کمرویی: میزان نرمال چقدر است؟

بیشتر بزرگسالان وقتی به روزهای مدرسه خود فکر می کنند می توانند احساس آرامش را بخاطر بسپارند: معده تنگ فقط به این دلیل که مجبور بودند جلوی گروه بزرگتری صحبت کنند یا آواز بخوانند. برای برخی از کودکان ، آستانه بسیار پایین تر است. وقتی معلمی با آنها صحبت می کند سرخ می شوند. کودکان خجالتی نیز غالباً در زمین بازی تنها هستند: آنها با دانش آموزان دیگر سر و صدا نمی کنند ، اما در حاشیه می ایستند.

تفاوت های فرهنگی

در آلمان ، کمرویی به عنوان یک نقطه ضعف تلقی می شود - این کودکان غالباً افراد خارجی هستند ، آنها ترسو و مهار شده تلقی می شوند. این در جامعه چین متفاوت است: کودکان محفوظ به ویژه باهوش دیده می شوند. آنها در همه جا محبوب هستند - نزد همسالان و معلمان خود. بنابراین والدین چینی رفتار خجالتی فرزندان خود را تشویق می کنند.

والدین مدل نقش

پس چرا بعضی از کودکان خجالتی هستند و دیگران نه؟ کمرویی یک ویژگی شخصیتی است که می تواند ذاتی باشد ، بلکه آموخته می شود. کودکان به دنبال این هستند که ببینند بزرگسالان و خواهر و برادر بزرگتر چگونه این کار را انجام می دهند. آنها با مشاهده نحوه برخورد والدین با موقعیت های ناآشنا و افراد یاد می گیرند. اگر والدین نسبتاً مضطرب باشند ، این امر نیز به کودک منتقل می شود. هرچه سن آنها کمتر باشد ، کمتر می توانند قضاوت کنند که عادت های الگوی مستقیم آنها امیدوار کننده است. هر کاری که پدر و مادر انجام می دهند خوب و توصیه شده برای تقلید است. دانشمندان علوم رفتاری این استراتژی را "یادگیری از مدل. " اگر این تصور را دارید که فرزندتان بیش از دیگران خجالتی است ، در نظر بگیرید که الگویی که از خانه می داند چه الگویی را تقلید می کند. همبازی ها نیز نقش دارند. تجارب تکوینی با دوستان می تواند نگرش اساسی ترسو را تقویت کند. و این پیامدهایی دارد: اگر کودکان در یک گروه بازی بدون اینکه بتوانند آن را توضیح دهند ، کنار گذاشته شوند ، در مورد خودشان شک می کنند. آنها اعتماد به نفس خود را از دست می دهند و کنار می کشند.

توسعه در مراحل

با این حال ، در سنین خاص ، کمرویی کاملاً طبیعی است. در سنین هشت تا دوازده ماهگی ، کودکان به طور گسترده "غریبه" هستند. چرا این هست؟ کودکان فقط به تدریج توانایی تشخیص بین آشنا و ناآشنا را پیدا می کنند. همه افراد - بجز مادر و پدر - در رده خارجی قرار می گیرند. کوچولوها اکنون حتی از نگاه افرادی که قبلاً با روشی دوستانه به آنها لبخند می زدند می ترسند. عجیب و غریب با همه عجیب بودن ، نشانه توانایی کودک در پیوند با والدین است. بنابراین بخشی از یک پیشرفت کاملاً طبیعی است. به دنبال آن یک "وقفه" در حدود شش هفته انجام می شود ، که در طی آن کودکان به هر چیز ناشناخته ای باز می شوند. با این حال ، این مدت زیادی طول نمی کشد ، زیرا مرحله خجالتی بعدی در گوشه ای قرار دارد. کودکان بین 18 تا 24 ماه از غریبه ها بسیار خجالتی و یا حتی ترس دارند. در همان زمان ، آنها تقریباً به همه "نه" می گویند و ترجیح می دهند همه چیز را داشته باشند و نگه دارند. این امر در مورد مامان و بابا نیز صدق می کند ، که تحت هیچ شرایطی نمی خواهند آنها را از آنها دریغ کنند. در سال سوم زندگی ، کودکان استقلال بیشتری پیدا می کنند. آنها با هم سن و سالان خود تماس می گیرند و اولین دوستی های آنها برقرار می شود. به فرزندان خود یک سکوی پیشنهاد دهید: سفرهای مشترک به زمین های بازی ، دیدار با کودکان همسایه و اولین دعوت از همبازی ها. اینجا جایی است که کودک شما به مهارت های سازمانی و همدردی شما احتیاج دارد. اگر فکر می کنید مرحله خجالتی اکنون تمام شده است: اشتباه! بسیاری از کودکان هنوز بین چهار تا هفت سال خجالتی هستند. انتقال به مهد کودک و بعداً به مدرسه یک چالش ویژه است. حتی اگر بیشتر کودکان چشم به مدرسه می مانند ، اما آنها به حمایت و تشویق والدین نیاز دارند تا به آنها کمک کند تا با محیط جدید خود سازگار شوند.

بیش از حد مضطرب

برخی از کودکان در موقعیت های اجتماعی خارج از خانواده به شدت احساس ناامنی می کنند. این امر می تواند زمانی بیشتر شود که اجتماعی باشد فشار اضافه شده است ، مانند انتقال به شهر دیگری. به عنوان مثال ، کودکان مضطرب گفتن نظرشان دشوار است ، چه رسد به اینکه آنها را ابراز کنند. آنها همچنین تمایل به کناره گیری دارند و بیش از حد مشغول ناامنی های خود هستند. در موارد شدید ، این مهار افکار را مسدود کرده و منجر به احساس اضطراب ، انزجار و انزوای بیشتر می شود. بدون اقدامات مقابله ای مناسب ، رفتار ترک می تواند همچنان افزایش یابد و به جامعه هراسی تبدیل شود. این اشاره به ترس اغراق آمیز از موقعیت هایی است که یکی از آنها مورد توجه دیگران است. برخی از مبتلایان به موجوداتی خجالتی تبدیل می شوند و خود را از دنیای خارج می بندند. در عین حال ، آنها از این تنهایی انتخاب شده توسط خود رنج می برند.

کمک از خارج

اگر این مهار به قدری زیاد باشد که توانایی پذیرش ذهنی کودک شما را مختل کند یا تمایل به ترک واضح را تشخیص دهید ، باید با مربیان یا معلمان مکالمه کنید. این به شما بازخورد می دهد که آیا کودک شما در هنگام حضور در کنار او رفتار مشابهی دارد. اگر همه افراد درگیر موافق و متنوع باشند معیارهای هیچ پیشرفت قابل توجهی ایجاد نکرده است ، شما نباید از مشاوره با روانشناس کودک ترس داشته باشید. متخصصان تشخیص می دهند که این فقط مهار است یا یک اختلال رشد است. درمان روانشناختی در درجه اول با هدف برجسته سازی نقاط قوت شخصی کودک ، افزایش اعتماد به نفس و یادگیری چگونه می توان با شرایط ناخوشایند در آموزش رفتار کنار آمد.