اختلال دوقطبی: علائم و درمان

بررسی اجمالی

  • علائم: تناوب بین فازهای افسردگی و فازهای شیدایی (= فازهایی با خلق و خوی آشکار، گسترده یا تحریک‌پذیر، افزایش میل، میل به صحبت و غیره).
  • علل و عوامل خطر: احتمالاً عوامل متعددی در ایجاد بیماری دخیل هستند، از جمله عوامل ژنتیکی، اما عوامل دیگری مانند اختلال در تعادل انتقال دهنده های عصبی در مغز، استرس، برخی داروها.
  • تشخیص: مصاحبه پزشک با بیمار، پرسشنامه بالینی. معاینات فیزیکی برای رد بیماری های ارگانیک
  • درمان: عمدتاً دارو در ترکیب با روان درمانی. در صورت لزوم، درمان های دیگر مانند درمان بیداری و الکتروشوک درمانی. حمایتی مانند روش های آرام سازی، برنامه های ورزشی، ارگوتراپی، موسیقی درمانی، جلسات با گروه های خودیاری و غیره.

اختلال دوقطبی: توضیحات

اختلال دوقطبی، مانند افسردگی، جزو اختلالات به اصطلاح عاطفی است. این بدان معناست که بر احساسات فرد مبتلا تأثیر می گذارد. بیماران نوسانات خلقی قوی را تجربه می کنند که معمولاً هیچ محرک خارجی برای آن وجود ندارد. فازهای شیدایی همراه با سرخوشی زیاد، انرژی و خودبزرگ بینی یا تحریک پذیری و بی اعتمادی با فازهای افسردگی جایگزین می شوند که در آن فرد مبتلا افسرده و بی حال است. بنابراین اختلال دوقطبی اغلب هنوز در عامیانه به عنوان افسردگی شیدایی شناخته می شود.

تخمین زده می شود که اختلال دوقطبی یک تا سه درصد از جمعیت را تحت تاثیر قرار دهد.

اختلال دوقطبی: اشکال مختلف

  • اختلال دوقطبی I: افسردگی و شیدایی متناوب. یک دوره افسردگی حداقل دو هفته و یک دوره شیدایی حداقل هفت روز طول می کشد. دومی شدید است (تفاوت با اختلال دوقطبی II).
  • اختلال دوقطبی-II: در اینجا دوره های افسردگی و حداقل یک دوره هیپومانیک وجود دارد. دومی با دوره های شیدایی در حداقل مدت زمان (حداقل چهار روز) و در وجود علائم خاص (مثلاً افزایش مشکل در تمرکز به جای افکار مسابقه ای یا فرار از ایده ها؛ اعتماد به نفس بیش از حد کمتر و رفتار احمقانه و غیره) متفاوت است.
  • دوچرخه‌سواری سریع: این شکل خاص با تغییر سریع بین دوره‌های افسردگی و شیدایی مشخص می‌شود (حداقل چهار دوره مجزا در دوازده ماه). این بیماری تا 20 درصد از تمام بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی و عمدتاً زنان را تحت تأثیر قرار می دهد.

اختلال دوقطبی: علائم

چهار نوع دوره مختلف در اختلال دوقطبی وجود دارد. علاوه بر دوره های افسردگی و شیدایی "کلاسیک"، آنها همچنین شامل دوره های هیپومانیک و مختلط می شوند. گاهی اوقات یک مرحله شیدایی با یک دوره افسردگی دنبال می شود - یا مستقیماً به عنوان یک "پس شوک" یا بعدا (پس از یک دوره خلق و خوی "عادی") به عنوان یک قسمت جداگانه. در موارد دیگر، برعکس عمل می‌کند: با یک فاز افسردگی شروع می‌شود و به دنبال آن یک مرحله شیدایی - دوباره یا به‌عنوان «پس‌شوک» یا به‌صورت مجزا رخ می‌دهد. به ندرت، یک بیمار فقط از مراحل شیدایی رنج می برد.

علائم دوره افسردگی

در مراحل افسردگی، تصویر بالینی شبیه افسردگی است. سپس علائم اصلی عبارتند از:

  • حالت افسردگی
  • از دست دادن علاقه و شادی
  • بی حالی
  • اختلالات خواب، به ویژه خوابیدن در طول شب در نیمه دوم شب
  • اختلالات تمرکز و تفکر
  • احساس گناه
  • افکار خودکشی

حالات چهره در طول یک دوره افسردگی معمولاً سفت و بدون بیان است. مبتلایان به آهستگی صحبت می کنند و پاسخ آنها به تأخیر می افتد.

علائم فیزیکی نیز ممکن است در طول دوره افسردگی رخ دهد. اشتها کاهش می یابد و بسیاری از مبتلایان وزن قابل توجهی از دست می دهند. برخی درد را در قسمت های مختلف بدن تجربه می کنند. شکایات رایج شامل تنگی نفس، مشکلات قلبی، مشکلات معده و روده و سرگیجه، سردرد و اختلال نعوظ است.

علائم دوره شیدایی

در مراحل شیدایی، همه چیز اغراق آمیز است - برانگیختگی عاطفی، فکر کردن، صحبت کردن، عمل کردن: بیمار پر انرژی است (در حالی که به خواب کمی نیاز دارد) و یا به طور قابل توجهی از نظر خلقی بالا رفته یا بسیار تحریک پذیر است. او میل شدیدی به صحبت کردن دارد، نامنظم و بی تمرکز است، همچنین بسیار نیاز به تماس دارد، بیش فعال و تکانشی است.

در طول دوره شیدایی، بیماران نیز بسیار خلاق هستند. در حال حاضر اعتقاد بر این است که ونسان ون گوگ و جورج فردریک هندل، در میان دیگران، شیدایی- افسردگی بودند.

در بیش از دو سوم بیماران مبتلا به شیدایی، علائم روان پریشی نیز رخ می دهد. اینها شامل افزایش بیش از حد خود، توهمات، هذیانهای آزاردهنده و افکار هذیانی است.

علائم دوره هیپومانیک

در برخی موارد اختلال دوقطبی، علائم شیدایی به صورت ضعیف بیان می شود. به این حالت هیپومانیا می گویند. افراد مبتلا، برای مثال، از مشکلات تمرکز رنج می برند تا فرار از افکار و افکار مسابقه ای. به خصوص علائم شیدایی آشکار مانند از دست دادن بازداری های اجتماعی، اعتماد بیش از حد قوی و رفتار احمقانه نیز وجود ندارد یا به ندرت وجود دارد.

علائم قسمت مختلط

اختلال دوقطبی با رنج زیاد و افزایش خطر خودکشی همراه است. در این رابطه، اقدام به خودکشی و خودکشی تقریباً همیشه در طول یا بلافاصله پس از یک دوره افسردگی یا مختلط رخ می دهد.

اختلال دوقطبی: علل و عوامل خطر

اختلال دوقطبی توسط عوامل بیولوژیکی و روانی اجتماعی ایجاد می شود. تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که تعامل پیچیده چندین ژن با عوامل محیطی مختلف باعث پیشرفت بیماری می‌شود.

اختلال دوقطبی: علل ژنتیکی

مطالعات خانواده و دوقلوها نشان داده است که عوامل ژنتیکی در ایجاد اختلال دوقطبی نقش دارند. به عنوان مثال، فرزندان یک والدین بیمار ده درصد بیشتر احتمال دارد که دچار شیدایی-افسردگی شوند. اگر هر دو والدین مبتلا به اختلال دوقطبی باشند، احتمال ابتلا به این بیماری تا 50 درصد افزایش می یابد.

اختلال دوقطبی: تأثیر انتقال دهنده های عصبی

شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد در اختلال دوقطبی توزیع و تنظیم مواد پیام رسان مهم در مغز (انتقال دهنده های عصبی) مختل می شود. انتقال دهنده های عصبی مواد درون زا هستند که واکنش های خاصی را در بدن و مغز ایجاد می کنند. به عنوان مثال می توان به سروتونین، نورآدرنالین و دوپامین اشاره کرد.

مشخص شده است که افراد افسرده دچار کمبود نوراپی نفرین و سروتونین هستند. از طرف دیگر در فازهای شیدایی غلظت دوپامین و نوراپی نفرین افزایش می یابد. بنابراین، در اختلال دوقطبی، عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی مختلف ممکن است نقش مهمی ایفا کند. بنابراین، درمان دارویی برای اختلال دوقطبی با هدف دستیابی به آزادسازی کنترل شده این مواد سیگنال انجام می شود.

اختلال دوقطبی: علل روانی اجتماعی

بیماری‌های جدی، قلدری، تجربیات بد در دوران کودکی، جدایی‌های ناشی از طلاق یا مرگ به اندازه برخی از مراحل رشد (به عنوان مثال بلوغ) به معنای استرس هستند. اینکه چگونه استرس احساس می شود و کنترل می شود به خود فرد بستگی دارد. برخی از افراد استراتژی های خوبی برای مقابله با استرس ایجاد کرده اند، در حالی که برخی دیگر به سرعت غرق می شوند. بنابراین، عوامل استرس زا می توانند احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهند.

اختلال دوقطبی: علل دارویی

برخی از داروها می توانند خلق و خو را تغییر دهند و در موارد شدید حتی باعث ایجاد اختلال دوقطبی شوند. اینها شامل داروهای حاوی کورتیزون، متیل فنیدات، برخی داروهای ضد پارکینسون و صرع، و همچنین داروهایی مانند الکل، ال اس دی، ماری جوانا و کوکائین است.

همچنین گزارش های جداگانه ای از اختلال دوقطبی وجود دارد که پس از آسیب مغزی رخ می دهد.

اختلال دوقطبی: معاینات و تشخیص

تشخیص اختلال دوقطبی II و سیکلوتیمیا به طور خاص دشوار است، زیرا علائم در اینجا کمتر از اختلال دوقطبی I است. بنابراین بسیار مهم است که تجربیات، حالات و احساسات را با جزئیات برای پزشک یا درمانگر توصیف کنید.

فرد تماس مناسب

اگر مشکوک به اختلال دوقطبی باشد، ممکن است ابتدا با پزشک مراقبت های اولیه تماس گرفته شود. با این حال، به دلیل تشخیص دشوار و افزایش خطر خودکشی، توصیه می شود بلافاصله با یک کلینیک تماس بگیرید یا با یک متخصص روانپزشکی مشورت کنید. با این حال، اغلب افراد مبتلا نیازی به کمک پزشکی نمی بینند - به ویژه در مرحله جنون.

سوال گسترده

برای روشن شدن یک اختلال دوقطبی احتمالی، پزشک ابتدا با بیمار به طور مفصل صحبت می کند تا یک تاریخچه پزشکی (تاریخچه) به دست آورد. پزشک یا درمانگر ممکن است در طول این فرآیند سوالات زیر را بپرسد:

  • آیا صبح ها برای بیدار شدن مشکل داشتید؟
  • آیا در طول شب برای خوابیدن مشکل داشتید؟
  • آیا اشتهای خوبی داشتید؟
  • در حال حاضر چه فکری دارید؟ در ذهنت چه میگذرد؟
  • آیا گاهی اوقات به مرگ یا خودکشی فکر می کنید؟
  • آیا در چند هفته گذشته به طور غیرمعمولی هایپر شده اید؟
  • آیا این احساس را داشته اید که تحت قدرت هستید؟
  • آیا احساس می کردید بیشتر و سریعتر از حد معمول صحبت می کنید؟
  • آیا نیاز شما به خواب کاهش یافته است؟
  • آیا شما بسیار فعال بودید و بسیاری از کارها را در مدت زمان کوتاهی انجام می دادید؟
  • آیا اخیراً روحیه شما تغییر کرده است؟
  • آیا موارد شناخته شده ای از بیماری شیدایی- افسردگی در خانواده شما وجود دارد؟

از پرسشنامه های بالینی نیز در تشخیص اختلال دوقطبی استفاده می شود. برخی برای ارزیابی علائم شیدایی و برخی دیگر برای ارزیابی علائم افسردگی استفاده می شوند. علاوه بر این، چنین پرسشنامه هایی برای خودارزیابی و همچنین برای ارزیابی بیرونی (به عنوان مثال توسط شریک) در دسترس هستند.

تشخیص دیفرانسیل

هنگام تشخیص، پزشک باید به تمایز بین شیدایی و اسکیزوفرنی توجه ویژه ای داشته باشد، که همیشه آسان نیست. سایر بیماری های روانی نیز ممکن است به جای اختلال دوقطبی مسئول علائم بیمار باشند. این تشخیص های افتراقی شامل اختلال شخصیت مرزی و ADHD است.

بیماری های همزمان

هنگامی که یک پزشک اختلال دوقطبی را تشخیص می دهد، باید هر گونه بیماری همراه (موارد همراه) را نیز به دقت ثبت کند. این موارد در اختلال دوقطبی غیر معمول نیستند و می توانند بر روند و پیش آگهی آن تأثیر بگذارند. پزشک هنگام برنامه ریزی درمانی باید این را در نظر بگیرد.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از سایر بیماری های روانی نیز رنج می برند. از جمله شایع ترین آنها می توان به اختلالات اضطرابی و وسواس فکری، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، ADHD، اختلالات خوردن و اختلالات شخصیت اشاره کرد.

علاوه بر این، دوقطبی ها اغلب دارای یک یا چند بیماری ارگانیک هستند، از جمله مهم ترین بیماری های قلبی عروقی، سندرم متابولیک، دیابت شیرین، میگرن، و اختلالات اسکلتی عضلانی.

اختلال دوقطبی: درمان

اساساً بین درمان حاد و پروفیلاکسی فازی در درمان اختلال دوقطبی تمایز قائل می‌شود:

  • درمان حاد: این درمان در مرحله حاد بیماری ارائه می شود و هدف آن کاهش علائم فعلی افسردگی یا (هیپو) شیدایی در کوتاه مدت است.
  • پروفیلاکسی فازی: در اینجا، هدف بلندمدت اجتناب یا حداقل کاهش اپیزودهای عاطفی بیشتر است. اغلب نمی توان به طور کامل بلافاصله به این امر دست یافت. سپس سعی می شود با "پیروزی های مرحله ای" به هدف بلندمدت نزدیک شود. برای مثال، فرد تلاش می‌کند تا دوره‌های بیماری را کوتاه‌تر و/یا کمتر تکرار کند.

اختلال دوقطبی: اجزای درمان

هم در درمان حاد و هم در پروفیلاکسی فاز، ترکیبی از داروها و اقدامات روان درمانی به طور کلی استفاده می شود:

  • درمان روان درمانی می تواند تأثیر مثبتی بر روند اختلال دوقطبی داشته باشد. با این حال، مهمتر از همه، برای درک بیمار از بیماری و اراده او برای درمان تعیین کننده است. دوقطبی ها اغلب فاقد این به اصطلاح سازگاری هستند، زیرا در مراحل مانیک احساس خوبی دارند و تمایلی به رها کردن آنها ندارند.

درمان دارویی و روان درمانی می تواند به طور مفید با اقدامات دیگر تکمیل شود. اینها می‌توانند، برای مثال، درمان بیدار یا الکتروشوک درمانی در درمان حاد یا روش‌های خلاقانه و عمل‌گرا (مثلاً موسیقی‌درمانی) در پروفیلاکسی فازی باشند.

بیماران شیدایی-افسردگی معمولاً باید مادام العمر تحت درمان قرار گیرند، زیرا این تنها راه برای پایدار نگه داشتن خلق و خوی آنهاست. اگر بیماران درمان را قطع کنند، خطر عود زیادی وجود دارد.

اختلال دوقطبی: درمان دارویی

اختلال دوقطبی عمدتاً با داروهای ضد افسردگی، تثبیت کننده های خلق و خو و داروهای اعصاب غیر معمول درمان می شود. اگر بیمار از بی قراری، تکانه های تهاجمی یا اختلالات اضطرابی نیز رنج می برد، پزشک ممکن است به طور موقت یک مسکن مانند دیازپام را نیز تجویز کند.

  • داروهای ضد افسردگی: می توانند علائم افسردگی را تسکین دهند. حدود 30 داروی ضد افسردگی در دسترس هستند، به عنوان مثال داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (مانند آمی تریپتیلین، ایمی پرامین، دوکسپین) و مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI ها مانند فلوکستین، سیتالوپرام، پاروکستین).
  • داروهای اعصاب غیر معمول: اینها داروهایی هستند که برای درمان اختلالات روان پریشی (عمدتاً اسکیزوفرنی) و در برخی موارد برای درمان اختلال دوقطبی تأیید شده اند. به عنوان مثال، کوتیاپین، آمی سوپراید، آریپیپرازول، الانزاپین و ریسپریدون در بیماران دوقطبی استفاده می شود.

هر مورد مشخص می کند که پزشک معالج کدام ترکیبات فعال را در کدام ترکیب و در کدام دوز برای بیمار تجویز می کند. عوامل تعیین کننده عبارتند از نوع و مرحله اختلال دوقطبی، تحمل پذیری مواد فعال فردی و هر گونه بیماری همراه.

اثر این داروها اغلب تنها پس از چند هفته ظاهر می شود. بنابراین بیماران باید تا زمانی که بهبود قابل توجه باشد صبور باشند.

اختلال دوقطبی: درمان روان درمانی

چندین روش روان درمانی برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شود. برخی از روش ها به ویژه در پیشگیری از دوره های بعدی بیماری موثر بوده اند:

روان درمانی آموزشی

در درمان روانی آموزشی، بیمار و نزدیکانش در مورد اختلال دوقطبی، علل آن، سیر آن و گزینه های درمانی آگاه و آموزش می بینند. این می‌تواند به درجات مختلفی رخ دهد - برای مثال، در یک بحث اطلاعاتی محدود زمانی در یک محیط فردی یا گروهی ("آموزش روانی ساده") یا به عنوان آموزش روانی مفصل و تعاملی.

مورد دوم شامل دستورالعمل هایی برای مشاهده خود است: بیمار باید به حالات، فعالیت ها، ریتم خواب و بیداری و تجربیات روزمره خود توجه کند تا ارتباط احتمالی با نوسانات خلقی خود را شناسایی کند.

برای مثال، در رفتار درمانی، بیمار یاد می گیرد که علائم هشدار دهنده اولیه و محرک های بالقوه فازهای افسردگی یا شیدایی را تشخیص دهد. او باید یاد بگیرد که از داروها آگاهانه استفاده کند و استراتژی هایی برای مقابله با علائم شیدایی و افسردگی ایجاد کند.

علاوه بر این، در رفتار درمانی به مشکلات فردی و تعارضات بین فردی پرداخته می شود. هدف از این کار کاهش سطح استرس بیمار است – به هر حال استرس نقش مهمی در تشدید اپیزودهای دوقطبی دارد.

درمان خانواده محور (FFT).

درمان خانواده محور عمدتاً برای بیماران جوان تر استفاده می شود. این یک خانواده درمانی مبتنی بر شناختی-رفتاری است - بنابراین چهره های دلبستگی مهم بیمار (به عنوان مثال خانواده، شریک زندگی) در درمان در اینجا گنجانده شده است.

ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی (IPSRT)

ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی از طریق سه مکانیسم سعی در پیشگیری از دوره های شیدایی- افسردگی دارد. این مکانیسم ها عبارتند از:

  • استفاده مسئولانه از دارو
  • تثبیت ریتم های اجتماعی یا یک روال روزانه منظم (مانند ساختار روزانه، ریتم خواب و بیداری، تحریک اجتماعی)
  • @ کاهش مشکلات فردی و بین فردی

اختلال دوقطبی: بیداری درمانی

بیداری درمانی یا درمان محرومیت از خواب در طول دوره های افسردگی کمک می کند: در 40 تا 60 درصد از بیماران دوقطبی، کاهش خواب علائم افسردگی را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد، اما فقط برای مدت کوتاهی. بنابراین، درمان بیداری تنها به عنوان یک درمان کمکی برای سایر درمان ها (مانند داروها) مناسب است.

پروتکل درمانی بیداری درمانی شامل دو تا سه دوره بیداری در یک هفته است.

  • در درمان نیمه بیدار، فرد در نیمه اول شب می خوابد (مثلاً از ساعت 9 شب تا 1 بامداد) و سپس نیمه دوم شب و روز بعد (تا عصر) بیدار می ماند.

هر دو نوع اثر ضد افسردگی یکسان را نشان می دهند و می توانند هم به صورت سرپایی و هم به صورت بستری انجام شوند.

در موارد خاص، درمان بیداری نباید استفاده شود، مانند بیماران مبتلا به اختلال تشنجی شناخته شده (کم خوابی خطر تشنج صرع را افزایش می دهد).

اختلال دوقطبی: درمان تشنج الکتریکی.

درمان حاد با الکتروشوک درمانی (ECT) برای دوره های افسردگی شدید و شیدایی بسیار موثر است. به صورت زیر پیش می رود:

در مجموع، یک سری درمانی از الکتروشوک درمانی معمولاً شامل شش تا دوازده جلسه است. نرخ پاسخ معمولاً به طور قابل توجهی بیشتر از درمان دارویی است - بنابراین درمان تشنج الکتریکی در بیماران بیشتری نسبت به درمان حاد با دارو موثر است. علاوه بر این، تأثیر الکتروشوک درمانی سریعتر از دارو احساس می شود که معمولاً چندین هفته طول می کشد تا تأثیر داشته باشد.

با این وجود، پس از استفاده موفقیت‌آمیز از درمان الکتروشوک، بیماران باید در صورت امکان، داروهایی را برای جلوگیری از دوره‌های جدید بیماری (در ترکیب با روان‌درمانی) دریافت کنند. در غیر این صورت، عود ممکن است به سرعت رخ دهد.

برای ایمن بودن، معاینات مختلف جسمی و روانی قبل از درمان تشنج الکتریکی انجام می شود. زیرا در موارد خاصی مانند افزایش فشار داخل جمجمه یا فشار خون شدید نباید از آن استفاده شود. سن بالا و بارداری نیز ECT را "منع" می کند.

مفاهیم جامع درمانی، مانند مفاهیمی که برای اختلال دوقطبی استفاده می شود، معمولاً شامل روش های حمایتی نیز می شود. به عنوان مثال، روش های آرام سازی می تواند در برابر علائم خاصی مانند بی قراری، اختلالات خواب و اضطراب کمک کند.

ورزش و ورزش درمانی می تواند حواس خود را از محرک های منفی منحرف کند و از طریق تعامل با افراد دیگر خلق و خو را بهبود بخشد.

کاردرمانی می تواند برای کمک به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی برای ادامه یا از سرگیری مشارکت در زمینه های مهم زندگی مانند مدیریت خانه، اشتغال، تحصیل یا تفریح ​​استفاده شود.

درمان های هنری مختلف (موسیقی درمانی، رقص درمانی، هنردرمانی) می توانند سلامت روانی بیماران را حمایت یا بازیابی کنند.

زندگی با این بیماری

اختلال دوقطبی: سیر بیماری و پیش آگهی

آیا اختلال دوقطبی قابل درمان است؟ این سوالی است که بسیاری از مبتلایان و نزدیکانشان می پرسند. پاسخ: در حال حاضر علم هیچ روش یا روش اثبات شده ای برای درمان اختلال دوقطبی نمی شناسد. بیمارانی هستند که در آنها دوره های شیدایی-افسردگی با افزایش سن ضعیف تر می شوند، بسیار به ندرت اتفاق می افتند یا حتی اصلاً رخ نمی دهند. با این حال، اکثریت قریب به اتفاق بیماران تا پایان عمر از این اختلال رنج می برند.

دوره

با این حال، این بدان معنا نیست که مبتلایان به اختلال دوقطبی II یا سیکلوتیمیا سطح رنج کمتری دارند. این به این دلیل است که در این اشکال اختلال دوقطبی، دوره های شیدایی یا افسردگی اغلب بیشتر از اختلال دوقطبی I رخ می دهد.

تعداد و مدت قسمت ها

اکثر بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی تنها چند دوره از بیماری را تجربه می کنند. از هر ده بیمار فقط یک نفر در طول زندگی خود بیش از ده قسمت را تجربه می کند. دوچرخه سواری سریع، با تغییر بسیار سریع بین دوره های بیماری، یک نوع بیماری به خصوص شدید است.

عوامل خطر برای یک دوره شدید

اختلال دوقطبی معمولاً ابتدا در سنین 15 تا 25 سالگی آشکار می شود. بر اساس مطالعات، بیماران جوان تمایل بیشتری به خودکشی دارند و اغلب به سایر اختلالات روانی مبتلا می شوند.

کارشناسان میزان خودکشی در بیماران دوقطبی را حدود 15 درصد تخمین می زنند.

علاوه بر سن پایین در شروع اول، عوامل خطر دیگری برای دوره شدید اختلال دوقطبی، یعنی برای دوره های مکرر عود کننده وجود دارد. اینها شامل جنسیت مونث، رویدادهای مهم زندگی، اپیزودهای مختلط، علائم روان پریشی (مانند توهم) و پاسخ ناکافی به فاز درمانی پیشگیرانه است. اپیزودهای عودکننده بسیار مکرر بیماری نیز در اختلال دوچرخه سواری سریع وجود دارد.

تشخیص زودهنگام مهم است

متأسفانه، حتی در این صورت نیز نمی توان عود را رد کرد. با این حال، علائم اختلال دوقطبی و در نتیجه سطح رنج را می توان به طور قابل توجهی با دارو (و سایر اقدامات درمانی) کاهش داد.