگر، پلاسمافرزیس در موارد خاصی انجام می شود.

کورتیزون درمانی

ترجیحاً کورتیزون باید در دوز صبح داده شود زیرا باعث اختلال خواب در برخی افراد می شود. اگر تزریق داخل وریدی کورتیزون برای فرد مبتلا امکان پذیر نباشد، پزشک ممکن است به قرص های کورتیزون روی آورد.

اثرات جانبی:

عوارض جانبی احتمالی شوک درمانی با کورتیزون برای مولتیپل اسکلروزیس شامل تغییرات خفیف خلق و خو، ناراحتی معده، گرگرفتگی صورت و افزایش وزن، علاوه بر اختلالات خواب ذکر شده در بالا است.

پلاسمافرزیس یا جذب ایمنی

به اصطلاح پلاسمافرزیس (PE) یا جذب ایمنی (IA) در نظر گرفته می شود اگر:

  • پس از اتمام شوک درمانی کورتیزون، اختلالات عصبی ناتوان کننده باقی می ماند یا

پلاسمافرزیس یا IA نوعی شستشوی خون است. با استفاده از دستگاه مخصوص، خون از طریق کاتتر از بدن خارج شده، فیلتر شده و سپس به بدن باز می گردد. هدف از فیلتراسیون، حذف ایمونوگلوبولین ها از خون است که مسئول فرآیند التهابی در حین شعله ور شدن ام اس هستند.

مشخص نیست که آیا یکی از روش ها بر دیگری برتری دارد یا اینکه هر دو به یک اندازه در مولتیپل اسکلروزیس مؤثر هستند.

پلاسمافرزیس یا جذب ایمنی معمولاً به عنوان یک روش بستری در مراکز تخصصی ام اس انجام می شود، به طور ایده آل در شش تا هشت هفته اول پس از شروع عود MS. تحت شرایط خاص، PE/IA ممکن است در مراحل اولیه نیز مفید باشد، برای مثال اگر تزریق کورتیزون با دوز فوق العاده بالا برای فرد مبتلا امکان پذیر نباشد.

  • اختلالات تنظیم فشار خون
  • آسیب کلیه
  • علائم کزاز (اختلالات در عملکرد حرکتی و حساسیت ناشی از ماهیچه های تحریک پذیر بیش از حد، به عنوان مثال به شکل گرفتگی عضلانی، سوزن سوزن شدن و سایر احساسات نادرست)، ناشی از اختلال در تعادل نمک های خون (الکترولیت ها) [در PE].
  • اختلالات انعقادی [به ویژه در PE].
  • عوارض جانبی و عوارض هر داروی لازم برای رقیق شدن خون (ضد انعقاد)، مانند افزایش تمایل به خونریزی.
  • تحریک مکانیکی یا عوارضی مانند خونریزی یا تشکیل لخته در اثر استفاده از کاتترهای بزرگ
  • عفونت در ناحیه دسترسی به کاتتر (تا و از جمله مسمومیت خون)
  • بسیار نادر: ادم ریوی/نارسایی فعال ریه مرتبط با انتقال خون [با PE].

درمان اصلاح کننده دوره

اگرچه ایمونوتراپی قادر به درمان مولتیپل اسکلروزیس نیست، اما می تواند تأثیر مطلوبی بر روند آن داشته باشد. بیشترین اثر در ام اس عودکننده، یعنی ام اس عودکننده- فروکش کننده و ام اس ثانویه پیشرونده فعال دیده می شود.

در SPMS غیر فعال و همچنین در MS پیشرونده اولیه، اثربخشی ایمونوتراپی کمتر است. با این حال، استفاده از برخی از ایمونوتراپی ها گاهی اوقات هنوز مفید است.

انواع ایمونوتراپی

در حال حاضر، ایمونوتراپی های زیر برای درمان مولتیپل اسکلروزیس در دسترس هستند:

  • بتا اینترفرون (از جمله PEG-اینترفرون)
  • گلاتیرامر استات
  • دی متیل فومارات
  • تری فلونومید
  • تعدیل کننده های گیرنده S1P: فینگولیمود، سیپونیمود، اوزانیمود، پونزیمود
  • کلاردیبین
  • ناتالیزوماب
  • اوکرلیزوماب
  • ریتوکسیماب (برای ام اس تایید نشده است)
  • آلمتوزوماب
  • سایر ایمونوتراپی ها

بتا اینترفرون ها

بتا اینترفرون ها (همچنین اینترفرون بتا) به گروه سیتوکین ها تعلق دارند. اینها به طور طبیعی پروتئین های سیگنالی در بدن هستند که واکنش های ایمنی را تعدیل می کنند. نحوه عملکرد دقیق بتا اینترفرون های تجویز شده به عنوان دارو در مولتیپل اسکلروزیس هنوز مشخص نشده است.

عوارض جانبی: شایع ترین علائم آنفولانزا، به ویژه در ابتدای درمان (مانند سردرد، درد عضلانی، لرز، تب) است. شروع درمان (افزایش آهسته دوز) یا تزریق در عصر تا حدی به جلوگیری از این شکایات کمک می کند. علاوه بر این، مصرف پاراستامول ضد التهابی یا ایبوپروفن نیم ساعت قبل از تزریق، با علائم مشابه آنفولانزا مقابله می کند.

در افراد مبتلا به افسردگی از قبل، درمان با بتا اینترفرون ممکن است افسردگی را تشدید کند.

اغلب افراد تحت درمان با اینترفرون دچار کمبود گرانولوسیت‌های نوتروفیل و پلاکت‌ها و همچنین افزایش سطح ترانس آمینازها در خون می‌شوند.

علاوه بر این، گاهی اوقات آنتی بادی های خنثی کننده علیه دارو در طول درمان با اینترفرون بتا ایجاد می شود و باعث از دست دادن اثربخشی آن می شود.

گلاتیرامر استات

GLAT یک بار در روز یا سه بار در هفته بسته به دوز زیر پوست تزریق می شود.

عوارض جانبی: اغلب، تزریق GLAT باعث ایجاد واکنش های موضعی در محل تزریق می شود (قرمزی، درد، تشکیل غده، خارش). اغلب یک لیپوآتروفی موضعی ناراحت کننده از نظر زیبایی، یعنی از دست دادن بافت چربی زیر جلدی وجود دارد. پوست در نواحی آسیب دیده افسرده می شود.

تری فلونومید

تری فلونومید اثر سرکوب کننده سیستم ایمنی دارد. از تشکیل آنزیمی که برای رشد سریع سلول ها (تکثیر سلولی) به ویژه در لنفوسیت ها مهم است، جلوگیری می کند. این گلبول های سفید خون در پاسخ های ایمنی پاتولوژیک در بیماری ام اس نقش دارند.

افراد مبتلا به ام اس تری فلونوماید را یک بار در روز به صورت قرص مصرف می کنند.

اثرات معمول درمان با تری فلونوماید کاهش گلبول های سفید و پلاکت ها است. علاوه بر این، سایر تغییرات شمارش خون به عنوان عوارض جانبی مکرر (فقدان نوتروفیل ها، کم خونی) رخ می دهد. عفونت هایی مانند دستگاه تنفسی فوقانی یا زخم های سرد نیز شایع هستند.

گاهی اوقات، اختلالات اعصاب محیطی (نوروپاتی محیطی)، مانند سندرم تونل کارپال، با تری فلونوماید ایجاد می شود.

دی متیل فومارات

ماده فعال دو بار در روز به صورت کپسول مصرف می شود.

عوارض جانبی: معمولاً مصرف DMF باعث خارش، احساس گرما یا برافروختگی (قرمزی مانند تشنج پوست همراه با احساس گرما)، علائم گوارشی (مانند اسهال، حالت تهوع، درد در شکم) و کمبود لنفوسیت ها (لنفوپنی). کاهش این سلول های ایمنی مهم، افراد مبتلا را مستعد ابتلا به عفونت ها می کند.

مصرف دی متیل فومارات نیز باعث افزایش بروز زونا می شود. علاوه بر این، خطر ابتلا به اوری پروتئین - افزایش دفع پروتئین در ادرار وجود دارد.

فینگلیمود

ماده موثره یک بار در روز به صورت کپسول مصرف می شود.

عوارض جانبی: با توجه به مکانیسم اثر توصیف شده، کمبود لنفوسیت ها (لنفوپنی) یک اثر درمانی معمولی است.

اغلب آنفولانزا و سینوزیت در زیر فینگولیمود رخ می دهد، برونشیت، کلین پیلزفلکت (شکل قارچ پوستی) و عفونت های تبخال اغلب ایجاد می شود. گاهی اوقات کریپتوکوکوز (عفونت قارچی) نیز مشاهده می شود، مانند مننژیت کریپتوکوک.

یک عارضه جانبی جدی، اما فقط گاهی اوقات رخ می دهد فینگولیمود، ادم ماکولا است. این بیماری چشمی در صورت عدم درمان ممکن است منجر به نابینایی شود.

یکی دیگر از اثرات نامطلوب درمان با فینگولیمود، افزایش خطر ابتلا به انواع خاصی از سرطان است: برای مثال، سرطان سلول بازال، نوعی سرطان پوست سفید، و گاهی اوقات سرطان سیاه پوست (ملانوم بدخیم) اغلب تحت فینگولیمود ایجاد می شود.

علاوه بر این، موارد فردی یک تصویر بالینی عصبی همراه با تورم مغز (سندرم انسفالوپاتی برگشت پذیر خلفی)، یک تصویر بالینی با واکنش ایمنی بیش از حد کنترل نشده (سندرم هموفاگوسیتیک)، و دوره‌های مولتیپل اسکلروزیس آتیپیک تحت فینگولیمود وجود داشت.

سیپونیمود

Siponimod روزانه به شکل قرص مصرف می شود.

قبل از شروع درمان، معاینه ژنتیکی فرد مبتلا ضروری است. این شامل تجزیه و تحلیل عوامل ژنتیکی است که بر متابولیسم ماده فعال در بدن تأثیر می گذارد. بر اساس نتایج، پزشک تصمیم می گیرد که سیپونیمود چگونه باید مصرف شود و آیا بیمار اصلاً آن را دریافت کند یا خیر.

اوزانیمود

Ozanimod یکی دیگر از تعدیل کننده های گیرنده S1P است که برای درمان ام اس استفاده می شود. یک بار در روز به صورت کپسول مصرف می شود.

پونزیمود

در اتحادیه اروپا، چهارمین تعدیل کننده گیرنده S1P برای درمان مولتیپل اسکلروزیس عودکننده-فرودکننده در می 2021 تأیید شد: Ponesimod. مانند سایر نمایندگان این دسته از عوامل، یک بار در روز مصرف می شود.

عوارض جانبی: شایع ترین عوارض جانبی شامل عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی، افزایش آنزیم های کبدی و فشار خون بالا می باشد. سایر عوارض جانبی عبارتند از عفونت های دستگاه ادراری و تنگی نفس (تنگی نفس).

کلاردیبین

درمان با کلادریبین برای مولتیپل اسکلروزیس شامل دو چرخه درمانی است که بیش از دو سال طول می کشد. دو مرحله دوز کوتاه مدت در سال برنامه ریزی می شود: در دو ماه متوالی، بیمار یک تا دو قرص کلادریبین را در هر چهار تا پنج روز مصرف می کند.

عفونت های جدی همچنین در مطالعات بیماران ام اس تحت درمان با کلادریبین بیشتر از شرکت کنندگانی که به جای آن دارونما دریافت کرده بودند، رخ داد. در موارد فردی، چنین عفونت هایی منجر به مرگ می شود.

علاوه بر این، سرطان در کارآزمایی‌های بالینی و پیگیری طولانی‌مدت افرادی که تحت درمان با کلادریبین هستند، بیشتر ایجاد می‌شود.

ناتالیزوماب

به طور معمول، ناتالیزوماب به صورت انفوزیون هر چهار هفته یکبار تجویز می شود.

عوارض جانبی: عوارض جانبی بسیار شایع عبارتند از عفونت ادراری، نازوفارنژیت، سردرد، سرگیجه، حالت تهوع، خستگی (خستگی مفرط) و درد مفاصل. کهیر (کهیر)، استفراغ و تب اغلب ایجاد می شود. گاهی اوقات واکنش های آلرژیک شدید به دارو رخ می دهد.

یکی دیگر از عوارض عفونی نادر درمان با ناتالیزوماب، عفونت های مرتبط با ویروس هرپس است.

اوکرلیزوماب

Ocrelizumab همچنین یک آنتی بادی مهندسی ژنتیک شده است. این به آنتی بادی های ضد CD20 تعلق دارد، زیرا به پروتئین سطحی خاص (CD20) لنفوسیت های B متصل می شود که منجر به انحلال آنها می شود. لنفوسیت های B در آسیب به غلاف های عصبی (غلاف میلین) و فرآیندهای سلول های عصبی در مولتیپل اسکلروزیس نقش دارند.

عوارض جانبی: شایع ترین عارضه جانبی واکنش های انفوزیون است (به عنوان مثال خارش، بثورات پوستی، تهوع، استفراغ، سردرد، تب، لرز، افزایش یا کاهش خفیف فشار خون). آنها معمولاً خفیف هستند.

چند مورد از لوکوآنسفالوپاتی چند کانونی پیشرونده (PML) در بیماران ام اس که اخیراً به اکرلیزوماب تغییر داده اند مشاهده شده است. اکثر این موارد قبلاً با ناتالیزوماب درمان شده بودند (به بالا مراجعه کنید).

اوفتوموماب

اوفاتوموماب یکی دیگر از آنتی بادی های ضد CD20 است. افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با استفاده از یک قلم آماده، خود ماده فعال را زیر پوست تزریق می کنند. درمان با سه تزریق در فواصل هفت روزه آغاز می شود. پس از یک هفته استراحت، تزریق بعدی و سپس هر چهار هفته یک بار تزریق می شود.

مانند تمام آنتی بادی های ضد CD20، خطر کلی بروز عفونت های فرصت طلب یا شعله ور شدن عفونت هپاتیت B که بهبود یافته است وجود دارد.

Rituximab

ریتوکسیماب همچنین یک آنتی بادی ضد CD20 است و گاهی اوقات در درمان مولتیپل اسکلروزیس استفاده می شود. با این حال، به طور رسمی برای این نشانه تایید نشده است (نه در اتحادیه اروپا و نه در سوئیس).

در اینجا می‌توانید درباره کاربرد، عوارض جانبی و تداخلات ریتوکسیماب بیشتر بخوانید.

آلمتوزوماب

ماده فعال به صورت انفوزیون تجویز می شود - پنج روز متوالی در سال اول و سه روز متوالی یک سال بعد. در صورت لزوم، می توان آلمتوزوماب را برای بار سوم و چهارم در سه روز متوالی، در هر مورد با فاصله حداقل 12 ماه از تجویز قبلی، تجویز کرد. بنابراین، در مجموع، حداکثر چهار چرخه درمانی امکان پذیر است.

پس از مشخص شدن عوارض جانبی جدید، برخی از آنها شدید، استفاده از آلمتوزوماب محدود شد و به اقدامات پیشگیرانه خاصی مرتبط شد. این عوارض جانبی شامل بیماری های جدید با واسطه سیستم ایمنی (مانند هپاتیت خودایمنی، هموفیلی A) و عوارض جانبی حاد قلبی عروقی (مانند انفارکتوس میوکارد، سکته مغزی، خونریزی ریوی) است که تا کنون عمدتاً یک تا سه روز پس از انفوزیون آلمتوزوماب رخ داده است.

سایر ایمونوتراپی ها

میتوکسانترون: این داروی سرکوب کننده سیستم ایمنی در اتحادیه اروپا و سوئیس برای درمان مولتیپل اسکلروزیس تایید شده است. اما به دلیل وضعیت نامناسب مطالعه و سمیت بالای آن، تنها در موارد استثنایی به عنوان داروی ذخیره استفاده می شود. جدی ترین عوارض جانبی آن شامل آسیب قلبی و افزایش خطر ابتلا به سرطان خون (لوسمی) است.

سیکلوفسفامید: این ماده سرکوب کننده سیستم ایمنی در موارد نادری نیز در مولتیپل اسکلروزیس تجویز می شود، اگرچه تاییدیه ای برای این منظور ندارد و اثربخشی آن در این بیماری به اندازه کافی ثابت نشده است. بنابراین، همان چیزی است که در مورد متوترکسات در اینجا صدق می کند: سیکلوفسفامید فقط باید برای بیمارانی تجویز شود که علاوه بر ام اس، یک بیماری ثانویه دارند که نیاز به درمان با این عامل دارد. در اینجا می توانید درباره سیکلوفسفامید بیشتر بدانید.

تا به امروز، تنها یک دارو برای درمان مولتیپل اسکلروزیس پیشرونده اولیه تایید شده است - اوکرلیزوماب. طبق دستورالعمل فعلی، پزشکان همچنین باید از ریتوکسیماب در صورت لزوم استفاده کنند، حتی اگر تاییدیه ای برای ام اس (مصرف خارج از برچسب، یعنی خارج از تایید آن) نداشته باشد.

اما در موارد فردی، اگر میزان ناتوانی در فرد مبتلا به سرعت در حال افزایش باشد و از دست دادن استقلال قریب الوقوع باشد، ایمونوتراپی مناسب نیز در این گروه سنی (محدود به دو سال) قابل توجیه است.

ایمونوتراپی در ام اس پیشرونده ثانویه (SPMS)

فقط در موارد استثنایی، پزشک باید میتوکسانترون را برای SPMS فعال تجویز کند، زیرا این عامل گاهی اوقات عوارض جانبی قابل توجهی ایجاد می کند (به بالا مراجعه کنید).

ایمونوتراپی در سندرم جدا شده بالینی (CIS).

افرادی که برای اولین بار بدون رعایت تمام معیارهای تشخیصی ام اس، عود بیماری ام اس را تجربه می کنند، باید ایمونوتراپی دریافت کنند. با این حال، تنها برخی از بتا اینترفرون ها و گلاتیرامر استات برای درمان چنین سندرم ایزوله بالینی (CIS) تایید شده اند.

مدت زمان ایمونوتراپی

بنابراین، پس از مدت معینی، خود پزشک و فرد مبتلا باید با هم تصمیم بگیرند که آیا مایلند ایمونوتراپی را به صورت آزمایشی قطع کنند یا خیر.

مدت زمان درمان محدود پیشینی برای آلمتوزوماب (حداکثر چهار چرخه درمانی) و کلادریبین (حداکثر دو دوره درمانی) وجود دارد. اگر بیماران پس از پایان چنین درمانی هیچ گونه فعالیت بیماری نشان ندهند، پزشک در ابتدا نباید سایر ایمونوتراپی ها را تجویز کند. با این حال، معاینات منظم توصیه می شود.

درمان های دیگر

سلول های بنیادی خون از بدن فرد مبتلا به دست می آید - یعنی سلول های بنیادی که سلول های خونی مختلف را ایجاد می کنند. سپس سیستم ایمنی بدن با داروهایی مانند داروهای مورد استفاده در شیمی درمانی سرطان از بین می رود. سپس فرد مبتلا سلول های بنیادی را که قبلاً از طریق تزریق خارج شده بودند، دریافت می کند. اینها سپس یک سیستم خونساز جدید - و در نتیجه یک سیستم ایمنی سلولی جدید را ایجاد می کنند.

در آلمان، اتریش و برخی دیگر از کشورهای اتحادیه اروپا، aHSCT در حال حاضر برای درمان ام اس تایید نشده است، اما در برخی از کشورهای دیگر (به عنوان مثال، سوئد) وجود دارد. در سوئیس، aHSCT برای درمان ام اس در سال 2018، مشروط به شرایط خاصی، تاییدیه دریافت کرد.

اگر کمبود ویتامین D ثابت شده باشد، جبران آن منطقی است، برای مثال با یک آماده سازی ویتامین D. در صورت عدم کمبود ویتامین D می توان مصرف چنین آماده سازی را نیز در نظر گرفت. با این حال، برای کسانی که تحت تأثیر قرار گرفته اند باید روشن باشد که دریافت ویتامین D هنوز تأثیر مثبتی بر سیر مولتیپل اسکلروزیس ندارد.

درمان علامتی

مولتیپل اسکلروزیس علائم مختلفی را ایجاد می کند. اقدامات هدفمند به کاهش این علائم و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا کمک می کند. بنابراین، درمان علامتی بخشی ضروری از درمان مولتیپل اسکلروزیس است. علاوه بر دارو، اقدامات غیردارویی مانند فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتار درمانی و روان درمانی را نیز شامل می شود.

فیزیوتراپی

اسپاستیسیتی – عضلاتی که از نظر پاتولوژیک تنش، سفت و گرفتگی دارند که اغلب نیز درد می‌کنند – یکی از علائم رایج مولتیپل اسکلروزیس است. فیزیوتراپی منظم می تواند اسپاسم و اثرات آن را تسکین دهد.

افرادی که به دلیل ام اس از اختلال در هماهنگی حرکات (آتاکسی) رنج می برند نیز از فیزیوتراپی منظم بهره مند می شوند. هدف در اینجا ارتقای هماهنگی است.

اغلب برای افراد مبتلا به ام اس مفید است که به طور منظم تمرینات مختلفی را که با فیزیوتراپ انجام می دهند در خانه انجام دهند (به عنوان مثال، تمرین کف لگن یا تمرینات برای اسپاسم عضلانی). درمانگر دستورالعمل های مناسبی را برای آموزش مستقل ارائه می دهد.

ارگوتراپی

به عنوان مثال، کاردرمانی برای اختلال در هماهنگی حرکتی (آتاکسی) و لرزش های ریتمیک غیرارادی توصیه می شود. با کمک درمانگر، افراد آسیب دیده حرکات عادی و صرفه جویی در انرژی را از جمله موارد دیگر انجام می دهند و گرفتن هدفمند اشیا را آموزش می دهند. در مورد نقص موجود، آنها همچنین یاد می گیرند که چگونه با آن برخورد کنند و به «حرکات جایگزین» روی بیاورند.

ارگوتراپی معمولاً آسیب های بدن و مغز را معکوس نمی کند. اما به افراد آسیب دیده کمک می کند تا تا زمانی که ممکن است مستقل بمانند. برای انجام این کار، افراد مبتلا به ام اس نیاز به صبر دارند و باید با درمانگر و بدون درمانگر تمرین کنند.

دارو برای علائم

در صورت لزوم، پزشکان همچنین از داروهایی برای تسکین علائم مختلف ام اس استفاده می کنند - معمولاً با اقدامات غیردارویی همراه است. چند نمونه:

  • داروهای ضد اسپاسم (مانند باکلوفن، تیزانیدین) برای اسپاستیسیتی.
  • داروهای ضد کولینرژیک (مانند کلرید تروسپیوم، تولترودین، اکسی بوتینین) برای مثانه بیش فعال
  • دسموپرسین برای ادرار شبانه (شب ادراری) یا تکرر ادرار معمولاً با مقدار کمی ادرار (پولاکیوری)
  • داروهای مسکن، به عنوان مثال برای سردرد و درد عصبی
  • مهارکننده های PDE-5 (مانند سیلدنافیل) برای اختلال نعوظ
  • داروهای ضد افسردگی (به ویژه مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین، SSRIs) برای خلق و خوی افسردگی

توانبخشی

برای این منظور، پزشکان و درمانگران سعی می کنند، به عنوان مثال، اختلالات موجود در فعالیت های روزمره (مانند پیاده روی، لباس پوشیدن یا بهداشت شخصی) را از بین ببرند یا حداقل بهبود بخشند.

بر این اساس، پزشکان باید در شرایط زیر به افراد مبتلا به ام اس توانبخشی ارائه دهند:

  • در صورت اختلال مداوم و قابل توجه عملکردی پس از عود MS.
  • زمانی که خطر از دست دادن عملکردهای مهم و/یا استقلال و/یا افزایش قابل توجهی در اختلال عملکرد جسمی یا روان تنی در طول دوره بیماری وجود دارد.
  • زمانی که خطر از دست دادن یکپارچگی اجتماعی و/یا شغلی وجود دارد
  • برای افراد دارای معلولیت شدید مبتلا به ام اس با اهداف درمانی مشخص و نیاز به مراقبت های بین رشته ای

چند هفته ای و چند وجهی

برای دستیابی به این اهداف، به یک توانبخشی چند هفته ای و چندوجهی نیاز است. "چند وجهی" به این معنی است که برنامه توانبخشی از بلوک های ساختمانی مختلفی تشکیل شده است - که به صورت جداگانه برای هر فرد آسیب دیده سازگار است. بلوک های سازنده متداول توانبخشی ام اس عبارتند از:

  • فیزیوتراپی
  • ارگوتراپی
  • گفتار درمانی
  • تکنیک های مدیریت بیماری
  • فعال سازی مراقبت های درمانی برای ارتقای مهارت های زندگی روزمره
  • آموزش و اطلاعات در مورد بیماری، درمان و جنبه های دیگر

سرپایی یا بستری

اصولاً توانبخشی ام اس به صورت سرپایی یا بستری در مراکز توانبخشی مناسب امکان پذیر است. در هر مورد تعیین کننده میزان آسیب های موجود و اهداف توانبخشی فردی است.

گاهی اوقات درمان در یک کلینیک تخصصی برای ام اس مفید است، جایی که یک درمان چندوجهی فشرده اضافی (درمان پیچیده ام اس) امکان پذیر است. این مورد در مورد علائم پیچیده یا بیماری های همراه است که باید به سرعت از نظر پزشکی مشخص شوند یا به اقدامات درمانی پزشکی بیشتری نیاز دارند.

روش های درمانی مکمل و جایگزین

روش‌های درمانی مکمل و جایگزین اغلب علاقه خاصی را در میان افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن مانند مولتیپل اسکلروزیس برمی‌انگیزد. هومیوپاتی، داروهای گیاهی (فیتوتراپی)، طب سوزنی - بسیاری از مردم امید زیادی به این روش ها و روش های دیگر دارند.

اثربخشی روش های درمانی مکمل و جایگزین (به طور کلی یا برای ام اس) معمولاً از نظر علمی ثابت نشده است. همچنین ممکن است خطراتی در ارتباط با برخی روش ها وجود داشته باشد.

جدول زیر مجموعه‌ای از روش‌های جایگزین/مکمل مورد استفاده در مولتیپل اسکلروزیس را فهرست می‌کند:

روش

ارزیابی

طب سوزنی

اغلب به عنوان مکمل (مکمل) درمان ام اس استفاده می شود. برای مثال، تلاش برای تسکین درد با آن می تواند مفید باشد.

طب سوزنی

در اینجا مانند طب سوزنی صدق می کند.

حذف آمالگام

رژیم های غذایی خاص

هیچ رژیم غذایی تأثیر مثبتی بر سیر و علائم ام اس نشان داده نشده است. متخصصان به طور کلی یک رژیم غذایی متنوع و متعادل با مقدار زیادی سبزیجات تازه، میوه ها، ماهی و چربی های غیراشباع، اما گوشت و چربی کم را توصیه می کنند.

زهر درمانی زنبور عسل (اپی تراپی)

ترکیبات آنزیمی / آنزیم درمانی آنزیم درمانی

قرار است کمپلکس های ایمنی عامل بیماری را از بین ببرد مجتمع های ایمنی. با این حال، یک مطالعه در مقیاس بزرگ نتوانست اثربخشی را در ام اس نشان دهد.

سلول درمانی تازه

خطر آلرژی شدید (تا نارسایی گردش خون) و خطر عفونت. بنابراین خطرناک است و توصیه نمی شود!

علاج بمثل

تقویت ایمنی (تقویت پاسخ ایمنی)

خطر عفونت و آلرژی و خطر بدتر شدن ام اس را به همراه دارد. بنابراین خطرناک است و توصیه نمی شود!

درمان با سلول های بنیادی داخل نخاعی

تزریق سلول های بنیادی خود بدن به کانال نخاعی. خطر عوارض جانبی شدید تا کشنده را به همراه دارد. بنابراین خطرناک است و توصیه نمی شود!

زهر مار

خطر آلرژی شدید را به همراه دارد. بنابراین خطرناک است و توصیه نمی شود!

کاشت مغز خوک در دیواره شکم

تایچی

تمریناتی که به آرامی و عمدی انجام می شود، می تواند تأثیر مثبتی بر برخی علائم ام اس، مانند اختلال در هماهنگی حرکتی هماهنگی حرکتی (آتاکسی) داشته باشد.

چیگونگ

بخشی از طب سنتی چینی (TCM). این تمرینات دارای اثر تسکین دهنده و آرامش بخش هستند که می تواند از درمان ام اس حمایت کند.

اکسیژن درمانی هیپرباریک (اکسیژن هیپرباریک)

قرار است پیشرفت ام اس را متوقف کند، اما در مطالعات ثابت نشده است.

بنزن

بخور دادن به

عمل ضد التهابی. نتایج خوب در بیماری التهابی روده و آرتریت روماتوئید. هیچ مطالعه ای در مورد اثربخشی در ام اس وجود ندارد.

ریاضت

ورزش‌های مختلف (مانند حرکت، هماهنگی، آرامش) می‌توانند تأثیر مثبتی بر علائمی مانند اسپاسم و خستگی داشته باشند.

سیر بیماری و پیش آگهی

با این حال، نمی توان پیش بینی کرد که پیش آگهی مولتیپل اسکلروزیس در موارد فردی چگونه خواهد بود. با این حال، برخی نشانه ها وجود دارد. به عنوان مثال، عوامل زیر برای یک دوره نسبتاً نامطلوب بیماری صحبت می کنند:

  • جنس مرد
  • شروع دیرتر بیماری
  • شروع بیماری با علائم متعدد
  • علائم حرکتی اولیه، علائم مخچه مانند لرزش قصد یا علائم اسفنکتر مانند بی اختیاری ادرار.
  • فرکانس رانش بالا

یک چیز مسلم است: اگر فرد مبتلا تحت درمان حرفه ای و مداوم و همچنین حمایت از محیط اجتماعی خود قرار گیرد، روند بیماری می تواند تأثیر مثبتی داشته باشد. همکاری بیمار در اقدامات درمانی مختلف به همان اندازه مهم است. با این حال، احساس تناسب لازم است: اگر بیماران بیش از حد جاه طلب باشند و "بیش از حد" بخواهند، قدرت محدود آنها فرسوده می شود و ذخایر انرژی آنها پیش از موعد تمام می شود.