قشر بینایی: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

قشر بینایی (قشر بینایی) بخشی از قشر مغز است که بینایی را امکان پذیر می کند. در لوب اکسیپیتال واقع شده است مغز. شکست در قشر بینایی رهبری به اختلالات در پردازش تصویر ، و در نتیجه نقص در زمینه بینایی.

قشر بینایی چیست؟

قشر بینایی (قشر بینایی) منطقه ای از قشر مخ است که پردازش تصویر از محرک های دیداری دریافت شده در چشم تا نمایش پیچیده آنچه مشاهده می شود ، انجام می شود. بزرگترین قسمت از لوب پس سری حفره را اشغال می کند مغز. در کوربیان بردمن مغز نقشه ، مربوط به مناطق 17 ، 18 و 19 مغز است. قشر بینایی بیشتر به قشر بینایی اولیه (V1) و قشر بینایی ثانویه و سوم تقسیم می شود. در پستانداران از جمله انسان ، سلول چگالی از قشر بینایی بسیار بزرگ است. با این حال ، ضخامت آنها بسیار کم است ، فقط 1.5 تا 2 میلی متر در انسان است. منطقه 17 نمایانگر قشر بینایی اولیه است و مستقیماً نمایانگر نیمه مخالف میدان دید است. همچنین دارای ساختاری رتینوتوپیک است. این بدان معنی است که نقاط نگاشته شده بر روی شبکیه نیز به همین ترتیب در قشر بینایی قرار گرفته اند. از آنجا که ناحیه 17 (قشر بینایی اولیه) دارای ساختار مخطط است ، به آن ناحیه استریاتا نیز می گویند.

آناتومی و ساختار

قشر بینایی ، همانطور که قبلاً ذکر شد ، به قشر بینایی اولیه ، ثانویه و سوم تقسیم می شود. قشر بینایی اولیه در ابتدا محرک های بینایی را از طریق شبکیه منتقل می کند تالاموس. قشر بینایی اولیه از شش لایه سلولی تشکیل شده است. دو لایه اول حاوی سلولهای اصطلاحاً مگنو هستند. اینها سلولهای بزرگی هستند که مسئول درک حرکت هستند. چهار لایه بعدی توسط سلولهای Parvo نشان داده می شوند. سلولهای Parvo کوچک هستند و ادراک اشیا را از طریق نمایش رنگ و ساختار کنترل می کنند. گانگلیون سلولها در قشر اولیه مانند گیرنده های شبکیه مرتب شده اند. بنابراین ، سلولهای موجود در قشر اولیه که قرار است نمایانگر شیار باشند ، بیشترین تعداد را دارند. Fovea ناحیه شدید بینایی در شبکیه چشم است و بنابراین بیشترین گیرنده های نوری را در خود دارد. علاوه بر تقسیم به لایه ، یک تقسیم به ستون نیز وجود دارد. ستون های جهت گیری ، ستون های غلبه و ابر ستون ها وجود دارد. سلول های پایین دست در هر ستون به همان روشی که نقاط در شبکیه نقشه برداری شده اند ، مرتب شده اند. بنابراین ، هر ستون جهت دهی فقط به یک خط از یک نقطه خاص در شبکیه پاسخ می دهد. سیستم خطوط به عنوان تصویری از محیط در کانتورها ثبت می شود. یک ستون سلطه از چندین ستون جهت دار از خطوط متفاوت جهت از همان نقطه در شبکیه تشکیل شده است. علاوه بر این ، علاوه بر ستون های جهت دار ، ستون های غلبه نیز از اصطلاحاً حباب تشکیل شده اند. حباب ها ستون هایی را نشان می دهند که به رنگ ها پاسخ می دهند. ابر ستون ها ، به نوبه خود ، متشکل از ستون های تسلط از هر دو چشم یک میدان دید است. بنابراین ، هر کدام از دو ستون تسلط تشکیل شده اند (یک چشم). از قشر بینایی اولیه ، اطلاعات تصویر از طریق دو مسیر مختلف برای پردازش بیشتر به قشر بینایی ثانویه و اولیه منتقل می شود.

عملکرد و وظایف

قشر بینایی وظیفه دارد محرک های نوری را دریافت کند و مرحله به مرحله آنها را پردازش کند به گونه ای که از محیط تصویربرداری شود. در این فرآیند ، پس از دریافت محرک ، اطلاعات تجزیه ، تجزیه و تحلیل ، انتزاع و به شکل منظمی به مرحله پردازش بعدی منتقل می شود. در حالی که فرآیندهای قشر بینایی اولیه تا حد زیادی مشخص هستند ، پردازش بیشتر اطلاعات به راحتی قابل درک نیست. از قشر بینایی اولیه ، محرک از طریق یک جداری پشتی و یک مسیر گیجگاهی شکمی پخش می شود. جریان پردازش جداری برای درک حرکت و همچنین موقعیت استفاده می شود و به آن جریان Wo نیز گفته می شود. جریان زمانی برای تشخیص اشیا through از طریق درک رنگ ، الگو و شکل استفاده می شود. بر این اساس ، به آن جریان جریان نیز گفته می شود. در دوره بعدی پردازش تصویر ، پیوندهای بین نمایش تصویر ، واکنش و رفتار پیچیده تر می شوند. نه تنها تصویر فعلی به عنوان مبنای عمل ، بلکه تصاویر ذخیره شده در آن نیز عمل می کند حافظه. بنابراین ، فرآیندهای مشابه در بازنمایی های بصری همانند پردازش تصویر رخ می دهد.

بیماری

ضایعات در قشر بینایی رهبری به اختلال عملکرد درک بینایی. علائم شکست بستگی به این دارد که کدام مناطق قشر بینایی از کار می افتند. اگر قشر بینایی اولیه آسیب دیده باشد ، کمبود میدان بینایی رخ می دهد. در بدترین حالت کامل کوری می تواند رخ دهد. این شکل از کوری کوری قشر مغزی نیز نامیده می شود. عملکرد مسیر بصری هنوز کاملاً دست نخورده است ، اما اطلاعات تصویر دیگر منتقل نمی شوند. ناخودآگاه بیمار همچنان به محرک های بینایی واکنش نشان می دهد ، گرچه دیگر چیزی نمی بیند. با این حال ، او هنوز هم می تواند اشیا را درک کند و وقتی از آنها خواسته شد نام آنها را ببرد. این شرط بصورت عامیانه بینایی نامیده می شود. وقتی قشر بینایی ثانویه یا سوم از کار افتاد ، کوری اتفاق نمی افتد. تصویر هنوز کاملاً درک می شود. با این حال ، اشاره به اشخاص یا اشیا در اینجا تا حدی از بین رفته است. از آنجا که در این مرحله از پردازش تصویر ، روابط پیچیده بین ادراک بصری و تشخیص اشیا کنترل می شود ، افراد یا اشیا part تا حدی دیگر قابل تشخیص نیستند. این یک مورد آگنوزیا است. هذیان ها همچنین ممکن است رخ دهد. غالباً ، اختلال عملکرد قشر بینایی ثانویه یا سوم نیز منجر به سینستزی می شود که در آن ادراکات مختلف حسی برای ایجاد یک احساس ذهنی ترکیب می شود.