دستی بودن مشخص می کند که فرد از کدام دست برای انجام بیشتر فعالیت ها استفاده می کند. این دست غالب همچنین گواه کدام نیمکره از مغز اعمال شخص را تعیین می کند. حتی اگر افراد چپ دست از نظر درصد بسیار نادرتر از دست راست ها هستند ، اکنون آگاهی بیشتری از نیازهای ویژه افراد چپ چپ مسلط افزایش یافته است.
دست بودن چیست؟
دستی بودن مشخص می کند که فرد از کدام دست برای انجام بیشتر فعالیت ها استفاده می کند. این دست غالب همچنین گواه کدام نیمکره از مغز اعمال شخص را تعیین می کند. درک می شود که دست یک فرد دست غالب اوست. این دستی است که فرد با آن همه کارهای سخت و طاقت فرسا را انجام می دهد - از نوشتن تا مسواک زدن تا دوختن یا برش دقیق. این اکثریت مردم دست راست است. فقط حدود 10 تا 15 درصد از مردم چپ دست هستند ، به این معنی که آنها به طور طبیعی دارای یک دست هستند که باعث می شود دست چپ به دست غالب تبدیل شود. این دست در درجه نیز متفاوت است: در حالی که بعضی از چپ دست ها از دست چپ خود به طور انحصاری استفاده می کنند ، بقیه به عنوان مثال از آن برای همه فعالیت ها استفاده می کنند به جز نوشتن استفاده برابر از هر دو دست نیز معمول است. علم هنوز نمی تواند پاسخی برای این س ofال ارائه دهد که چرا دستی در بین مردم به همین اندازه نابرابر است. اما یک چیز مسلم است: دست بودن نیز بیان نیمکره غالب یک شخص است مغز. از آنجا که اثر متقاطع وجود دارد ، دست راست توسط نیمکره چپ مغز و دست چپ توسط نیمکره راست کنترل می شود. بنابراین ، در افراد راست دست ، نیمکره چپ مغز غالب در نظر گرفته می شود و در افرادی که چپ دست هستند ، نیمکره راست مغز غالب است.
کارکرد و وظیفه
دستی بودن مزایای بسیاری برای ما انسانها دارد. تخصصی بودن دو نیمکره مغزی را احتمالاً می توان با این واقعیت توضیح داد که این امر از رقابت بین دو نیمکره مغز جلوگیری می کند. غلظت در یک طرف همچنین اطمینان حاصل می کند که به ویژه می توان در کارهای دستی به دقت بالایی دست یافت. از نظر علمی هنوز قابل توجیه نیست که چرا دست در انسان عمدتا به شکل یک دست راست غالب بیان می شود. تسلط نادر دست چپ با ساختار معکوس آینه ای نیمکره های مغز همراه نیست. به عنوان مثال ، در اکثر دست راست و چپ ، مرکز گفتار در نیمکره چپ قرار دارد. بنابراین ، دست به سختی تاثیری در رشد زبان دارد. آنچه که توانایی دستی در آن تأثیر زیادی دارد ، مهارت های حرکتی است: در راست دست ها ، مهارت های حرکتی اساساً توسط نیمکره چپ ، در چپ دست ها توسط راست کنترل می شوند. مهارت های حرکتی ، به عنوان مثال مسئول توانایی هایی مانند نوشتن یا کارهای دستی ظریف هستند. با این حال ، از طریق آموزش مجدد هدفمند ، می توان مهارت های فردی مانند نوشتن ، کنترل شده توسط نیمکره غیر غالب مغز را داشت. به این ترتیب ، به ویژه در دهه های گذشته ، بسیاری از افراد چپ دست طبیعی که برای نوشتن با دست راست آموزش دیدند. با این حال ، این امر منجر به سازماندهی مجدد کامل مغز نمی شود. دستی طبیعی معمولاً در بسیاری از فعالیتهای دیگر - از ورزش گرفته تا کارهای خلاقانه گرفته تا کارهای روزمره - مشهود است. مطالعات عصب شناختی در مورد افرادی که به طور مصنوعی توانایی آنها مجدداً آموزش دیده است ، نشان می دهد که نیمکره مغز که در گذشته مسلط بود ، هنوز مسئول برنامه ریزی و کنترل حرکات است. در چپ دستهای آموزش دیده ، نیمکره راست همچنان مسئول سازماندهی حرکات است. بنابراین سودآوری در مهارت آموزی مجدد مصنوعی بحث برانگیز است. هنگام نوشتن به زبان های آلمانی و زبان های مشابه ، آموزش مجدد این مزیت را دارد که از آن اجتناب کنید تنش و نوشتن ناپاک ، زیرا چپ دست ها در این زمینه اغلب مشکل دارند ، زیرا نوشتن از چپ به راست انجام می شود. با این حال ، مهارت آموزی مجدد نیز می تواند به یک بار تبدیل شود.
بیماری ها و بیماری ها
شکایات ناشی از دست خودشان مخصوصاً افراد چپ دست است. آنها اغلب تحت تأثیر تنش قرار می گیرند ، مثلاً وقتی مجبور به استفاده از وسایلی هستند که در واقع برای راست دست ها طراحی شده است. اگرچه برای جلوگیری از چنین مشکلی ، توانایی دوباره آموزش داده می شود ، شکایت های دیگری می تواند نتیجه باشد. به عنوان مثال ، چپ دست هایی که دوباره آموزش دیده اند از دست راست به عنوان دست غالب خود استفاده می کنند ، اغلب از مشکلات روانی شکایت دارند. روانشناسان علائمی مانند ضعیف را نسبت می دهند غلظت, حافظه مشکلات ، مشکلات خواب ، ترس از شکست و حتی خیس شدن در رختخواب تا آموزش مجدد دست. به همین دلیل ، آموزش مجدد دیگر مانند گذشته محبوب نیست. امروزه چپ دستها ترغیب می شوند که از روی دست ذاتی خود زندگی کنند. کاهش اهمیت مهارت هایی مانند دست خط به این روند کمک می کند. به هر حال ، وقتی نوبت به تایپ کردن روی صفحه کلید یا صفحه لمسی می رسد ، دست بودن خیلی مهم نیست. همزمان ، محصولات بیشتر و بیشتری که به طور خاص برای چپ دست ها طراحی شده اند ، در دسترس هستند. این موارد از قیچی چپ دست تا پوشه ها و موش های رایانه ای گرفته تا وسایل و ابزار باغبانی را شامل می شود. به لطف این تحولات ، قدرت آنها کمتر و کمتر به عنوان یک عنصر ناتوان کننده برای افراد چپ دست است. به نظر می رسد که ارتباط مستقیم با دست نیز خلاقیت فرد است. این بدان دلیل است که تعداد نامتناسبی زیادی از افراد خلاق در میان چپ دست ها یافت می شود. کارشناسان معتقدند این امر به این دلیل است که نیمکره راست مغز مسئول خلاقیت ، زبان بدن ، شهود و احساسات است. از طرف دیگر ، نیمکره چپ مسئول زبان و منطق است. بسته به میزان بیان توانایی فردی ، توضیح استعدادهای فرد می تواند در همین مورد باشد.
