نوروز: دلایل ، علائم و درمان

روان رنجوری یا اختلال روان رنجوری یک نام جمعی برای بسیاری از اختلالات روانشناختی و روانی است. در بیشتر موارد ، هیچ علت جسمی در این مورد وجود ندارد. غالباً ، متنوع اختلالات اضطرابی روان رنجوری را همراهی می کند. نوروز باید از همتای خود جدا شود ، جنون. شایعترین اختلالات عصبی هستند اختلال اضطراب, اختلال وسواس فکری و هیپوکندری

روان رنجوری چیست؟

اصطلاح روان رنجوری دیگر در کتابچه های راهنمای تشخیصی که امروزه استفاده می شود استفاده نمی شود: ICD-10 WHO در بخش اختلالات عصبی انواع بیماری های روانی بدون علت جسمی دسته بندی می شود. اختلالات فوبیا ، اضطراب و اختلالات وسواس فکری عملی فشار و اختلالات تعدیل ، اختلالات تجزیه ، چندگانه اختلال شخصیت، سوماتوفورم و "سایر اختلالات روان رنجوری" در اینجا تحت بخش F 4 گروه بندی شده اند. از نظر تاریخی ، ویلیام کالن روان رنجوری را در سال 1776 به عنوان یک اختلال عملکرد عصبی بدون هیچ دلیل اصلی ارگانیک تعریف کرد. در سنت روانکاوی ، زیگموند فروید مفهوم یک اختلال روانی خفیف را ایجاد کرد که از درگیری ذهنی ناشی می شود. فروید این تعارض را به ترس های سرکوب شده یا مسئله گرایان جنسی مرتبط دانست.

علل

رفتار درمان علت نوروز را در یک ناسازگاری مشروط (یاد گرفته) می بیند. عوامل تحریک کننده در اینجا اصطلاحاً عوامل استرس زایی هستند که تأثیر ضربه زایی بر ارگانیسم دارند. امروزه ، روان رنجوری معمولاً به عنوان یک اختلال پاتولوژیک در پردازش تجربیات شناخته می شود: عدم پردازش یک درگیری یا درک ناکارآمد یک وضعیت محرک منجر به علائم روحی ، روانی - اجتماعی یا جسمی می شود. یک دخالت ارگانیک در ایجاد یک روان رنجوری دیگر منتفی نیست: بنابراین ، حالات ژنتیکی در "آسیب پذیری-فشار فرضیه ها "به عنوان همزاد. آمادگی بیشتر برای ترس یا واکنش ترس اغراق آمیز به محرک های خنثی نشان داده شده است که علی رغم علائم مختلف آنها ، یک عنصر متحد کننده اختلالات فردی است. از نظر آماری ، اختلالات روان رنجور بخش عمده ای از اختلالات روانی را تشکیل می دهد. به طور خاص ، جنسیت زن از طبقه متوسط ​​به بالا در جامعه بیش از حد نشان داده می شود اختلالات سوماتوفورم، اگرچه این خوشه بندی همچنین ممکن است به این دلیل باشد که زنان بیشتر با پزشک مشورت می کنند و از نظر آماری ضبط آنها آسان تر است.

علائم ، شکایات و علائم

نوروز بسته به نوع و شدت آن می تواند علائم مختلفی ایجاد کند. که در اختلال هراس, حملات ترسناک به طور ناگهانی اتفاق می افتد و با تپش قلب شدید ، تنگی نفس ، سرگیجه, درد قفسه سینه، لرزش ، تعریق ، خشکی دهان، و ترس از مرگ. به نظر می رسد تشنج مستقیماً تحریک نشده و معمولاً فقط چند دقیقه طول می کشد. اگر فقط علائم جسمی است که بر قلب (افزایش نبض, درد قفسه سینه، تنگی نفس) به طور فزاینده ای درک می شوند ، پزشک از روان رنجوری قلب صحبت می کند. هراس با ترس بی اساس از موقعیت های خاص ، اشیا or یا حیوانات مشخص می شود ، در حالی که اختلال اضطراب عمومی با یک احساس پراکندگی اضطراب مشخص می شود که برای مدت طولانی بدون یک محرک خاص ادامه می یابد. علائم ممکن است شامل تنش مداوم درونی همراه با لرزش و بی قراری ، احساس اضطراب ، خشکی باشد دهان, سرگیجه، و اختلالات خواب. نشانه هایی از اختلال وسواس فکری ممکن است تمایل غیرقابل کنترل برای انجام فعالیتی مانند شستن دستها به طور مکرر و بدون دلیل مشخص باشد. افکار وسواسی اجباری که دائماً نفوذ می کنند یا انگیزه اجباری برای صدمه زدن به خود یا دیگران نیز بیانگر آن هستند اختلال وسواس فکری. هیپوکندری با درک شدید بدن خود بیان می شود. حتی انحرافات بی ضرر از هنجار به عنوان اختلالات جدی تلقی می شود. عملکردهای بدن به طور دائمی بررسی می شود ، حتی نتیجه معاینه نامحسوس نیز منصرف نمی شود هیپوکندریا از محکومیت بیماری جدی

سیر بیماری

با توجه به دوره روان رنجوری ، مانند بسیاری از اختلالات روانی ، قانون یک سوم اعمال می شود: یک سوم افراد مبتلا قادر به رهبری یک زندگی طبیعی که عمدتا توسط ناهنجاری عصبی آشفته نیست ، یک سوم فازهای مداوم علائم شدید را که نیاز به درمان دارد تجربه می کند و یک سوم آن چنان توسط بیماری آسیب می بیند که فقط وجود یک طاقچه اجتماعی ممکن است. این یک سوم آخر در برابر درمان مقاوم است. نوروزها عمدتاً بین سالهای 20 تا 50 سالگی زندگی و با اوج رسیدن در دهه 3 زندگی بروز می کنند. روان رنجور افسردگی، امروزه دیستیمیا نامیده می شود ، به نظر می رسد شایعترین روان رنجوری با حدود 5٪ باشد. نوروز همچنین ممکن است در وجود داشته باشد کودکی و نوجوانی به عنوان علائم زودرس یا پل زدن ، برخی از آنها ممکن است در بزرگسالی نیز ادامه داشته باشند: خیس شدن ، مدفوع ، اختلالات خوردن ، عاطفی قلب و مشکلات تنفسی ، اضطراب ، عدم امنیت اجتماعی ، اختلال در رفتار دلبستگی ، اجبار ، هراس ، لکنت زبان، ناخن جویدن ، پرخاشگری ، ترقی ، و غیره

عوارض

عوارض مرتبط با روان رنجوری به نوع روان رنجوری بستگی دارد. به عنوان مثال ، روان رنجوری هایی که در محیط دیگران نیز تداخل می کنند (توهمات نظم ، اختلالات جامعه هراسی ، اختلالات پارانوئید ، هیستریا) رهبری به انزوای اجتماعی و تصویر منفی از خود در افراد آسیب دیده. از آنجا که آنها به طور مداوم از روان رنجوری خود آگاه هستند ، محدودیت ها و انزوا می توانند احساسات منفی را تقویت کنند. نوروزهایی که فقط فرد مبتلا را هدف قرار می دهند (شستشوی اجباری ، مرتب سازی اجباری اشیا own شخصی) در بهترین حالت اثر اتلاف وقت دارند ، اما همچنین می توانند رهبری به پوست تحریکات ، اضافه بار فیزیکی و مواردی از این دست. نوروز پتانسیل زیادی برای تحمیل فشار دائمی به فرد مبتلا دارد. فشار روانی مداوم منجر به همان اثرات دائمی می شود فشار. تمایلات افسردگی ، قلب مشکلات ، کاهش عزت نفس و سایر علائم به دنبال دارد و ممکن است نیاز به درمان داشته باشد. نوروزهایی که منحصراً از نظر جسمی خود را نشان می دهند مورد خاصی است. به عنوان مثال ، روان رنجوري هاي قلبي ، روان رنجوري هاي روده اي يا روان رنجوري هاي معده مي توانند بار سنگيني براي بدن باشند و در بدترين موارد منجر به درد یا اختلال عملکرد مداوم اندام های آسیب دیده.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

نوروز بیماری های جدی روحی است که می تواند باعث شود افراد مبتلا خود و دیگران را در معرض خطر قرار دهند. از نظر شخص ساده ، نوروز به سختی قابل تشخیص است. با این حال ، هر شخص خارجی می تواند با رفتار یک فرد مبتلا تشخیص دهد که از نظر روانشناسی وضعیت خوبی ندارد. نوروز می تواند شرایط موقت یا دائمی باشد - صرف نظر از شکلی که در آنها ایجاد می شود ، در هر صورت در اسرع وقت به کمک روانشناختی نیاز دارند. غالباً مبتلایان به روان رنجوری خود به پزشک مراجعه نمی کنند ، بنابراین اقوام فراخوانده می شوند. اگر دلیل بر این باور وجود داشته باشد که یک بیمار روان رنجور می تواند به خود یا دیگران آسیب برساند یا آن را به خطر بیندازد ، یا حتی قصد خودکشی داشته باشد ، احتمال مجبور شدن وی به یک مرکز روانپزشکی وجود دارد. این برای محافظت از خودش است و تا زمانی که دیگر خطری نداشته باشد ، آزاد نخواهد شد. به افراد مبتلا که قبلاً از هرگونه كمك امتناع ورزیده اند ، غالباً فقط از این طریق می توان به آنها كمك كرد و پس از چنین تجربه شدید در معالجه خود باقی می مانند. روان رنجوری موقت ، مانند موارد اختلال پس از زایمان ، اکنون به قدری مشهور است که بیماران بالقوه آسیب پذیر می توانند از قبل در مورد این احتمال آموزش ببینند.

درمان و درمان

بسته به تصویر بالینی خاص روان رنجوری و گرایش نظری ، روشهای درمانی مختلفی ایجاد شده است: در حالی که روانکاوی سعی در درک زودرس دارد کودکی درگیری ، مدرن رفتار درمانی تمرکز دارد یادگیری استراتژی های مقابله ای که اجازه می دهد رفتار سازگار (و در نتیجه احساس) در شرایط درگیری حاد. در بیشتر موارد ، به خصوص در وسواس فکری عملی و اختلالات اضطرابی، ترکیبی از روان درمانی و رفتار درمانی استفاده می شود. فوبیا به اصطلاح به روشهای مواجهه پاسخ می دهد رفتار درمانی، به موجب آن فرد مبتلا در معرض مواجهه با محرک فوبیایی قرار می گیرد ، که می تواند در واقعیت (in vivo) یا در تخیل (در sensu) اتفاق بیفتد. نشان داده شده است که وسواس با وجود داروهای حمایتی ، درمان آن بسیار دشوار است.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی در روان رنجوری به نوع و شدت اختلال بستگی دارد. اگر روان رنجوری ارگانیک باشد ، یعنی عملکردی باشد بدون وجود یک علت یا علت قابل شناسایی ، با مداخلات ساده گاهی اوقات مشکل برطرف می شود. پس از آن ، در بهترین حالت ، دیگر شکایتی رخ نمی دهد ، یا شکایات به طور محسوسی کاهش می یابد و می توان کیفیت زندگی فرد مبتلا را بهبود بخشید. روان رنجوری های روانشناختی معمولاً در گروه اختلالات شخصیتی یا ناسازگاری آموخته شده قرار می گیرند و می توانند با درمان مناسب روان درمانی و در صورت لزوم با مصرف دارو. اگر اختلال نوروتیک یک اختلال ناسازگار باشد ، می توان فرض کرد که فرد مبتلا یکبار بهتر با شرایط خاص سازگار شده یا حداقل این واکنش طبیعی را در خود دارد. روان درمانی می تواند به سوق رفتار ناسازگار آموخته شده به کانالهای سالم و از نظر اجتماعی کمک کند. پس از درمان ، افراد مبتلا در بهترین حالت دیگر هیچ چیزی از روان رنجوری که قبلاً وجود داشته است را نمی بینند. از طرف دیگر ، اختلالات شخصیتی اغلب حتی با درمان نیز ادامه دارد ، اما مبتلایان می توانند از طریق رویکردهای مختلف درمانی ، یک روش سالم برای مقابله با آنها بیاموزند. دارو همچنین می تواند به شما کمک کند تا بهتر با عواقب چنین اختلالی کنار بیایید و درد و رنج افراد درازمدت را کاهش دهید. با این حال ، همکاری داوطلبانه فرد آسیب دیده در درمان برای پیش آگهی خوب مهم است.

مراقبت پس از آن

در روان رنجوری ، مراقبت های مداوم پس از آن اغلب به خصوص در مرحله پس از اتمام مرحله کاملاً حیاتی است درمان، وقتی نوبت به تثبیت موفقیت درمان در طولانی مدت می رسد. مراقبت های بعدی معمولاً با روانشناس معالج یا روان درمانگر هماهنگ می شود. اگر س questionsال یا مشکلی پیش آمد ، بیمار همچنین می تواند در جلسه جدید حین مراقبت های بعدی ، این موارد را روشن کند. مراقبت های پیگیری در حالت ایده آل متناسب با فرم دقیق روان رنجوری بیمار و میزان بروز آن است. به عنوان مثال ، اگر روان رنجوری روان رنجوری اضطرابی است که در طی دوره درمان شد رفتار درمانی، معمولاً مهم است که بیمار به تمرین الگوهای رفتاری تازه آموخته شده خود ادامه دهد و آنها را به طور مداوم در زندگی روزمره ادغام کند. یک گروه خودیاری در این زمینه اغلب همراه ایده آل است. بحث در مورد مشکلات با افراد همفکر اغلب به ویژه مفید است و تبادل تجربیات می تواند به غلبه بر بحران ها کمک کند و نکات ارزشمندی را ارائه دهد. تمدد اعصاب همچنین برای بیماران عصبی مهم است و بنابراین یک م anلفه مهم در مراقبت های بعدی این بیماری است. تمدد اعصاب روشهایی مانند آرامش عضلانی پیشرفته و آموزش اتوژنیک به طور ایده آل تحت یک دوره تحت نظارت فرا می گیرند و سپس به طور مستقل در خانه اعمال می شوند. حضور یوگا کلاس ها نیز کمک می کند تمدد اعصاب.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

از آنجا که اصطلاح "روان رنجوری" را می توان به طرق مختلف تفسیر کرد ، امکانات خودیاری نیز دامنه وسیعی دارد. برای بسیاری از اختلالات عصبی ، تکنیک های آرامش و ذهن آگاهی تأثیر مثبتی از جمله نشان می دهد اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواس فکری عملی ، اختلالات مختلف شخصیتی و اختلالات سوماتوفورم. به طور علمی ثابت شده استراحت عمیق ، به عنوان مثال ، آموزش اتوژنیک or آرامش عضلانی پیشرفته. هر دو روش می توانند به کاهش علائم در طولانی مدت کمک کنند. روش های مختلفی برای یادگیری روش آرامش وجود دارد. اگر مبتلایان بخواهند آرامش عمیق را به خود بیاموزند ، می توانند به كتاب ها یا دستورالعمل های مبتنی بر اینترنت روی بیاورند. ضبط های صوتی همراه با دستورالعمل ها نیز می توانند کمک کنند. گزینه دیگر شرکت در یک دوره آرام سازی است که توسط یک مربی واجد شرایط تدریس می شود. در آلمان قانونی است سلامت صندوق های بیمه آرامش را به عنوان پیشگیری اولیه ترویج می دهند. هزینه های یک دوره استراحت می تواند توسط دانشگاه جبران شود سلامت بیمه گر پیش نیاز این است که مدرس دوره باید از طریق مجوز سلامت بیمه گر تشخیص لازم نیست. آرامش همچنین باید به طور منظم پس از پایان دوره انجام شود تا موثر واقع شود. افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی می توانند از خود بازتاب خوب در زندگی روزمره بهره مند شوند. با این کار ، آنها آنچه را که در درمان آموخته اند ، به کار می گیرند. تبادل نظر با سایر افراد آسیب دیده می تواند مفید باشد. با این حال ، باید مراقبت شود تا در گروه خودیاری رقابت ایجاد نشود.