بلوغ: بین آزادی و نتیجه

بلوغ زمانی است که بیشتر والدین با وحشت و نوجوانان را با عدم اطمینان تجربه می کنند. در طول این مرحله ، هر دو طرف باید یاد بگیرند که با درگیری مقابله کنند و تعادل مرزها با آزادی. والدین باید یاد بگیرند که به طور همزمان رها شوند و به حمایت از فرزندان خود ادامه دهند.

درگیری لازم است

اما برخلاف احساسی که بیشتر افراد دارند ، بلوغ فراتر از یک بحران منفرد است. به عنوان یک مرحله از توسعه و جدا شدن ، با احساس انتقاد فزاینده نسبت به محیط و بزرگسالان ، درگیری های مکرر - و بیش از همه لازم - بوجود می آید. رابطه والدین و کودک با نتیجه نامشخصی دوباره تعریف می شود ، اما به هیچ وجه ناامید کننده نیست. فقط: هیچ روش درمانی برای ثبت اختراع وجود ندارد ، زیرا به همان اندازه که افراد در کودکی منحصر به فرد هستند ، رشد آنها در بزرگسالان نیز بسیار زیاد است.

حفاظت در غار

آنیکا 13 ساله است. اگر گاهی اوقات او را در خیابان ملاقات می کنید ، ظاهر ناخوشایندی دارد. صورتش پر است جوش، او را رنگ کرده است مو زمین سیاه است ، و ، به گفته مادرش ، او چرت زدن منحصراً در اتاق غم انگیز او - رفتار کاملاً معمولی نوجوانان. یان اووه روگه ، یکی از مشهورترین کارشناسان آموزشی آلمان ، دوست دارد از خرچنگ دریایی به عنوان نمونه ای برای توضیح بلوغ استفاده کند: «این تنها حیوانی است که بلوغ را پشت سر می گذارد. این تنها حیوانی است که از بلوغ عبور می کند: ابتدا گوشت رشد می کند و سپس پوسته. برای اینکه بتواند زنده بماند ، خرچنگ دریایی به درون غارهای تاریک و عمیق در کف دریا عقب نشینی می کند. اینجا ، در اعماق ، گوشت و گاو رشد. و این مثال ارتباط زیادی با آنیکا و دیگر نوجوانان دارد. "یک نوجوان بین 10 تا 13 سال پوست نازک ، آسیب پذیر می شود ، فضا را از دست می دهد و برای زنده ماندن ، خرچنگ او در غار خود ناپدید می شود. به این غار نهالستان گفته می شود. مهد کودک مانند یک غار است. با دقت در برابر آن مهر و موم شده است اکسیژن تأثیرات از خارج. در غار ، به اصطلاح نظم پراکندگی حاکم است. " بلوغ از لاتین "بلوغ" آمده و به معنای "مردانگی" است. این به مرحله رشد جسمی و همچنین ذهنی- عاطفی فرد در دوره نوزادی تا بزرگسالی اشاره دارد. در عرض های جغرافیایی ما ، این سن برای دختران بین 10 تا 18 سال و برای پسران بین 12 تا 20 سال است. این مرحله از زندگی زمانی شروع می شود که غده هیپوفیز برای تولید برخی از آنها سیگنالی به بدن می فرستد هورمون. در دوران بلوغ ، بلوغ جنسی رخ می دهد.

بحث کردن: برقراری ارتباط دشوار است ، اما مهم است

دانیل ، تقریباً 14 ساله ، وقتی پدر و مادر ساعت ها به بحث در مورد یک موضوع می پردازند از این کار متنفر است. "جنجال آزار دهنده است ، اما اگر این نبود و تو به من اهمیتی نمی دادی و من مجاز به انجام همه کارها هستم ، این هم اشکالی ندارد." او روابط خود با والدینش ، هانس و الن (هر دو 46 ساله) را اینگونه توصیف می کند. آنها برای اولین بار نحوه بزرگ شدن پسرشان را تجربه می کنند. آنها بین عصبانیت و درک ، سخاوت و شدت متغیر هستند ، اما آنها با دانیل بحث می کنند - یا بهتر بگوییم بحث می کنند ، و نشان می دهند که مایل به سازش هستند. و هر روز آنها دوباره با موفقیت های مختلف تلاش می کنند ، زیرا دانیل بندرت قوانین را می بیند. "فقط سعی نکنید سنین بلوغ خود را راضی کنید. غیر ممکنه. "، یان اووه روگه می گوید:" زیرا برای رسیدن به استقلال و اعتماد به نفس ، نوجوانان باید از والدین خود به عنوان مهمترین مراقبت کننده جدا شوند. به عنوان مثال ، این امر منجر به بی تفاوتی و بی اعتنایی والدین به بی فایده یا ناتوان بودن می شود. عصیان و عصیان در برابر هنجارهای قبلی اتفاق می افتد و از نظر روانشناسان سالم و طبیعی تلقی می شود. بر اساس مطالعات ، یک جدال پانزده دقیقه ای با مادر در دختران هر 1.5 روز و در پسران شش دقیقه هر چهار روز رخ می دهد. بحث و جدال ، به خصوص برای والدین تحت فشار باید روشن باشد ، برای جدا شدن ضروری است. روانشناسان حتی استدلال می کنند که تحولات کم تعارض بیشتر از موارد درگیری بالا باعث نگرانی می شود. وظیفه والدین حفظ تمایل به صحبت و بنابراین پشتیبانی می کند. به هر حال ، متخصصان مکالمه کوتاه و دقیق بدون "آبشار کلمه" (Rogge) را توصیه می کنند ، که در آن باید اهداف روشن صورت گیرد.

راه رفتن روی یک طناب بین تعیین مرزها و پدرسالاری

توانایی بحث و گفتگو با بزرگسالان نیز یکی از فرصت های لازم برای توسعه برای کشف مرزها است. متخصصان آموزشی توافق می کنند که مرزها ، همراه با قوانین و موافقت نامه ها ، در این مرحله کاملاً ضروری است - چه کمک به خانه ، تعیین زمان برای خانه آمدن یا تمیز کردن. تحمل بیش از حد و قوانین شل همچنین هیچ پایه ای برای اصطکاک یا درگیری ایجاد نمی کند ، نتیجه این که بلوغ به دنبال تحریکات دیگر است. لیست سناریوهای ترسناک برای بسیاری از والدین پس از آن شامل عدم موفقیت در مدرسه است ، الکل, داروهای or استعمال دخانیات. ممکن است کمی قدیمی به نظر برسد ، اما قوانین و در نتیجه مرزها ، تا زمانی که برای همه طرفها واقعاً توافق شده و قابل کنترل باشد ، جهت گیری و پشتیبانی را ارائه می دهند. اما برخلاف قوانین ، پدر گرایی ، مجازات ها و ممنوعیت ها است که جوانان در برابر آنها واکنش نشان می دهند و حتی با پرخاشگری برخورد می کنند - و والدین چیزی نمی گیرند.

"کیف جادویی" - رسیدگی به موارد نقض قوانین

پدر و مادر می گویند آسان تر از کار است - و به درستی چنین است. زیرا نقض قوانین در میان سنین بلوغ امری عادی است. بی توجهی به آنها خطرناک است ، زیرا در این صورت والدین غیرقابل اعتماد می شوند ، مرزها از بین می روند اعتبار، و تخلفات مرزی افزایش می یابد. در هر صورت ، نوجوانان باید از عواقب قانون شکنی آگاه باشند ، مانند نمونه "کیف جادویی". Jan-Uwe Rogge در کتاب خود "Pubertät - Loslassen und Haltgeben" (بلوغ - اجازه دادن به او و حمایت از او) نحوه برخورد مادر با هرج و مرج کفش پسران بلوغ خود را توصیف می کند: اگر کفش ها بعد از دو درخواست کنار گذاشته نشوند ، به مدت یک هفته در یک "کیف جادویی" ، یک گونی ساده ، کاملاً پنهان ، ناپدید شوید. این ادامه می یابد تا اینکه پسران کفش بیشتری ندارند و مجبور هستند با جوراب ساق بلند به مدرسه بروند. توجه داشته باشید ، مادر به اندازه کافی سازگار بود تا این مسئله را پشت سر بگذارد و در پایان یک نکته را درک می کند.