درک: عملکرد ، وظیفه و بیماری ها

چنگ زدن یک الگوی حرکت خودکار است که در قشر حرکتی موتور برنامه ریزی شده است مغز. از آنجا ، برنامه حرکتی برای رسیدن به عضلات ارادی از طریق عضله منتقل می شود مغزمسیرهای هرمی. اختلال در رسیدن به حرکت ممکن است بیماری های تخریب کننده عصبی را نشان دهد.

رسیدن به چیست؟

چنگ زدن یک الگوی حرکت خودکار است که در قشر حرکتی موتور برنامه ریزی شده است مغز. برای درک ، یک شخص به طور فعال دست خود را به دور چیزی نزدیک به بدن خود می بندد. در این فرآیند ، مغز بنابراین یک حرکت هدفمند و معمولاً ارادی دست را که شامل انگشتان است ، برنامه ریزی ، درک و کنترل می کند. تمام حرکات درک اصطلاحاً حرکات دقیق هستند و بنابراین متعلق به مهارتهای حرکتی خوب هستند. درک می تواند آگاهانه و همچنین ناآگاهانه انجام شود. یک نوع ناخودآگاه مثلاً در حرکات رفلکس وجود دارد. رفلکس درک ناخودآگاه نیز می تواند در نوزادان مشاهده شود. در رحم ، جنین پیش نیازهای لازم برای انجام حرکات درک شده داده می شود. با این حال ، فقط در کودکان بالای یک سال است که با دقت و زمانبندی مناسب چیزهای محیط خود را درک می کنند. ساختارهای مختلف آناتومیکی در حرکات درک کننده نقش دارند. علاوه بر عضلات بازو و دست ، نخاع و مناطق مختلف مغز در درجه اول درگیر هستند. علاوه بر قشر حرکتی برای حرکات ارادی ، سیستم ادراکی در مغز نیز در درک حرکات نقش دارد. به عنوان مثال ، برنامه ریزی درک به ادراک بصری و مکانی مربوط می شود.

کارکرد و وظیفه

انسانها هر روز هدفها را از چند ده تا چند صد بار درک می کنند. در حال حاضر در اوایل کودکی، اتوماسیون حرکت درک آغاز می شود. درک در الگوهای عملی جامعی است که در مغز ذخیره می شود و از این پس به صورت خودکار قابل بازیابی است. به عنوان مثال ، یک شخص به یک لیوان دست می کشد ، آن را به لیوان می آورد دهان و آن را به سمت بالا متمایل به نوشیدن می کند. از آنجا که این توالی حرکات چندین بار در روز انجام می شود ، توسط مغز خودکار می شود. در نتیجه ، فرد دیگر مجبور نیست که حرکات فردی را متمرکز کند یا صریح و آگاهانه حرکات فردی را در اندیشه سفارش دهد. با توجه به فراوانی دستیابی افراد به چیزی ، این اتوماسیون محافظ مهمی در برابر اضافه بار است. تلفیق الگوهای حرکتی از حرکات ساده و منفرد در قشر حرکتی صورت می گیرد که بخشی از قشر مخ را تشکیل می دهد. این ناحیه خلفی لوب پیشانی سیستم کنترل سوار بر مجاری هرمی ستون فقرات را تشکیل می دهد. قسمت مرکزی چشم نیز به این قسمت از مغز تغذیه می کند ، زیرا نقش مهمی در برنامه ریزی حرکت دارد. بنابراین توالی های حرکتی در قشر موتور برنامه ریزی و خودکار می شوند. در مسیرهای هرمی ، سرانجام برنامه های حرکتی قشر حرکتی از طریق یک سیستم پیچیده سوئیچینگ تغییر داده شده و از اینجا به عضلات ارادی می رسند. عضلات کششی و انعطاف پذیر به طور خاص در حرکات درک کننده نقش دارند. در سن تنها دو ماهگی ، نوزادان می توانند دستان خود را برای چیزی دراز کنند. در این مرحله ، آنها هنوز قادر به درک نیستند ، زیرا کشش بازو هنوز با باز و بسته شدن دست ارتباطی ندارد. پس از اولین تلاش ها برای درک ، الگوهای عصب کشی در نخاع. این الگوها به سیستم های کنترل حرکتی متغیر و خودتنظیمی تبدیل می شوند ، که از آن به بعد بیشتر تمرین می شوند و امنیت آنها بیشتر و بیشتر می شود. حتی قبل از شش ماهگی کودک ، او با دست باز به دنبال اشیا می رود ، اما حرکت درک هنوز کم و بیش به صورت آشفتگی انجام می شود. از آن به بعد ، سطوح بالاتر مرکز سیستم عصبی به طور مداوم در جنبش درک شرکت می کنند. از آن به بعد ، برنامه های ویژه عصب کشی برای شرایط متغیر خارجی ایجاد می شود ، که در دوره بعدی بیشتر پایدارتر می شوند و می توانند به طور خودکار بیشتر و بیشتر اجرا شوند.

بیماری ها و اختلالات

حرکات دقیق مانند درک در بیماری های مختلف تخریب عصبی مختل می شود. یک مثال این است فلج مرتعش. با پیشرفت پارکینسون ، انجام حرکات درک هدفمند و داوطلبانه کمتر و کمتر می شود. از جمله برنامه ریزی و کنترل نهایی روند درک ، موتورکورتکس یک بیمار سالم برای گرفتن حدود 800 میلی ثانیه نیاز دارد. حتی در مراحل اولیه پارکینسون ، مقادیر مربوط به افراد مبتلا به طور قابل توجهی بالاتر از این ارقام است. با این حال ، سکته مغزی همچنین می تواند درک را غیرممکن کند. سکته مغزی با عروق انسداد در مغز میانی شریان باعث بیشتر ضایعات قشر حرکتی می شود که مسئول برنامه ریزی و تحرک حرکتی ریز است. بنابراین ضایعات قشر حرکتی می تواند درک را دشوار کرده ، از آن جلوگیری کرده و یا الگوهای حرکتی خودکار را مختل کند. فلج یا آتاکسی از علائم رایج سکته مغزی است. در برخی شرایط ، درک می تواند بعد از سکته مغزی دوباره آموزش ببیند. که در ضربه موارد ، به عنوان مثال ، بافت اطراف ناحیه آسیب دیده می تواند از طریق آموزش های خاص ، وظایف مناطق معیوب را بر عهده بگیرد. بیماری هایی مانند اسکلروز متعدد همچنین می تواند حرکات رسیدن را اتوماتیک یا فلج کند. نه فقط التهاب در مغز ، بلکه التهاب در دستگاه های هرمی می تواند به سیستم حرکتی آسیب برساند اسکلروز متعدد. حرکات درک نادرست و ناتوان می تواند نشانه اولیه جریان باشد التهاب در مناطق مربوطه به عنوان مثال ، اگر افراد بیشتر از حد معمول چیزها را از دست خود بیرون بیندازند یا اشیا regularly به طور مرتب هنگام گرفتن از دست خارج شوند ، این گاهی اوقات به عنوان سرنخ ظریف برای تشخیص احتمالی ام اس تفسیر می شود.