رفلکس گوردون: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

متخصصان مغز و اعصاب از رفلکس گوردون به عنوان رفلکس پاتولوژیک پا یاد می کنند. حرکت پاتولوژیک انگشتان یک نشانه دستگاه هرمی است و نشان دهنده آسیب به نورونهای حرکتی مرکزی است. علل شامل بیماری هایی مانند اسکلروز متعدد.

رفلکس گوردون چیست؟

پزشک با ورز دادن گوساله های بیمار حرکت رفلکس را تحریک می کند. سپس انگشت شست پا به طور غیر ارادی به سمت بالا کشیده می شود ، در حالی که اندام های دیگر انگشتان پا حرکات چسبنده را انجام می دهند. مغز و اعصاب یک رفلکس آسیب شناختی از انگشتان پا را به عنوان رفلکس گوردون می شناسد ، که می تواند به طور علامتی در زمینه بیماری های عصبی رخ دهد. حرکت رفلکس را علامت انگشت پا ، رفلکس Gordon-Scharfer یا رفلکس ساق پا نیز می نامند و می توان آن را روی اندام های جداگانه پا مشاهده کرد. پزشک با ورز دادن گوساله های بیمار حرکت رفلکس را تحریک می کند. سپس انگشت شست پا به طور غیر ارادی به سمت بالا امتداد می یابد ، در حالی که اندام های دیگر انگشتان پا حرکات چسبنده را انجام می دهند. رفلکس گوردون یکی از علائم دستگاه هرمی در نظر گرفته می شود و نشان دهنده ضایعات سلولهای عصبی مرکزی است. این نورون ها سایت های سوئیچ حرکتی در مرکز هستند سیستم عصبی که وظیفه عملکرد موتور را بر عهده دارند. علائم دستگاه هرمی اشاره به دستگاه های هرمی از نخاع. این موتور و مرکزی است سیستم عصبی مسیرها در شاخ قدامی قرار دارند نخاع و حرکات ارادی ، بلکه حرکات رفلکس را نیز کنترل می کند. رفلکس گوردون به نام اولین توصیف کننده آن ، آلفرد گوردون نامگذاری شد. این متخصص مغز و اعصاب آمریکایی در قرن بیستم درباره ارزش آسیب شناختی حرکت رفلکس در بزرگسالان حدس زد.

کارکرد و وظیفه

مرکز کنترل عملکرد موتور در شاخ قدامی قرار دارد نخاع در انسان مسیرهای عصبی به عنوان مسیرهای هرمی نیز شناخته می شوند و از چندین سلول عصبی تشکیل شده است. اصطلاحاً اولین نورون در قشر مغز واقع شده است. این نورون به عنوان نورون بالا نیز شناخته می شود. از طرف دیگر ، نورون حرکتی مستقیماً در شاخ قدامی نخاع قرار دارد و به آن حرکات عصبی تحتانی می گویند. هر دو نورون حرکتی نورون آلفا هستند. این نورونهای حرکتی به لطف آکسونهای ضخیم خود سرعت هدایت حدود 80 متر بر ثانیه دارند و بر فیبرهای عضلات اسکلتی تأثیر می گذارند. دستگاههای هرمی شاخ قدامی نخاع ، مایع نگهدارنده است. آنها به عنوان مسیرهای وابسته ، اطلاعات را از طریق تکانه های بیوالکتریک از مرکز هدایت می کنند سیستم عصبی به اندام های موفقیت در بدن. در مسیرهای عصب حرکتی ، عضلات عضله اسکلتی اعضای موفقیت هستند. بنابراین ، فیبرهای عضلانی دستور حرکت را دریافت می کنند. به خصوص کنترل رفلکس فقط می تواند از طریق نخاع انجام شود. بسیاری از انسانها واکنش رفلکس های محافظتی هستند که باید از آسیب ها محافظت کنند. ادراکات فردی محرک های احتمالی هستند ، خصوصاً سیستم های بینایی. اگر مرکز کنترل موتور باشد واکنش در واقع شدند مغز، عضلات حرکات را به موقع انجام نمی دهند. این بدان معنی است که واکنش دیگر قادر به انجام وظیفه محافظتی خود نخواهند بود. این بدان دلیل است که تکانه ها از طریق کنترل می شوند مغز به سرعت کافی به فیبرهای عضلانی نمی رسد. تکانه های حرکتی با سیم کشی در شاخ قدامی نخاع مسافت کمتری را طی می کنند و بنابراین با سرعت بیشتری به اندام های هدف می رسند. برای نشان دادن این ، در اینجا مثالی آورده شده است: هنگامی که غشای مخاطی از دستگاه تنفسی تحریک می شود ، باعث می شود a سرفه رفلکس این کار برای جلوگیری از تنفس مایعات و ذرات غذا است. سرفه بنابراین رفلکس فرد را از خفگی محافظت می کند. اگر مدارها خیلی طولانی باشد ، فقط شخص می خواهد سرفه بعد از اینکه او مایع یا مواد غذایی را استنشاق کرد. بنابراین عملکرد محافظتی واقعی حرکت رفلکس از بین می رود. در مقایسه با یک نوزاد ، بزرگسالان رفلکس کم نظیر کمتری دارند. به عنوان مثال ، نوزادان دارای رفلکس مکش هستند که با لمس لب های آنها ایجاد می شود. در طی رشد طبیعی خود ، آنها این بازتاب را از دست می دهند زیرا مکیدن دیگر برای آنها دوام ندارد. رفلکس گوردون همچنین برای نوزادان زیر یک سال یک بازتاب فیزیولوژیکی یا طبیعی است. بنابراین وقتی گوساله های آنها خمیر می شوند ، انگشت شست آنها از یک یا هر دو طرف بالا می رود. بقیه اندام های پا حرکت مشابهی را انجام می دهند. در یک سن خاص ، این بازتاب از بین می رود.

بیماری ها و بیماری ها

در بزرگسالان ، رفلکس گوردون پاتولوژیک در نظر گرفته می شود و به آسیب به سلولهای عصبی حرکتی اشاره دارد. چنین ضایعاتی احتمالاً در کنترل سطح بالاتر عملکرد حرکتی تداخل ایجاد می کند. بنابراین عضلاتی که در دوران نوزادی هنوز به هم تعلق دارند دوباره با هم تحریک می شوند. رفلکس گوردون از ضایعات موجود در سیستم عصبی مرکزی ناشی می شود و بنابراین باید به عنوان علامت یک بیماری اولیه خاص شناخته شود. رفلکس اوپنهایم و رفلکس بابینسکی و همچنین رفلکس چادوک یا علائم استروامپل می توانند رفلکس گوردون را همراهی کنند. همه آنها بازتابهای بیماری شناختی از گروه بابینسکی هستند. این گروه رفلکس علامت دار به عنوان علائم دستگاه هرمی نیز شناخته می شود. در همین حال ، ارزش تشخیصی رفلکس گوردون شک دارد. تنها اگر بتوان رفلکس های دیگری از گروه بابینسکی را در یک مورد خاص ایجاد کرد ، امروزه همچنان یک معیار تشخیصی قابل اعتماد است. کل گروه بابینسکی با آسیب به سلولهای عصبی حرکتی مرکزی همراه است. بررسی این بازتاب های پاتولوژیک یک استاندارد در تشخیص عصبی است. ضایعه ای از نورونهای مغز سیستم عصبی مرکزی می تواند به دلیل بیماریهای مختلف اولیه سیستم عصبی مرکزی باشد. به عنوان مثال ، بیماری دژنراتیو ALS دلیل احتمالی است. در این بیماری سلول های عصبی حرکتی در سیستم عصبی حرکتی به تدریج از بین می روند. علاوه بر نورونهای حرکتی در مغز، نخاع نیز می تواند تحت تأثیر خرابی قرار گیرد. اگر اولین نورون حرکت کند ، ضعف عضلانی ، عدم قطعیت حرکتی یا حتی فلج رخ می دهد. از طرف دیگر ، آسیب به نورون نورون دوم ایجاد می کند اسپاسم. همچنین ام اس می تواند تحت شرایط خاص به نورون های حرکتی آسیب برساند. در این بیماری خود ایمنی ، سیستم ایمنی بدن حمله به بافت عصبی مرکزی ، باعث التهاب. علائم دستگاه هرمی اندکی پس از بروز علائم اسکلروز متعدد با یک دوره نامطلوب پیش آگهی همراه هستند.